ماجرای ازدواج نکردن پوریا پورسرخ از زبان خودش
پوریا پور سرخ بازیگر موفق چند ساله اخیر سینمای ایران در گفتوگیی با مجله سیب سبز از آرامش در زندگی اش واینکه ازدواج اتفاقی است که نیاز به آن باید حس شود سخن گفت.در ادامه بخشی از این گفتگو را می خوانید.
خيلي خاطرات از آن دوران اوليه حضورم دارم كه از ذهنم پاك نميشود، ولي آزارم نميدهد بلكه برايم به تجربياتي ارزشمند تبديل شده است. ناپلئون ميگويد هيچگاه به گذشتهام نگاه نميكنم، مگر اينكه بخواهم از آن درس بگيرم. من هم سعي ميكنم از تجربياتي كه از گذشتهام كسب كردهام به عنوان توشه راهم استفاده كنم.
آرامش حرف اول را میزند
هر انساني اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد و من هم در تمام اين سالها سعي كردهام زندگي شخصي و خانوادهام را وارد مسائل رسانهاي مرسوم اين حرفه نكنم و البته ايرادي هم به ديگران نميگيرم كه چنين كاري كردهاند چون اين موضوع كاملا شخصي است. شما خودتان بهتر اين موضوع را ميدانيد چون از اولين كساني بوديد كه با من مصاحبه كرديد، اينكه من در همان سالهاي اول حضورم در اين حرفه، هميشه از اين فضا دور بودم و بعضا اذيت ميشدم از اتفاقاتي كه به زندگي شخصيام ورود پيدا ميكرد. ولي با تجربياتي كه كسب كردم و آنها را به كار گرفتم، حالا آرامش بسيار خوبي دارم و آن را با يك دنيا عوض نميكنم. براي من آرامش امروزم از همه چيز مهمتر است و به همين دليل هميشه سعي كردم زندگي شخصي و خانوادگيام را از رسانهاي شدن و حواشي دور نگه دارم تا اين آرامش را داشته باشم.
ازدواج يك برگ از صفحات زندگي هر آدم نرمالي است كه بايد يك روز اتفاق بيفتد. به نظرم اين عقيده و صحبت يك آدم نرمال نيست كه مثلا بيايد در مصاحبهاش بگويد كه «من امسال ميخواهم ازدواج كنم!» چون به نظرم ازدواج اتفاقي است كه نياز به آن بايد حس شود و سپس طرف مقابلت را پيدا كني كه اين پروسه ممكن است يك ماه طول بكشد يا يكسال يا حتي بيشتر... مطمئنا من هم مثل هر آدم نرمال ديگري اين اتفاق را در زندگيام تجربه خواهم كرد، قطعا به آن فكر ميكنم و ايدهآلهاي خودم را دارم ولي تا زمانيكه پيش نيايد، لزومي نميبينم كه راجعبه آن صحبت كنم و حواشي رسانهاي براي خودم ايجاد كنم چون زمانيكه اين اتفاق بيفتد، همه متوجه خواهند شد. صحبت از ازدواج شد و جا دارد من بازهم به سام درخشاني عزيز و همسر محترمشان تبريك بگويم.
حتی در نقش یک سیگاری هم حاضر نمیشوم
من هميشه سعي ميكنم سلامت زندگيام را حفظ كنم كه اين سلامت زندگي شامل سلامت روحي و رواني و سلامت جسماني ميشود. همانطور كه گفتم خودم را از حسادتها و كينهها دور كردهام و بهنظرم اين سلامت روحي است كه اين روزها از آن لذت ميبرم. سلامت جسمانيام را هم هميشه سعي كردهام با ورزش و تغذيه مناسب حفظ كنم و به نظرم اينها كاملا به خود شخص برميگردد كه چطور زندگي ميكند.
من تا به حال در هيچ فيلم سينمايي سيگار نكشيدهام و شايد هم براي يك بازيگر اين موضوع يك ضعف باشد چرا كه ميگويند بايد بتواني در هر نقشي بازي كني، ولي آنقدر شهامت داشتهام كه بگويم «نه، من نميتوانم در نقش يك سيگاري بازي كنم.» حتي اين را بارها شنيدهام كه هستند بزرگاني در سينماي خودمان كه وقتي نقشي به آنها پيشنهاد ميشود و فيلمنامه را ميخوانند به سازندگان آن فيلم ميگويند كه «فلان بازيگر براي اين نقش بهتر از من است» و اين اخلاق حرفهاي است و همان سلامت شغلي است كه به نظرم اوج اعتمادبهنفس يك انسان را نشان ميدهد.
از حسادت و كينه بیزارم
يك اصل مهم در زندگي من وجود داشته و صادقانه با تمام وجود پاي اين قضيه هستم و ميتوانم به شرافتم قسم بخورم كه 10 سال ديگر هم همين هستم و اين را از همه اطرافيانم كه با من در ارتباط هستند، اساتيد دانشگاهم، همكلاسيهايم و... ميتوانيد بپرسيد. هركسي در زندگي فراز و نشيبهايي داشته و من هم داشتم ولي من يك اصل مهم در زندگي دارم و آنهم رقابت سالم است. به شرافتم قسم ميخورم كه هرگز از موفقيت كسي ناراحت نشدم و به كسي حسادت نكردم. هميشه مانند دوندههاي ماراتن به هدفم نگاه كردهام و هرگز به فكر اين نبودم براي پيشرفت خودم، به كسي ضربه بزنم. حتي در دلم نسبت به كساني كه به من حسادت ميكردند هم حس بدي ندارم.
موفقیت به تلاش و پشتکار وابسته است
معتقد هستم كه هر آدمي در كارش، جاي خودش را پيدا ميكند. در هر كاري براي همه جا هست و هيچكس جاي ديگري را تنگ نكرده است و ديگر به تلاش و استعداد آن آدم بستگي دارد كه تا كجا پيشرفت كند. يكي از اساتيد دانشگاهيام ميگفت يك نوازنده در آكروپليس مينوازد و يك نوازنده ديگر سر چهارراه مينوازد، هر دو نوازنده هستند ولي هر دو هنرمند نيستند!
معرفت و علم مکمل هماند
خانواده من خانوادهاي است كه به شدت به تحصيل اهميت ميدهد و به همين دليل است كه اهميت به تحصيل هميشه در وجود من بوده و هست. هرچند معتقد هستم كه انسانيت و رشد فكري و اخلاقي به تحصيل و مطالعه نيست. من افرادي را ميشناسم كه دائم كتابهاي روانشناسي در دست دارند و پُز روشنفكري ميدهند و صبح تا شب درباره روانشناسي، انرژي مثبت، دوستداشتن همنوع، محبت، عشق و علاقه صحبت ميكنند ولي در رفتار و كارهايشان دائم دنبال خرابكردن ديگران، حسادت و زيرآب زدن هستند! «چارپايي بر او كتابي چند، نه زاهد بود، نه دانشمند»، من معتقد هستم كه بهتر است آدم يك كتاب بخواند ولي آن را بفهمد و نمود و اثر آن كتاب در رفتارش نمايان شود تا اينكه دائم در صفحهاش كتابهاي مختلف را معرفي كند ولي ميزان كينهاش نسبت به ديگران وحشتناك باشد و به شدت به روانكاو نياز داشته باشد!
هرچند اين موضوع نياز به روانكاو و روانشناس در جامعه ما جا نيفتاده است و در حاليكه در كشورهاي ديگر اين كار به يك روتين در زندگيشان تبديل شده است و درواقع اتفاقات و ناراحتيهاي شخصي و كاري خودشان را نزد پزشك تلطيف ميكنند ولي ما چون اين كار را انجام نميدهيم، خروجي آن ميشود دعواهاي روزانه در ترافيك و كوچه و خيابان.
با هم مهربانتر باشیم
تمام كسانيكه فضاهاي مجازي من را دنبال ميكنند، ميدانند كه من هرگز به خودم اجازه ندادهام كه مثلا از كلمه فنپيج استفاده كنم يا كسانيكه عضو صفحه من هستند را طرفداران خودم بنامم، بلكه هميشه مردم را به عنوان دوستان خودم ميدانم. اما متاسفانه ميبينم كه نسبت به همديگر در همه عرصهها بيرحم شدهايم. به نظرم نبايد اسم اين را فضاي مجازي بگذاريم، بلكه اين دقيقا فضاي حقيقي است و كسانيكه توهين ميكنند، حرف دل خودشان را اعلام ميكنند اما شايد شيوه و فرهنگ ما دچار مشكل شده است. مثلا من رئالي دوآتشه هستم و بعد از شكست اين تيم مقابل بارسلونا دوست داشتم رياكشن طرفداران رئال را در صفحه اين باشگاه ببينيد، درصد توهينها آنقدر ناچيز است كه اصلا باور نميكنيد ولي اگر اين اتفاق در ايران بيفتد، بدترين فحشها و توهينها انجام ميشود. واقعا يك مقدار نسبت به هم بيرحم شدهايم.
ما هم مثل مردم زندگی میکنیم
متاسفانه نكته ديگري که در سالهاي اخير بين مردم رواج پيدا كرده يا بهتر است بگويم كه آن را رواج دادهاند اين است كه با لوكس جلوه دادن زندگي فوتباليستها و هنرمندان، باعث گارد گرفتن مردم نسبت به آنها شدهاند. عدهاي فكر ميكنند ما زندگي لوكسي داريم و پول مفت درميآوريم. من هنوزهم بعد از اين همه سال كار كردن، اجارهنشين هستم.
به يكي از دوستان بازيگر گفتم تو كه دائم در مصاحبههايت ميگويي من چندصد ميليون براي اين فيلم و چندصد ميليون براي آن فيلم ميگيرم و ميخواهي با اين مصاحبهها با ديگر بازيگران رقابت كني، به اين موضوع فكر نميكني كه همين رقمهاي دروغين كه ميگويي ميتواند باعث خشم مردم شود. آن جواني كه در پايينشهر در يك زندگي كارگري حضور دارد، چه فكري راجعبه ما ميكند؟! معلوم است كه اگر من هم جاي آن جوان باشم، عصباني و ناراحت ميشوم و گارد ميگيرم. اينها همه مسائلي است كه اختلاف ايجاد ميكند.
از بابت کیمیا خوشحالم
پوریا پورسرخ گفت:سريال «كيميا» يكبار وارد مرحله پيشتوليد شد ولي كار به فيلمبرداري نکشید و متوقف شد و بعد از نزديك به يكسال قرار شد دوباره كار استارت بخورد، خيلي خوشحالم من هم جزو معدود بازيگراني بودم كه سري اول كه متوقف شده بود، وارد سري دوم هم شدم. خوشحالم كه اين كار ساخته شد و خوشحالم كه مردم ميبينند و از طرف ديگر خوشحالم كه بعد از مدتها با اين سريال به تلويزيون بازگشتم.
تجربه نشان داده كارهايي مانند «كيميا» مورد توجه مخاطب قرار ميگيرند و مسئولان نيز بايد اين را درك كنند كه مردم با اينجور كارها كه قسمتهاي زيادي دارند، ارتباط بهتري برقرار ميكنند. سريالهايي كه در قسمتهاي بيشتري پخش شدهاند مثل «نرگس»، «ستايش» و «كيميا» همگي از اين دسته كارها هستندكه مردم با آنها ارتباط خوبي برقرار كردهاند.
مجله سیب سبز
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.