تجاوز به دختر جوان تلگرامی در خلوتگاه شیطانی

ساعت24-جوانی پس از آشنایی با دختر جوان در تلگرام در اولین قرار دیدار او را ربود و در خلوتگاه شیطانی به او تجاوز کرد.

این جوان که تحت تعقیب است با هوشیاری یکی از همسایه های دختر جوان که شماره خودروی وی را برداشته بود، شناسایی شد.

بنابه گزارش پلیس ، نزدیک ظهر بود. مردی جوان برای خرید از خانه اش در یکی از محله های غرب مشهد بیرون آمد. او در کوچه، دختر همسایه را دید که با پسری ناشناس گفت و گو می کرد .

این مرد در کمال ناباوری ناگهان دید که این پسرغریبه با توسل به زور و تهدید، دختر را سوار خودروی سواری اش کرد.

حرکات راننده با سرعت زیاد شک و تردید مرد جوان را برانگیخت. او با نگرانی به خانه همسایه رفت و موضوع را به خانواده دختر اطلاع داد .

پدر دختر و دو پسرش بلافاصله با فوریت های پلیسی 110 تماس گرفتند و با توجه به مفقود شدن دختر 19 ساله، تحقیقات پلیسی آغاز شد .

ماموران انتظامی تحقیقات پرونده رادر حالی آغاز کردند که یکی دیگر از همسایگان نیز شاهد صحنه سوار شدن دختر جوان به خودروی سواری بود. او مشخصات دقیق از این خودرو در اختیار پلیس قرار داد.

تیم های دایره آگاهی کلانتری 43 مشهد با انجام تحقیقات گسترده و در اختیار داشتن سرنخ های موجود متهم پرونده را شناسایی و تحت تعقیب قرار دادند.

پلیس بلافاصله محل زندگی دختر ربا با هماهنگی مقام قضائی مورد بازرسی قرار داد. متهم اصلی پرونده قبل از رسیدن ماموران گریخته بود اما همدست او که راننده خودرو بود، دستگیر شد.

سرهنگ محمد بوستانی ، رئیس پلیس مشهد، گفت: جست و جوهای پلیسی برای دستگیری متهم اصلی پرونده که احتمال می رود در فضای مجازی با دختران جوان باب آشنایی باز کرده است و مرتکب دیگر جرایم مشابه نیز شده باشد ادامه دارد.

دختر جوان پس از اینکه از خلوتگاه شیطانی نجات یافته بود به ماموران گفت: با ماشین دوستش آمده بود و می گفت ماشین را کرایه کرده است. در حال گفت و گو بودیم که از من خواست سوار ماشین شوم. او با توسل به زور و تهدید مرا به داخل خانه ای برد و... .

در برابرش مقاومت می کردم. هر چه خواهش و تمنا کردم فایده ای نداشت، به او گفتم اصلا باورم نمی شود چنین نقشه ای برایم کشیده باشی. به صورتم خیره شده بود و انگار اصلا حرف هایم را نمی شنید.

این دختر در حالی که اشک می ریخت، گفت: حدود 6 ماه قبل گوشی تلفن همراه هوشمند خریدم. من به عضویت شبکه های اجتماعی در آمدم. جذابیت این ارتباط های مجازی برایم خیلی زیاد بود. خانوده ام از شبکه های مجازی و خطرهای آن اطلاعی نداشتند. من هم از طریق دوستانم یاد گرفتم چه طور وارد این فضای مجازی شوم. متاسفانه در همان روزهای اول در یک گروه مجازی با این پسر ‌آشنا شدم. ارتباط ما با وعده های رویایی ادامه داشت تا این که امروز قرار ملاقات گذاشته بودیم.

وی افزود: هیج وقت فکر نمی کردم این طوری سرافکنده و شرمسار بشوم. من از اعتماد پدر و مادرم سوء استفاده کردم و دچار چنین مشکلی شدم. حالا هم نمی دانم چه طور به چشمان پدر و مادرم که برایم زحمت های زیادی کشیده اند نگاه کنم