دكتر محسن شریعتینیا تشریح كرد
آسیای مرکزی سد راه ایران برای عضویت در شانگهای
ساعت ۲۴- داستان و ماجرای تایید نشده قهر ظریف در نشست شانگهای و ناراحتی او از اینکه پس از چندین سال هنوز اعضای این اتحادیه نمی خواهند ایران به عضویت آن درآید در روزهای گذشته یکی از اخبار جذاب بود.
در روزهای گذشته درباره لزوم عضویت یا عدم عضویت در سازمان شانگهای میزگردی برگزار شد كه در آن دكتر محسن شریعتینیا، چینشناس جوان ایرانی نیز حاضر بود. وی در بخشی از سخنانش در این میزگرد تاكید كرد برخی از كشورهای آسیای مركزی نمیخواهند ایران عضو شانگهای شود. او گفته است:
با این حال فرصت همگرایی ژئواکونومیکی در آسیای مرکزی را نباید بزرگنمایی کرد. همکاری و همگرایی در منطقه همچنان مشکل است. چنانچه ۲۵ سال است درباره تبدیل ایران به یک کریدور بحث و مذاکره میشود اما اتفاقی رخ نداده است. بخشی از موانع در ایران است، بخش دیگر قطعا در آسیای مرکزی است. این کشورها به راحتی حاضر به همکاری با ایران نیستند. در حالی که چین طی ۵ سال گذشته که طرح جاده ابریشم نوین را مطرح کرده است، توانسته خط راهآهن سین کیانگ تا شانگهای را تکمیل کند و این به حمل و انتقال سریع با سرعت ۲۳۰ کیلومتر کالاها از قزاقستان تا شانگهای کمک میکند. در حالی که سرعت انتقال از مسیر ایران حداکثر با سرعت ۸۰ کلیومتر خواهد بود. علیرغم این موانع، عضویت در شانگهای میتواند به حل مشکل ژئواکونومیکی ایران کمک کند. چرا که ایران انتخاب دیگری ندارد و اساسا هیچ کدام از وجوه دیگر در مناطق همجوار ایران استعداد همگرایی ندارند.
اکنون با گذشت چند سال از درخواست ایران برای عضویت در سازمان شانگهای، مساله کنونی ایران عضویت یا عدم عضویت در این سازمان نیست، بلکه مساله چگونگی عضویت است. بر این اساس باید گفت در شرایط فعلی، برای ایران مناسب است از روشی که هند برای عضویت در سازمان شانگهای به کار برده، پیروی کند. هندیها به جای پیشقدم شدن برای عضویت در سازمان، منتظر ماندند که از آنها برای این امر دعوت شود. به عبارت دیگر، اگر تهران صبر کند تا مساله امنیتی شدن ایران که در یک دهه اخیر رخ داده، کمرنگ شود، زمان برای عضویت ایران در سازمان شانگهای بهتر خواهد بود. این صبر، صبر استراتژیک خواهد بود. کما اینکه در چند سال آینده اتفاق خاصی در سازمان شانگهای رخ نخواهد داد. در واقع ایران چه در ۳۱ تیر ۹۴ عضو شانگهای شود و چه در ۳۱ تیر ۹۷ ، تفاوت زیادی برای ایران نخواهد داشت. با این حال ایران میتواند در سطح رئیس جمهور در نشست سران سازمان شرکت کند.
اهداف و پیامدهای شانگهای
از همان ابتدای شکلگیری شانگهای برداشت مسلط چینیها از همگرایی، ژئواکونومیک بود و نه ژئوپلتیک. بنابراین از سازمان شانگهای از همان ابتدا تعریف ژئواکونومیک ارایه دادند. بر همین اساس نیز تاکنون عمل کردهاند و به اهداف تعریف شده نیز در قالب سازمان تقریبا دست یافتهاند.
به گزارش ساعت ۲۴، اهداف تحقق یافته چنین از طریق سازمان شانگهای را میتوان چنین برشمرد؛
۱- همگرایی چین محور در منطقه شکل گرفته است. اگر نتوانیم بگوییم همه دستور کار سازمان شانگهای را چین تعیین میکند، میتوانیم بگوییم بدون چین نیز دستورکاری برای سازمان تعیین نمیشود.
۲- چین توانسته در یک دهه اخیر بر ژئواکونومی منطقه مسلط شود و بعید است در آینده قابل پیشبینی نیز بازیگری بتواند این تسلط ژئواونومیکی را به چالش بکشد.چین توانسته منطقه را به بخشی مهم از استراتژی کلان متنوعسازی منابع انرژی تبدیل کند. در حالی که تا پیش از این وابستگی به مسیرهای دریایی یکی از چالشهای چین بود. اکنون روسیه به تنهایی ۱۱ درصد نیاز چین به انرژی را تامین میکند و بخش مهمی از نفت و گاز مورد نیاز چین نیز از آسیای مرکزی تامین میشود. بنابراین چین در حالی که شریک تجاری ۱۳۰ کشور در جهان است، به شریک اول اقتصادی کشورهای منطقه آسیای مرکزی نیز تبدیل شده است.
۳- موضوع دیگر که در شکلدهی به همگرایی در قالب شانگهای مهم است، این میباشد که چین اساسا تلاش میکند در محیط امنیتی خود، نظامهای سیاسی غیرلیبرال مانند کره شمالی و کشورهای آسیای مرکزی را حفظ کند. این نظامها میتوانند تنهایی چین در منطقه و جهان را کم کنند. چرا که چین به دلیل نظام خود، از گسترش نظام لیبرال دموکراسی در جهان احساس ناامنی میکند.
۴- در نهایت اینکه از زمان فروپاشی شوروی، چینیها به دنبال این بودند که کشورهای منطقه در مساله ایغورها بیطرف باشند. در واقع اگر کمکی به دولت چین درباره این مساله نمیکنند، حمایتی نیز از جنبشهای تروریستی به زعم چین انجام ندهند. به عبارت دیگر چینیها در بیطرفسازی دولتهای آسیای مرکزی در مساله ایغورها موفق عمل کردند. برخی بر این باورند که این منطقه عمق استراتژیک چین است. چرا که چین یکی از بدترین موقعیتهای امنیتی را داشته و ژئوپلتیک ضعیفی دارد. تقریبا ۷۰ درصد همسایگان چین یا متحد آمریکا هستند و یا اختلافات سرزمینی با این کشور دارند مانند هند. چین از سمت ساحل خود برای ایجاد همگرایی ناامید است و بیشتر به سمت خشکی و پیدا کردن دوستان در این منطقه متمایل است.
۵- سازمان همکاری شانگهای توانسته زمینه را برای طرح کلان آینده چین یعنی جاده ابریشم جدید فراهم کند. آسیای مرکزی در واقع منطقهای است که جاده ابریشم در آن اجرایی شده است. خطوطی که چینیها در زمینه انتقال انرژی، همگرایی و حمل و نقل و... در نظر داشتند، در آسیای مرکزی بسیار پیشرفته است. به عبارت دیگر در حالی که ما در مذاکره با چینیها به دنبال بررسی این نکته هستیم که آیا جاده ابریشم طرح است یا ایده، اما زمینههای اجرای جاده ابریشم در قزاقستان بسیار پیش رفته است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.