رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 173881

تحلیل اندیشکده «هوور» از لزوم پایان بخشیدن به مداخلات آمریکا در خاورمیانه

خاورمیانه به نقشه تازه ای نیاز ندارد

ساعت ۲۴-در ماه می سال ۱۹۱۶، نمایندگان بریتانیا و فرانسه قراردادی امضا کردند که توسط مارک سایکس و فرانسوا ژرژ-پیکو مورد مذاکره قرار گرفته بود و قرار بود پس از پایان جنگ بزرگ و فروپاشی امپراتوری عثمانی، خاورمیانه را به دو حوزه نفوذ بریتانیایی و فرانسوی تقسیم کند.

خاورمیانه
قرارداد سایکس-پیکو که حالا ۱۰۰ ساله شده، از آن زمان تا کنون به مثابه نوعی تداوم بخشی به تقسیم بندی مصنوعی خاورمیانه به دولت-ملت های منفوری نگریسته شده است که وجودشان تنها بر آتش منازعات می دمد. برخی می گویند اکنون باید سایکس-پیکو را دور انداخت با بتوان راه حلی برای مشکلات بی شمار خاورمیانه پیدا کرد.

به گزارش ساعت ۲۴، چنانکه برخی افراد خبره در شورای روابط خارجی آمریکا، مانند استیون ای کوک و امر لهیتا پیشنهاد کرده اند، چنین تمایلاتی در واقع نفوذی بیش از اندازه را به معاهده یا قراردادی نسبت می دهند که در عمل هرگز به کار هم بسته نشده است. در عمل، بریتانیا هرگز آن اندازه نفوذی را که سایکس-پیکو بر آن تأکید داشت، به فرانسه واگذار نکرد و مرزهای واقعی خاورمیانه مدرن، در مجموعه ای از کنفرانس های دیپلماتیک مابین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۶مشخص شدند. نتیجه نهایی هم شکل دادن به کشورهای پیشرویی بود که امروزه در خاورمیانه وجود دارند و نیز تولد کشورهایی مانند فلسطین [اشغالی]/اسرائیل، سوریه، اردن، لبنان، عراق و نیز عربستان سعودی.

آیا این تقسیم بندی در منطقه مصنوعی و دست ساخته است؟ هم بله و هم نه. مرزهای میان کشورها کاملاً هم دلبخواهی نبودند. عراق، به عنوان مثال، با در هم آمیختن ولایت های موصل، بغداد و بصره ها شکل گرفت که پیشتر به عثمانی ها تعلق داشتند.

به گزارش ساعت ۲۴، مرزهای منطقه خاورمیانه از مرزهای هر منطقه دیگری در جهان دلبخواهی تر نیستند. به اروپا نگاه کنید، جایی که مرز میان آلمان و لهستان، پس از هر دو جنگ اول و دوم جهانی، به شکل قابل ملاحظه ای جا به جا شد. آلمان خود به تنهایی به همان اندازه ای مصنوعی به نظر می رسد که عراق، چرا که آلمان تنها کمی پیش از عراق و در سال ۱۸۷۱ شکل پا به عرصه وجود گذاشت. افزون بر این، کشورها در سراسر جهان به شکل گیری و فروپاشی خودشان ادامه می دهند: [تنها کافی است] نگاهی بیندازیم به استقلال جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سابق پس از سال ۱۹۹۱ و همین طور فروپاشی یوگوسلاوی.

فارغ از منشأ نقشه مدرن خاورمیانه، مردمان این منطقه برای مدت زمانی آن قدر طولانی در کنار هم در حکومت هایی زیسته اند که بتوانند خود را به آن حکومت ها وابسته احساس کنند. بسیاری از عراقی ها، البته اگر کردها را مستثنی کنیم، عراقی های ناسیونالیست هستند و در مورد سوری ها هم اوضاع به همین ترتیب است. بنا به فرض، این حکومت ها هر دو امروز به سختی کارایی دارند. با این همه، این بدان معنا نیست که فروپاشاندن آنها می تواند مشکلاتشان را مرتفع کند بلکه از نو بازآرایی کردن نقشه می تواند به سادگی مشکلات بیشتری هم ایجاد کند.

به گزارش ساعت ۲۴، ایالات متحده آمریکا ضرورتاً نباید خود را به حفظ نقشه کنونی خاورمیانه متعهد ببیند اما این کشور افزون بر این نباید نقشه این منطقه را از راه دور نیز تغییر دهد. آنچه اهمیت دارد نه مرزها که کسانی است که در درون این مرزها حکومت می کنند. حکومت داعش نباید تحمل شود و فرقی هم نمی کند که مرزهای آن کجا باشند. بیایید بر روی کاستن از تهدیدات و پایان بخشیدن به جنگ های داخلی متمرکز شویم و بعد از آن [اجازه دهیم] مردمان در کشورهایی مانند عراق و سوریه آینده خودشان را به شکلی صلح آمیز رقم بزنند، همان اتفاقی که در چک اسلواکی سابق رخ داد.

محمد مهدی حاتمی-ساعت ۲۴

منبع: اندیشکده هوور

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها