رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 187485

تحلیل «نشنال اینترست» از رویکرد آمریکا به پرونده هسته ای ایران

چرا دیپلماسی بهتر از جنگ است؟

ساعت ۲۴-چهاردهم جولای امسال اوباما و اعضای دولت او اولین سالگرد امضای توافق هسته ای با ایران را جشن گرفتند اما این توافق موضوعی بود که بیشترین تفرقه را در واشنگتن بر انگیخت. با این حال، می توان برجام را به منزله فرصتی دید که دیپلماسی از جنگ گرفت.

جان کری
به گزارش ساعت ۲۴، باراک اوباما و جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، هر دو با اظهارنظرهای شخصی به استقبال از یک سالگی برجام رفتند. اوباما نوشت:«توافق با ایران موفق شده برنامه هسته ای ایران را عقب نگه دارد، از درگیری های بیشتر جلوگیری کند و برای ما امنیت بیشتری به ارمغان بیاورد.» جان کری هم به نکاتی مشابه اشاره کرد:«امروز که یک سال از توافق با ایران می گذرد، چیزی که بسیاری می گفتند عملی نیست، چیزی که بسیاری می گفتند محکوم به دغل بازی [از سوی طرف مقابل] است، شکست می خورد و خطرات بیشتری می آفریند، در واقع جهان را امن تر کرده است.»

تلقی اینکه توافق بر سر پرونده هسته ای ایران (که به برجام موسوم است) دستاوردی دیپلماتیک است یا آنکه امنیت ملی ایالات متحده آمریکا را به خطر انداخته است، بستگی به نقطه نظر افراد دارد. در زمانی که برجام در کنگره آمریکا مورد بحث قرار می گرفت حتی یک نماینده جمهوری خواه هم به نفع آن رأی نداد اما ۹۳ درصد از سناتورهای عضو حزب دموکرات اذعان کردند که این توافق بهترین چیزی بوده است که واشنگتن و متحدانش در شرایط فعلی می توانسته اند به آن دست پیدا کنند.

با این همه، متأسفانه درس اصلی حماسه ای که به توافق هسته ای با ایران ختم شد، در یک سالگی این توافق، با بزرگنمایی رو به رو شده است و درس مورد نظر این است: شیوه دیپلماسی قدیمی و خوبی که توسط دولت ایالات متحده آمریکا انتخاب شده و بر روی آن سرمایه گذاری شده است، معمولاً تنها مانعی است که بر سر راه جنگ و درگیری نظامی وجود داشته است.

اتخاذ شیوه دیپلماتیک در مقابل کسانی که شما با آنها دشمنی دیرینه دارید، چندان کار ساده ای نیست. چنانکه تجربه مذاکرات بدون نتیجه و بی پایان میان فلسطین و اسرائیل، هند و پاکستان و دولت سوریه با مخالفانش نشان داده است، مذاکره بر سر موارد عدم توافق و نارضایتی می تواند امری واقعاً طاقت فرسا باشد. تا پیش از برجام، دیپلمات های ایران، آمریکا و اروپا تنها بر گذشته تمرکز کرده بودند و از سازش بر سر عقاید کلیدی خود دور افتاده بودند و در حالی پس از مذاکرات به خانه بر می گشتند که چیزی به جز سردرد و ناکامی با خود به ارمغان نمی آوردند. توافق هسته ای با ایران تنها زمانی عملی شد که چند سال تحریم اقتصاد ایران را فرسوده کرده بود، رییس جمهوری تازه در این کشور انتخاب شده بود و دو سال مذاکرات نفس گیر پشت درهای بسته در ایران در جریان بود.

به گزارش ساعت ۲۴، موضوع بر سر بزرگ کردن نتایج برجام یا اعطای نوبل صلح به باراک اوباما و دولت او نیست. هدف بلکه نشان دادن این است که در مورد ایران، آمریکا و شرکای اروپایی، روسی و چینی آن، به نظر بسیار امن تر می رسید که برای حفظ ثبات در منطقه و جهان، تمامی راه های دیپلماتیک آزموده شوند پیش از آنکه قرار باشد آتش جنگ افروزی روشن شود.

آمریکایی ها متأسفانه این را پیش تر آزموده اند که وقتی اقدام به برقراری مذاکرات دو یا چند جانبه صورت نگیرد، چه روی می دهد. در نوامبر ۲۰۰۲، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه ۱۴۴۱ را به تصویب رساند که بنا بر آن، از صدام حسین خواسته شده بود به طور کامل با بازرسان سازمان ملل متحد در بازیدد از تأسیسات مربوط به برنامه هسته ای این کشور همکاری کند.

چهار ماه بعد، پس از آنکه تلاش های سازمان بین المللی انرژی هسته ای به نتیجه نرسید، دولت جرج بوش جلوی اقدامات دیپلماتیک بعدی از سوی سازمان ملل متحد را گرفت و حمله ای نظامی علیه بغداد ترتیب داد. بوش به مردم آمریکا گفت ۱۲ سال صبر کرده است تا صدام حسین به قطعنامه های سازمان ملل متحد احترام بگذارد و اکنون دیگر وقت خلع سلاح عراق فرا رسیده است. بوش حتی این را هم گفته بود که اگر شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حمله به عراق به نتیجه نرسد، آمریکا رأساً وارد خواهد شد تا نه فقط از مردم آمریکا حفاظت کند، که مشروعیت سازمانی مانند سازمان ملل متحد را هم حفظ کند.

لازم نیست تاریخ را دوباره از نو بنویسیم، اما فهرست کردن برخی از نتایج رویدادهای تاریخی هم خوب است. [اقدام آمریکا در حمله به عراق] اقدامی کودکانه برای دست یازیدن به ابزارهای نظامی بود. این از سر غرور بود که آمریکا تصور می کرد می تواند یک دولت دموکراتیک را در خاورمیانه علم کند و برنامه ریزی نظامی دقیقی برای ایجاد صلح در عراق ۲۶ میلیون نفری داشته باشد.

به گزارش ساعت ۲۴، حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ فرجامی بود که از عدم اختصاص زمان و فضای کافی به دیپلماسی به وجود آمد. توافق هسته ای ایران در سال ۲۰۱۵ اما دقیقاً در نقطه مقابل اتفاقی قرار داشت که برای عراق رخ داده بود: عزمی دیپلماتیک برای حل و فصل بحرانی هسته ای در ابعاد جهانی که می توانست خیلی راحت به حملات هوایی بینجامد و نتایجی به بار بیاورد که هیچ کس نمی توانست آنها را به درستی پیش بینی کند.

منبع: نشنال اینترست

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها