عضو هیات مدیره ستندیکای صنعت برق
رشد شتابان تقاضای ارز نخواهیم داشت
ساعت ۲۴- سندیکای صنعت برق ایران یکی از تشکلهای قدیمی کارفرمایان ایرانی فعال در بخشهای گوناگون است این صنعت است که در سالهای اخیر گامهای بلندی برای مدرن شدن برداشته است. پیام باقری عضو هیات مدیره این تشکل کارفرمایی علاوه بر فعالیت در این بخش یک تحلیلگر ورزیده اقتصادی نیز شده است. این عضو هیات مدیره سندیکای صنعت برق ایران به دلیل گستردگی فعالیت تحت پوشش اعضای سندیکا و به ویژه صادرات با تنگناهای چندنرخی بودن ارز آشنا شده است و برای توسعه صادرات خواستار عبور از سیاستهای مخدوش شدهای است که منجر به چندنرخی بودن ارز شده است. با وی درباره مسایل گوناگون صحبت شده است که در ادامه میخوانید:
واقعیت این است که سیاستهای ارزی در هر اقتصادی از جمله اقتصاد ایران در سرنوشت و سرشت سایر متغیرهای اقتصادی و سایر سیاستها مثل سیاست تجاری، سیاست صنعتی و سیاستهای پولی بسیار موثر است. با توجه به اینکه در نیم قرن اخیر برخی کشورها از جمله کره جنوبی و ترکیه و حتی برزیل با توسعه صادرات توانستند موتور توسعه اقتصاد خود را روشن کرده و به جلو ببرند، سیاستهای ارزی به نوعی شاخص توسعهیافتگی و عامل مهم در این باره به حساب میآید. در ایران به چند دلیل از جمله اینکه صادرات غیرنفتی یک اقدام تزیینی بوده و به تازگی و پس از سقوط قیمت نفت در کانون توجه قرار داشته است سیاستهای ارزی چندان در مرکز توجه نبوده است. گام جدید بانک مرکزی و دولت برای آزادسازی دادوستد انواع ارز در بانکها که به تازگی انجام شده است یک اقدام کارآمد در مسیر عبور از چرخه معیوب سیاست ارزی مخدوش است که به چند نرخی شدن یک کالا به اسم ارز منجر شده است. واقعیت این است که اگر خواستار توسعه صادرات به معنای واقعی هستیم و میخواهیم توسعه صادرات مستمر و پایدار باشد باید از این مرحله عبور کنیم. سیاستهای ارزی مناسب از یک طرف به کسب و کارهای شفافیت میدهد و بنبستها را میشکند که برای ایران یک ضرورت تمام عیار است و از سوی دیگر تکلیف صاحبان بنگاههای صنعتی، بازرگانی، حمل و نقل و... را نیز روشن میکند و به آنها قدرت انتخاب و قدرت برنامهریزی میدهد.
برخی از مدیران میانی دولت نگران هستند که بلافاصله پس از اجرای سیاست یکسانسازی نرخ ارز، بازار از تعادل موجود خارج شود و کفه سنگین تقاضای فزاینده نرخ تبدیل ارزهای معتبر به ویژه دلار را نسبت به ریال افزایش دهد و قیمتهای نسبی سایر کالاها نیز به سمت تطابق با دلار گرانقیمت حرکت کند و تورم مهار شده دوباره برگردد. آیا این اتفاق میافتد؟
به هر حال هر اقدامی در این سطح پیامدهایی دارد که باید برای آنها آماده شد. روش بانک مرکزی در حرکت تدریجی به سوی یکسانسازی نرخ ارز شاید تدبیری برای جلوگیری از روندیاست که در پرسش شما مطرح شده است. اما این رخداد احتمالی نباید مانع و سد راهی باشد که سیاست چند نرخی ارز ادامه یابد. اگر قرار باشد نرخ ارز دستکاری شده و با زور و فشار در سطحی پایین نگهداری شود داستان جهش ۳ برابری قیمت هر دلار به پول ایران که در سال ۱۳۹۱ اتفاق افتاد میتواند تکرار شود و این بدترین نوع عدم تعادل در بازار ارز خواهد شد. نگرانی برخی از مدیران درباره جهش قیمت ارز در شرایط حاضر مابهازای واقعی نیرومند ندارد. به این معنی که در شرایط خاص امروز اقتصاد ایران که نرخ شتابان تورم مهار شده است و از طرف دیگر اقتصاد ایران در حالت رکود است رشد بیش از حد تقاضا برای ارز آن هم در قیمتهای بالا منطق اقتصادی قوی ندارد. این مساله در میانمدت و بلندمدت که هرگز اتفاق بدی نخواهد بود و تعادل در سطحی دیگر برقرار میشود. این مساله با توجه به اینکه دولت به هر حال میداند که عرضه ارز در آینده بیشتر از اندازه فعلی است با این مساله برخورد میکند.
به نظر میرسد یکی از پرسشهای مطرح شده اعضای سندیکای برق در هفتههای اخیر همین موضوع عبور از چند نرخی بودن ارز باشد. ارزیابی شما از رفتارهای اعضای سندیکا چیست؟
همان طور که در سوال شما نیز به درستی آمده است، ارایه تحلیل درباره پیامدهای عبور از ارز چند نرخی به ارز تک نرخی و حذف ارزهای مبادلهای این روزها در کانون توجه قرار دارد. تحلیلهای فعالان این است که دولت و بانک مرکزی نباید نگرانی فوقالعاده این از پیامدهای این اقدام داشته باشند، اما آنها اصرار دارند که این اقدام باید با مدیریت قوی اتفاق بیفتد. مدیران بنگاههایی که صادرکنندهاند اعتقاد دارند که تکنرخی کردن ارز و اجازه فروش ارز به قیمتهای توافقی به بانکها و سایر متقاضیان ارز میتواند به توسعه صادرات کمک کند و این توسعه صادرات است که در فضای راکد اقتصاد میتواند موجی از امید ایجاد کند. اگر قرار باشد اقتصاد ایران از رکود خارج شود باید تقاضا را تحریک کرد و توسعه صادرات میتواند این کار را انجام دهد و واقعی شدن نرخ ارز در قلب این حرکت قرار خواهد گرفت. گفتوگوهای تفصیلی و تحلیلی رخ داده در تشکلها و در محافل کارفرمایی عموما به این نتیجه میرسد که تک نرخی کردن ارز یک رخداد دلخواه نیست که بانک مرکزی یا دولت بخواهد یا نخواهد و یک ضرورت اجتنابناپذیر است که باید اتفاق بیفتد. اما در گفتوگوها یک نقطه نگرانی وجود دارد و آن نقطه چگونگی مدیریت آتی روندها در بازار ارز است. به این معنی که اگر نهادهای دارای مسوولیت در این بازار به ویژه مدیران و سییاستگذاران مساله را ساده تلقی کنند و از مدیریت کارآمد در اداره تحولات محروم شویم شرایط بدتر میشود.
چرا چنین تصوری وجود دارد و معنای اجرایی مفهوم مدیریت کارآمد بر روند آتی چیست؟
یک مساله اساسی در ذهنهای گروهی از مدیران بخشهای اقتصادی و سیاسی وجود دارد که باید تکلیف آن روشن شود. مساله این است که برخی نمیخواهند بپذیرند که ارز (دلار یا پوند یا یورو) نیز یک کالا مثل سایر کالاهاست. دلار به مثابه یه کالا خریدار دارد و فروشنده. یعنی اینکه برای کالا تقاضا و عرضه وجود دارد و قبول کنیم که قیمت آن نیز باید توسط همین دو نیز تعیین شود. اگر دغدغه مدیران این باشد که این کالا بسیار اهمیت دارد پس باید نسبت به اهمیت آن مدیریت بر روندهای اتی این بازار هم نیرومند، دانا و توانا باشد. برای روشن شدن ذهنها یادآور میشوم که اکنون در شرایطی قرار داریم که نسبت به یک سال پیش از نظر ورود ارز بیشتر به بازار در نقطه بالاتری ایستادهایم. تقویت صادرات غیرنفتی در دستور کار اکید است و در ۴ ماه سپری شده از سال ۱۳۹۵ شاهد رشد خوبی در توسعه صادرات غیرنفتی بودهایم که ارز حاصل از آن به بازار آمده یا میآید. از سوی دیگر درآمد حاصل از صادرات نفت نیز افزایش یافته است و جای امیدواری برای ادامه این وضع یا صادرات بیشتر وجود دارد. برخی آمارها نشان میدهد بخشی از ارزهای حبس شده ایران آزاد شده و به بازار میآیند و سرانجام رشد سرمایهگذاری خارجی نیز دیده میشود. مدیریت کارآمد روندهای آتی بازار ارز یعنی اینکه نگذاریم در سمت عرضه ارز به بازار شکاف رانتی پدیدار شود. اگر مدیریت روندهای آتی بازار ارز کارآمد، بهرهور و نیرومند نباشد یکسان سازی نرخ ارز به مثابه عنصر کلیدی در سیاستهای ارزی میتواند به ضد خودش تبدیل شود. مدیریت کارآمد ارزی یعنی اینکه این سیاستها باید با سیاستهای صنعتی، سیاستهای بازرگانی و پولی سازگار باشد و هر کدام از آنها دیگری را تقویت کند. علاوه بر این سیاستگذاری کلان اقتصادی نیز گونهای باشد که ورودیهای گفته شده برای تزریق ارز به بازار باز بمانند.
تکنرخی کردن ارز یک گام ساده نیست و پیامدهایش گسترده است که یکی از مهمترین آنها کاهش رانت و فساد است. اگر غفلت شود و تحت تاثیر هر اتفاقی شکاف در سیاستهای ارزی پدیدار و روزنه رانت و فساد باز شود این سیاست برای همیشه ناتوان میماند. پیشنهاد من این است که برای ارز نیز همانند سایر کالاها، بازار یا بورس ایجاد شود.این سازوکار میتواند به شفافیت بیشتر بازار ارز کمک کند و نگرانیها از رفتارهای تقلبی را کاهش دهد.
منبع: تشکلها
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.