رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 195035

ناسازگاری بنیادین مدل رشد چینی با شرایط ایران تشریح شد

ایران نمیتواند راه توسعه چینی را انتخاب کند

ساعت ۲۴- خبرگزاری دولتی «ایسنا» روز ۱۸ دی ماه ۱۳۸۹ مصلحت‌اندیشی کرده و با جایگزین کردن «حزب حاکم چین» به جای «حزب کمونیست چین» گزارش دیدار شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی به رهبری نبی‌الله حبیبی با اعضای شورای رهبری حزب کمونیست چین را مخابره کرد. در این دیدار بود که نبی‌الله حبیبی دبیرکل مذهبی‌ترین حزب ایرانی فاش کرد چند سال است که همکاری دو حزب ادامه داد و اظهار امیدواری کرد این همکاری منجر به سرمایه‌گذاری چینی‌ها در ایران شود.

وردي نژاد
dir="RTL">شاید در آن سال‌ها که به قول دبیرکل حزب دولت حاکم بر ایران انقلابی بوده و مورد تایید حزب موتلفه بود به همراه برخی از رهبران سیاسی ایران علاقمند بودند که «راه چینی توسعه» را برای ایران انقلابی انتخاب کنند. این گزینه از آن جهت طرفداران قابل عنایتی داشت که از یک طرف رشدهای حیرت‌انگیز چین موجب خرسندی انقلابیون ضدامریکایی شده بود و از طرف دیگر غرب به مرور از ایران دورتر و دورتر می‌شد و ایران می‌خواست به یک کشور نیرومند در سطح جهانی اتکا کند.

اگر چه ۶ سال از آن روزها سپری شده است، اما هنوز احزاب و گروه‌هایی هستند که علاقه دارند مدل چینی توسعه را برای ایران انتخاب کنند. مدل چینی توسعه به طور خلاصه این است که سیاست دراختیار یک حزب قدرتمند است و اقتصاد به عنوان عصای دست ایدئولوژیک این حزب عمل می‌کند و تا حدی از سوسیالیسم را حفظ می‌کند.

آیا مدل چینی توسعه را می‌توان در ایران پیاده کرد؟ دکتر فریدون وردی‌نژاد سفیر اسبق ایران در چین به تازگی در یک نشست کارشناسانه که در موسسه عالی آموزش مدیریت و برنامه‌ریزی برگزار شد با قاطعیت گفته است ایران نمی‌تواند مدل چینی توسعه را اخذ کند زیرا دو کشور اختلاف‌های قابل توجهی دارند که این تمایل را غیرممکن می‌کند.

به گفته وردی‌نژاد «وجود حزب ایدئولوژیک و سراسری در چین و عبور رهبران چینی از جزمیت حزبی و فقدان آمادگی مردم و حاکمیت ایران برای کار سازمانی به عنوان مرجع تصمیم‌های حاکمیتی» یکی از دلایل مهم است که ایران نتواند مدل توسعه چینی را اخذ کند. علاوه بر این «در چین رهبری جمعی در قالب حزب مسلط وجود دارد و در ایران معمولا هدایت و تصمیم‌گیری فصلی، دوره‌ای و متکی بر گفتمان دولت‌های گوناگون است.»

وردی‌نژاد معتقد است: «اقتصاد چین تولیدی – صادراتی و اقتصاد ایران تک محصولی نفتی – صادراتی» است و «توانایی چین در تبدیل نیروی کار به عنوان یکی از عوامل موثر در تولید وجود دارد و تکروی که ویژگی اخلاقی ایرانی‌هاست» نیز مانع از اتخاذ مدل چینی توسعه است. مهم‌تر از همه اینها اما به گفته وردی‌نژاد این است که «رشد چین در شرایط خاص رقابت‌های دو اردوگاه قدرت و دوران جنگ سرد شکل گرفت که امروزه جهان فاقد آن ظرفیت و شرایط ویژه است.» دلایل دیگری که موجب می‌شود ایران نتواند الگوی چینی برای توسعه را پیاده کند از نظر سفیر اسبق ایران در چین عبارتند از:

- ویژگی‌های نیروی انسانی در چین (نژاد زرد) و نیروی کار ایرانی متفاوت است. به این معنا که چین نیروی اولیه برای جهش داشت و ایران به طور اصولی فاقد نیروی انسانی معتقد به کار تیمی و دارای قابلیت هم‌افزایی است.

- توفیق چینی‌ها در متناسب‌سازی پیشرفت اقتصادی با انگیزه‌های اقتصادی فردی که شتاب لازم را برای پیشرفت فراهم می‌کند در ایران دیده نمی‌شود.

- مراقبت سازمان یافته حزب کمونیست چین از اصلاحات تدریجی اقتصادی و متوازن‌سازی آن با شرایط فرهنگی و اجتماعی این کشور و مبارزه سازمان یافته با فساد و عبور از بحران‌های مرحله‌ای عنصری است که در ایران وجود ندارد.

به گزارش ساعت ۲۴، وردی‌نژاد با نشان دادن اسلایدهایی در ارتباط با مدل رشد چینی توضیح داد: عقلانیت سیاسی و ساختار سودمحور که قانون‌گرایی و نظم حزبی آن را همراهی می‌کند با عقلانیت اخلاقی و ارزشی که از سوی آموزه‌های بومی هدایت می‌شود در چین تلفیق شدند تا راه توسعه هموار شود.

به گفته وردی‌نژاد در این تلفیق هوشمندانه چند عنصر و مولفه فراهم شد که دیپلماسی فعال اقتصادی و مسالمت‌آمیز، جذب توانایی‌ها، سرمایه و مدیریت خارجی و جذب چینی‌های ماورای بحار از مهم‌ترین این مقوله‌ها بودند. استفاده از این عناصر موجب شد که اقتصاد چین با سرعت پله‌های ترقی در اقتصاد جهان را طی کند و به دومین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شود و به جایی برسد که شریک اول تجاری ۱۳۰ کشور جهان باشد.

چین در مسیر و دوران دگردیسی با چند چالش مثل «فرهنگ گذشته‌مدار با فرهنگ آینده‌مدار»، «وادادگی اجتماعی»، «مطالبات سیاسی و تحرک اجتماعی نسل کهن و نسل مدرن» و «چالش فقر و غنا» نیز مواجه بود که عبور از آنها نیازمند تمهیدات خاص بود که در ایران دیده نمی‌شود.

مساله بسیار مهمی که وردی‌نژاد به آن اشاره کرد و آن را به مثابه یک تفاوت اساسی چین و ایران می‌توان دید ساختار تصمیم‌گیری در چین است. حزب کمونیست در چین فرمانروای مطلق است و نهادهای مدنی و مدیریت میانی دستگاه‌ها سهمی در اتخاذ تصمیم‌ها ندارند. مردم چین با ۳ مطالبه «آرامش داخلی»، «صلح خارجی» و «همکاری پیرامونی» حزب کمونیست چین همراه شده‌اند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها