«عدالت جنسیتی» در گفتوگو با «فاضلمیبدی»
تغییر نگاه به عدالت در بستر زمان
ساعت24- عصر ما، عصر پرسشگری است، رشد و بالندگی با نحوه پاسخگویی ما به پرسشهایی که ما را احاطه کردهاند تعیین میشود. در این عصر اگر به جلو نرویم، عقبماندگی را به جان خریدهایم.
مسئله عدالت جنسیتی تا چه اندازه در دین اسلام دیده شده و این توازن در روایات یا آیات وجود دارد؟
عدالت مفهومی است که در مصداق کاملا نسبی است؛ برای مثال مصادیقی در صدر اسلام کاملا عادلانه شمرده میشد؛ اما اکنون عادلانه نیست؛ مثلا ٥٠ سال پیش اگر از حق رأی زنان سخن به میان میآمد، غیرعرفی بود؛ اما امروز برعکس آن ناعادلانه و غیرعرفی شمرده میشود. درباره مسئله زنان، موارد متعددی وجود دارد که براساس زمان و موقعیت جامعه، رفتارها متفاوت بوده است. از ابتدای اسلام تا چندین سال قبل، حق طلاق بهطور مطلق در اختیار مرد بوده؛ اما امروزه دادگاههایی خانوادگی داریم که این قانون را اصلاح کرده اند. هیچ دادگاهی امروزه اجازه نمیدهد یک دختر ١٠ساله با یک مرد ٥٠ ساله ازدواج کند و حقوق زن را نیز در ازدواج مد نظر قرار میدهد. این نشاندهنده تغییر نگاه به مسئله عدالت و عرف در گذر زمان است یا در مسئله تقسیم ارث، زنان از منقولات یک مرد، یکهشتم بهره میبردند؛ اما امروز بهجز اعیان از عرصه نیز ارث به زن میرسد؛ یعنی از عرف زمان احکام تغییر میکند یا در مسئله قضاوت، امروزه زنان نیز کمکم حق قضاوت دریافت میکنند که نشان میدهد مسئله عدالت جنسی در گذر زمان در حال برقرارشدن است.
بنابراین میتوانیم بگوییم زنها و مردها در مسئله حقوق برابر هستند؟
اینگونه نیست که اسلام حقی را از زنان منع کرده باشد، بلکه در بستر زمان و جامعه ممکن است یک قانون قدرت اجراشدن نداشته باشد؛ اما همان قانون سالها بعد در همان جامعه اجرائی شود.
آیا از دیدگاه شما الزامی برای وجود واژه عدالت جنسیتی در برنامه ششم که از سوی برخی از مدیران و مسئولان رد میشود، وجود دارد؟ آیا میتوان علت رد آن را به اسلام و قوانین اسلام مرتبط دانست؟
من مثالهایی زدم که نشان میدهد اسلام در بسیاری از موارد قانون مطلقی درباره مسائل زنان بنا نکرده است و فقها براساس بستر زمان دراینباره تصمیمگیری میکنند. در همین چند سال پس از انقلاب میبینید حقوق بسیاری برای زنان در نظر گرفته شده و فقها آزادی عملکرد بیشتری برای زنان در نظر گرفتهاند که نمونههایی از آن را بیان کردم. درحالحاضر زن در کشور ما بیشتر از بسیاری از کشورهای خاورمیانه از حقوق مدنی و اجتماعی بهرهمند است؛ اما اگر در حق زن در هر بخشی اجحاف شود، باید به آن توجه کرد و به آن رسیدگی شود. در مسئله تفکیک جنسیتی در مشاغل و ادارات و آموزشگاهها (که بنده بهشدت مخالفم) و مسائلی از این دست نباید سلیقهای عمل کنیم، نباید نظرات شخصی را به نام اسلام ارائه دهیم؛ البته آنچه در اسلام حرام است، مفاسد اخلاقی و اجتماعی است که نباید در جامعه رخ دهد اما نمیتوانیم بگوییم زن و مرد در تمام محیطهای اجتماعی با نگاه جنسیتی در کنار هم رفتار میکنند.
نگاه قانون اساسی را به زنان چگونه میبینید؟
در قانون اساسی نگاه به زن بسیار مترقی است و زن میتواند در همه بخشها فعالیت کند، حتی زن میتواند رئیسجمهور باشد اما تفسیر از قانون اشتباه است. حتی با واژه مردبودن درباره رئیسجمهور، دکتر بهشتی مخالفت کردند و از کلمه رجال سیاسی استفاده کردند.
درحالحاضر از برنامه ششم توسعه اطلاعی ندارم اما نه میتوان زن و مرد را صددرصد برابر دانست و نه میتوان حقوق اجتماعی زن را محدود کرد. در مسئله عدالت جنسیتی باید روحیه لطیف زن در نظر گرفته شود و در مشاغل دشوار قرار نگیرد اما نباید جلوتر از دین و شریعت، زن را محدود کرد و محدودیتها باید بر اساس اسلام تبیین شوند نه بیشتر از آن. مثلا در هیچ جای قرآن یا اسلام نیامده است که دیه زن نصف مرد است و اصلاح آن لازم است، بااینحال هیچ بخشی نداریم که بگوییم حق زنان صد درصد پایمال شده بلکه این نادیدهگرفتن حقوق زن نیز نسبی بوده و در حال اصلاح است؛ بنابراین در هیچ کجای دین نابرابری در بین زنان و مردان دیده نمیشود و تمامی این تفاسیر ناشی از تفسیر نادرست ماست.
شرق
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.