ساعت24- انتخابات ۹۶ با فاصلهای هفتماهه که تا برگزاری آن باقی است دغدغه این روزهای جناحهای سیاسی کشور است و هر دو جریان میکوشند تا سنگ بنای لازم برای رسیدن به وحدت درونی را بگذارند.
اصولگرایان نیز برای رسیدن به وحدت درونی تلاش میکنند اگرچه وضعیت این جریان از نظر ارایه نامزد واحد و رسیدن به وحدت بسیار پیچیدهتر از جریان رقیبش است. امیررضا واعظآشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که اصولگرایان باید مدیریت قوی در این انتخابات داشته باشند. مدیریتی که بتواند از افکار و عقاید معتدل نیز در رسیدن به وحدت بهره گیرد. او مدل مدیریتی انتخابات در سال ٩٤ را دارای اشکال میداند و معتقد است که این مدل برای انتخابات ٩٦ باید ترمیم شود.
جلساتی با محوریت تعیین نامزد انتخاباتی و ائتلاف و همگرایی در حال تشکیل است؟
هنوز به جایی نرسیدهایم که کاندیدایی را مشخص کنیم.
جلساتی در راستای دستیابی به نامزد واحد چطور؟
در حال حاضر گروههای مختلف اصولگرایی در تشکیلات درون سازمانی خود جلساتی برگزار میکنند و در نهایت این نشستهای درون گروهی تبدیل به یک نشست مشترک خواهد شد و به جمعبندی در انتخابات سال ٩٦ چه در شوراها و چه ریاستجمهوریخواهند رسید. امید است که این نشستها تاثیر مثبت در جهت وحدت اصولگرایان داشته باشند و به گونهای عمل کنند که در انتخابات آتی حضور اصولگرایان طبق فرمایش رهبری شور و نشاط انتخاباتی را به همراه بیاورد. هر تشکلی مصادیق را به صورت درونگروهی ارزیابی میکند و نظراتشان را در ائتلاف اصولگرایان اعلام خواهند کرد. اصولگرایان به صورت دیکته شده در انتخابات ٩٦ عمل نخواهند کرد بلکه از گروههای مختلف اصولگرایی مشورت گرفته خواهد شد.
برای معرفی نامزد در انتخابات ریاستجمهوری آیا اصولگرایان به چهرههای جدید فکر میکنند یا کسی از بین افرادی که در ادوار پیشین در انتخابات حاضر شدند را انتخاب خواهند کرد؟
الان قضاوتی نمیتوان کرد اما اصولا به این شکل است که شاخصههایی را تعیین میکنند و طبق این شاخصهها فردی را از میان گزینههای موجود انتخاب میکنند. افراد با آن شاخصهها انتخاب میشوند.
آیا اصولگرایان با نامزد تراز اولشان در انتخابات ٩٦ حاضر میشوند یا ممکن است نامزدهای دست دوم یا سوم را برای گرم کردن بازار انتخابات معرفی کنند؟
تلاش اصولگرایان بر این است که فضای انتخاباتی فضایی رقابتی و همراه با شور و نشاط باشد. با این حال تاکتیک سیاسی اقتضا میکند که اصولگرایان نیروی اصلی خود را برای سال ١٤٠٠ درنظر بگیرند. در عین حال بعید هم نیست که اصولگرایان به سمت حمایت از آقای روحانی بروند. البته باید شرایط و وضعیت خود را به خوبی بسنجند. اگر بنا باشد از آقای روحانی حمایت کنند، او باید توجیهش را برای علاقهمندان به جبهه اصولگرایی روشن کند. البته این یک احتمال است و این احتمال هم وجود دارد که اصولگرایان فردی را در مقابل آقای روحانی معرفی کنند. همان طور که اصلاحطلبان هیچ گزینهای ندارند جز اینکه به حمایت از آقای روحانی در سال ٩٦ بپردازند ولی اصولگرایان برخلاف اصلاحطلبان گزینههای مناسبی را برای معرفی در سال ٩٦ دارند اما اصولگرایان همه ظرفیتشان را برای سال ٩٦ به صحنه نمیآورند.
چقدر احتمال دارد برای کاهش رای آقای روحانی جلو بیایند و چند نامزد معرفی کنند؟
اصولگرایان به این فکر نمیکنند که رای آقای روحانی خرد میشود یا خیر. آنچه مسلم است این است که اصولگرایان سعی میکنند گزینه مناسبی را معرفی کنند که علاقهمندان و پایگاه اجتماعی جریان اصولگرایی راضی باشند.
چقدر احتمال دارد چهرههایی مثل آقای قالیباف برای انتخابات٩٦ که یک انتخابات میان دورهای است و احتمال پیروزی رقیب آقای روحانی کم است، در انتخابات ثبت نام کنند؟
هر احتمالی متصور است و از هماکنون نمیتوان پیشبینی کرد.
اصولگرایان چه تدابیری برای عدم تکرار تجربه اجرایی نشدن ائتلاف ١+٢ در سال ٩٢ چیدهاند؟
مسلم است که اصولگرایان از اتفاقات گذشته درس بگیرند و رفتار پیشین خود را آسیبشناسی کنند. هر گروه سیاسی نیز باید تلاش کند تا اشتباهات و نقاط ضعف گذشته خود را تکرار نکند و آن را تبدیل به قوت کند. اصولگرایان نیز در هر دوره تجربیات دوره قبل خود را بررسی کرده و چالشهایشان را برطرف میکنند.
پیشنهاد شما برای این دوره از انتخابات ریاستجمهوری به اصولگرایان چیست؟
باور من این است که اگر اصولگرایان میخواهند در حیات سیاسی خود موفق باشند باید به نیروهای جدید اعتماد کنند و آنان را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند و از تنوع نگاهها به عنوان فرصت استفاده کنند. اصولگرایان باید این مدیریت را داشته باشند که نگاههای مختلف را به گونهای تلفیق کنند که از این تلفیق یک اثر بخشی بالا به دست آورند. اگر بنا باشد نگاهی از بالا به پایین دیکته شود نتیجه خوبی نخواهد داشت. بلکه باید از تنوع نگاهها در اردوگاه بزرگ اصولگرایی استفاده مثبت صورت بگیرد. همچنین اصولگرایان باید تلاش کنند به انسجام و وحدت برسند. حتی کسانی که رای میدهند نیز کاندیداها و نیروهای جدید اصولگرایی را باور و به آنها اعتماد کنند.
چنین نیروهای جدیدی قابلیت رای آوری دارند؟
به هر حال اگر بنا باشد همواره به نیروهای گذشته اکتفا کنیم توقف در تولید مدیران جدید را رقم زدهایم. استارت تولید نیروهای جدید را باید از شوراهای شهر و روستا و مجلس شورای اسلامی بزنیم و به جایی برسیم که بتوانیم از این نیروهای جدید در انتخابات ریاستجمهوری استفاده کنیم. ضمن اینکه نیروهای قدیمی قابل احترام هستند و تجربههایشان چراغ راه اصولگرایی است اما نباید فقط نیروهای قدیمی ملاک انتخاب باشند. احزاب و گروهها باید نیروهای جدید را پرورش دهند و آنها را در عرصههای مختلف معرفی کنند. درغیراین صورت اصولگرایان درجا خواهند زد. البته این نکته برای همه گروهها و احزاب دو جناح سیاسی لازم و ضروری است. تربیت نیروی جدید باید اولویت آنها باشد.
راهبرد اصولگرایان برای انتخابات شورای شهر چیست؟ آیا در این انتخابات ممکن است با طیف احمدینژاد برای رسیدن به لیست مشترک همکاری کنند؟
خبری از اینکه احمدینژاد قصد شرکت در انتخابات شوراها دارد یا خیر، ندارم. چهبسا انتخابات شورای شهر از گذشته نیز برای اصولگرایان اهمیت بیشتری داشته باشد. در گذشته نیز اصولگرایان برای این انتخابات اهمیت ویژه قایل بودند و برای این کار برنامهریزی خواهند کرد. گروههای درون تشکیلات اصولگرایی دارند فعالیتهایی را در راستای انتخابات شورای شهر انجام میدهند اما در نهایت رسیدن به لیست واحد مهم است و همزمان با هماهنگیهایی که در انتخابات ریاستجمهوری صورت میگیرد برای انتخابات شوراها نیز در رسیدن به همگرایی در بین اصولگرایان برنامهریزی میکنیم.
مدل اصولگرایان برای رسیدن به وحدت چیست؟
برای رسیدن به وحدت نه تنها در مجموعه اصولگرایان بلکه در هر مجموعه و تشکیلاتی به وحدت در تصمیمگیری، گفتار و عمل نیاز است تا به مسیری واحد بتوان رسید. در هر یک از این سه فاکتور اگر نتوان به وحدت رسید به حرکت یکپارچه در انتخابات و ارایه نامزد واحد نیز نمیتوان امید بست. همچنین اگر سه فاکتوری که پیشتر گفته شد در رسیدن به نامزد واحد دخیل نباشد و به وحدت مقطعی برسیم این وحدت چندان پایدار نخواهد بود و آثار مثبتی نمیتواند داشته باشد. لازمه به وحدت رسیدن این است که افراد در تصمیمات با یکدیگر همکاری کنند. این نکته را باید پذیرفت که درمجموعه اصولگرایی تنوع نگاهها وجود دارد و با پذیرش این مطلب باید تلاش کرد تا این تنوع نگرش را تلفیق کرده و تبدیل به یک وحدت پایدار کرد. بنا براین گفته میتوان به اهمیت نقش مدیریتی در جریان اصولگرایی پی برد. مدیریت باید به گونهای باشد که بتواند نگاههای موجود در مجموعه اصولگرایی را به وحدت برساند. تا زمانی که نگاه مدیریتی با این ویژگیها حاکم نشود مطمئنا آن سه فاکتور وحدت که پیشتر اشاره شد نیز محقق نخواهد شد. در هر تشکیلاتی نگاه مدیریتی حاکم بر مسیر حرکت تا رسیدن به وحدت بسیار میتواند نقش مثبتی داشته باشد. مدیریتی که دلالت بر جذب داشته باشد و بتواند در جمعبندی نگاههای متفاوت به توفیق پایدار برسد در این انتخابات باید مورد توجه قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد اصولگرایان میتوانند به پیروزی خوشبین باشند. باید توجه کرد که وحدت در شعار نیست بلکه وحدت در عمل است که اهمیت دارد.
رسالت مدیریت با ویژگیهایی که اشاره کردید در جریان اصولگرایی را چه کسانی میتوانند به عهده بگیرند؟
من فکر میکنم بخشی از وظیفه مدیریتی را باید پیشکسوتان اصولگرایی انجام دهند و بخشی دیگر از کار را میتوان با مشارکت نیروهای خوش فکر جریان اصولگرایی که از گفتمان منطقی در این جریان برخوردار هستند، به ثمر رساند. اصلا هنر مدیریت در جریان اصولگرایی اقتضا میکند که نگاههای معتدل درون جریان اصولگرایی را به مشارکت دعوت کنند. اگر بنا باشد فقط یک گروه خاص تصمیمگیری کنند یا به تعبیر خودشان دوخت و دوز کنند، مطمئن باشید که جریان راست در این انتخابات با چالش مواجه میشود. در چند دوره گذشته مشخص شده که با مدل دوخت و دوزی و دستوری نمیشود به وحدت مورد قبول رسید.
نسبت به مدلی که در سال ٩٤ اتخاذ شد، فکر میکنید اصولگرایان چه اشتباهاتی کردهاند که امروز نباید آن را تکرار کنند؟
مدل مدیریتی جریان اصولگرایی باید مقداری نسبت به انتخابات ٩٤ تغییر کند. همچنین آستانه شنیدن بحثهای گوناگون در نشستهای همگرایی اصولگرایی باید بالا باشد تا بتوانند با این نگاه به وحدتی که مدنظرشان است، برسند. بنابراین بالا بودن آستانه تحمل در بحثها و نظرات طیفهای مختلف اصولگرایی هم از جمله مواردی است که باید مدنظر قرار بگیرد.
آیا در شرایط کنونی اصولگرایان میتوانند به وحدت برسند؟
از هماکنون گفتن این مساله پیش داوری محسوب میشود اما با در نظر گرفتن نکاتی که اشاره شد و مشارکت طیفهای متنوع اصولگرایی میتوان در رسیدن به وحدت امید داشت. در واقع اگر بنا باشد به وحدت برسیم غیر ممکن است که بدون مشارکت طیفهای متنوع اصولگرایی به آن دست یابیم.
اگر به هر دلیلی اصولگرایان نتوانند در این انتخابات موفق شوند، چه آیندهای پیش روی این جریان سیاسی قرار میگیرد؟
اگر هم اصولگرایان در این انتخابات شکست بخورند، باید بپذیرند که زندگی ادامه دارد و نباید میدان را خالی کرد. همانطور که گروههای دیگر همین شرایط را در گذشته داشتند اما تلاش کردند که به عرصه سیاسی بازگردند. من فکر میکنم اگر اصولگرایان احیانا در این انتخابات با مشکل مواجه شوند باید تجدیدنظری در گفتمان و نگاه مدیریتی خود داشته باشند.
تجدیدنظر در گفتمان و مدیریت چه شکل و شمایلی باید داشته باشد؟ اساسا جریان اصولگرایی به چه شکلی باید بازسازی و نوسازی شود؟
اصولگرایان باید تلاش کنند تا گفتوگوی درون جریانی و آستانه تحمل در بحثها و گفتوگوهایشان را بالا ببرند و به شیوهای همگرایی و وحدت درون جریانی خود را سامان دهند تا افکار و عقاید متنوع درون این جریان در آن مشارکت داشته باشند. البته اینها نگاه شخصی من است و شاید عدهای به این نگاه انتقاد داشته باشند.
شانس آقای روحانی را برای پیروزی در انتخابات چقدر میدانید؟
من در گذشته اعلام کردهام آقای روحانی با چالش انتخاباتی مواجه خواهد بود و دولتش نتوانسته مردم را راضی کند. با این حال امید است که در این انتخابات مردم و گروهها و جریانهای سیاسی تلاش کنند تا حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رای محقق شود.
آیا احتمال دارد که احمدینژاد با وجود توصیه رهبری در انتخابات ثبت نام کند؟
بعید است که چنین اتفاقی بیفتد. آقای احمدینژاد با نامهای که نوشتند نشان دادند که سخن مقام معظم رهبری برایشان حجت است.
منبع: اعتماد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.