رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 206131

بانک‌ها همچون گلادیاتورها تا نفس آخر می‌جنگند

زندگی عجیب و معجزه‌وار بانک ها برای عدم اعلام ورشکستگی

ساعت ۲۴- بانک‌های ایرانی در شرایطی به زندگی خود ادامه می‌دهند که می‌توان آن را معجزه نامید. کدام شگفتی بالاتر از اینکه با سقوط نرخ تورم به زیر ۱۰ درصد اما بانک‌ها هنوز حاضرند با نرخ سودی ۲ برابر آن سپرده جذب کنند در این مسیر رقابت نفسگیری را ادمه دهند. آیا این معجزه نیست که هنوز افراد و نهادهایی و شرکت‌هایی هستند که با پذیرش کاهش نرخ تورم ۱۰ درصدی برای گرفتن قرض از بانک‌ها با نرخ حتی ۲۵ درصد صف کشیده‌اند، چرا این معجزه ادامه دارد؟

بانك مركزي
dir="RTL">کارشناسان و اقتصاددانانی که زندگی بانک‌های ایرانی را زیر ذره‌بین نقد قرار داده‌اند می‌گویند آخر این نوع زندگی مرگ تراژیک است و بانک‌ها برای اینکه مرگ خود را به تاخیر بیندازند تا شرایط روزنه‌ای برای زندگی عادی باز شود، زمان می‌خرند و این کار را در یک مسابقه عجیب ادامه می‌دهند.

بررسی کارنامه بانکداری ایران نشان می‌دهد که بیشترین تقاضا برای منابع بانک مرکزی در سال‌های اخیر اتفاق افتاده و بخش اصلی اعتبارات به بانک‌ها داده شده است. تازه‌ترین آمار ارایه شده از طرف بانک مرکزی نشان می‌دهد بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی از ۶۵ هزار میلیارد تومان در مرداد ۱۳۹۳ به ۸۲ هزار میلیارد تومان در مرداد ۱۳۹۴ و ۹۲ هزار میلیارد تومان در مرداد ۱۳۹۵ افزایش یافته است که نشان‌دهنده رشدی برابر ۴۰ درصد در ۲ سال منتهی به مرداد ۱۳۹۵ است.

بانک‌ها تا چه میزان می‌توانند به منابع بانک مرکزی فشار بیاورند؟ به نظر می‌رسد که بانک مرکزی برای اینکه تهدید و خطر بزرگ ورشکستگی را از سر بانک‌ها دور نگه دارد خود به امید معجزه نشسته است. بانک‌های ایرانی چرا فشار بر بانک مرکزی را افزایش داده‌اند؟ چون باید سود سپرده‌های بخش غیردولتی را بدهند که از ۱۲۲ هزار میلیارد تومان مرداد ۱۳۹۳ به عدد ۱۸۹ هزار میلیارد توان مرداد ۱۳۹۵ رسیده است.

به گزارش ساعت ۲۴، یک محاسبه ساده نشان می‌دهد رشد سپدره‌ها در ۲ سال منتهی به مردادماه ۱۳۹۵ معادل ۶۰ درصد شده است که این در شرایط کاهش نرخ سود بانکی عجیب است. آمار عرضه شده از سوی بانک مرکزی نشان می‌دهد در پایان مردادماه ۱۳۹۵ جمع بدهی بانک‌های تجاری به حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است که ۱۸۹ هزار میلیارد تومان، یعنی نزدیک به ۶۳ درصد بدهی‌های سپرده‌های بخش غیردولتی است که عدد بالایی به حساب می‌آید. این میزان پول سپرده شده به بانک‌ها که هنوز جایی بهتر پیدا نکرده‌اند در پایان هر قراردادی که منعقد شده است سود می‌خواهند و هر قصوری در این باره می‌تواند کار را به روزهای تاریک بکشاند.

ایمان نوربخش در این باره نوشته است: نیست در ورشکستگی چگونه باید رخ دهد؟ راه آن این است که بانک برای پرداخت سود سپرده‌گذاران از منبع دیگری استقراض کند؛ یعنی یا از بانک‌های دیگر یا از منابع بانک مرکزی، البته یکطرفه و بدون برگشت! سایر بانک‌ها ممکن است خود دچار کمبود منابع باشند؛ بنابراین برای بانک الف، چاره‌ای جز استقراض از بانک مرکزی نمی‌ماند، اما بانک مرکزی به جهت کنترل پایه پولی نباید و نمی‌تواند به این بانک به هر میزان که بخواهد قرض دهد. پس بانک باید از بانک دیگر و از طریق بازار بین بانکی استقراض کند. اما منابع این بازار هم محدود است، از طرف دیگر فشار سپرده‌گذاران و تهدید آنها برای خروج منابعشان از بانک ادامه دارد، پس یک راه دیگر باقی می‌ماند و آن جذب سپرده‌گذاران جدید است که جایگزین سپرده‌گذاران فعلی شوند و از محل منابع آنها بتوان اصل و سود سپرده‌گذار قبلی را تامین کرد، اما سپرده‌گذار جدید در چه صورتی حاضر خواهد شد در این بانک سپرده‌گذاری کند؟ در صورتی که بانک الف نسبت به سایر بانک‌ها سود بیشتری پرداخت کند مثلا اینجا با نرخ ۲۲ درصد.

این راه‌حل صرفا یک مسکن موقت است؛ چرا که بانک باید به‌دنبال تامین سود ۲۲ درصدی برای سپرده‌گذار جدید باشد. وضعیت موقعی بدتر خواهد شد که درصدی بیشتر از تسهیلات بانک معوق شود. بنابراین این بازی پانزی (Ponzi game) ادامه پیدا می‌کند و این‌بار بانک الف برای پرداخت سودهای قبلی اقدام به جذب سپرده‌های جدید با سودهای بالاتر و بالاتر خواهد کرد. به عبارت دیگر در این حالت دارایی‌های بانک درآمد کافی برای بانک ایجاد نمی‌کنند و بانک فقط برای به تاخیر انداختن ورشکستگی اقدام به دریافت سپرده با سودهای بالا می‌کند تا بتواند مخارج فعلی خود را تامین کند به امید آنکه در آینده معجزه‌ای رخ داده و دارایی‌های بانک دوباره ارزشمند شوند به‌خصوص اگر آن دارایی‌ها از نوع ملکی باشند. مدیران بانک دایما به خود دلداری می‌دهند که ارزش ملک روزی دوباره افزایش خواهد یافت و آنها از این مخمصه خلاص خواهند شد و این تصور را داشته‌اند که سرمایه‌گذاری در ملک همیشه سودآور است و آنها نه‌تنها سود سپرده‌گذار را پرداخت خواهند کرد، بلکه سود کلانی نیز نصیب صاحبان بانک خوهد شد. این داستان تخیلی، موقعی فاجعه بارتر خواهد شد که مدیران آن بانک به جای اعطای تسهیلات به تولیدکننده‌ها و فعالان اقتصادی اقدام به اعطای تسهیلات به صاحبان سهام بانک آن هم نه برای فعالیت‌های مولد بلکه صرفا برای سرمایه‌گذاری سفته‌بازانه در بازارهایی مثل ساختمان و املاک تجاری کنند.

این رفتار بانک «الف» عملا منجر به این خواهد شد که سایر بانک‌های دیگر هم برای جلوگیری از خروج منابع خود اقدام به افزایش سود سپرده‌های خود کنند. نتیجه این رفتار این است که بیماری بانک الف به بانک‌های دیگر نیز سرایت می‌کند و پس از مدتی آنها هم درآمد کافی برای پرداخت سود سپرده‌ها را نخواهند داشت. در چنین شرایطی هر چقدر بانک مرکزی با صدور بخشنامه و دخالت در بازار بین بانکی تلاش می‌کند نرخ سود را کاهش دهد، بانک‌ها تبعیت نمی‌کنند و با اقسام ترفندها تلاش می‌کنند که سپرده بیشتری جذب کنند چرا که حیات آنها به آن وابسته است. اگر بانک مرکزی اقدام به افزایش نقدینگی کند عملا موجب افزایش تورم خواهد شد. اگر هم بیش از حد به این بانک‌ها فشار بیاورد موجبات ورشکستگی آنها را فراهم خواهد آورد. صاحبان این بانک‌ها می‌دانند که در این شرایط هرچقدر میزان سپرده جذب شده در بانک خود را افزایش دهند و بانک را بزرگ‌تر کنند، هزینه برخورد با بانک را افزایش خواهند داد؛ چراکه اقشار بیشتری از مردم درگیر آن خواهند شد و هرگونه اقدام برای جلوگیری از فعالیت بانک عملا هزینه‌های اجتماعی و حتی سیاسی سنگینی را متوجه نهادهای ناظر و دولت خواهد کرد. بنابراین با تمام توان این بازی را ادامه خواهند داد. وضعیت وقتی پیچیده‌تر خواهد شد که تعدادی موسسه غیرمجاز که حتی تحت نظارت بانک مرکزی هم نیستند و هیچ گونه تعهدی برای اجرای مقررات بانک مرکزی ندارند، وارد این بازی شوند و عملا با پرداخت سودهای بالا بدون هیچ‌گونه پشتوانه‌ای سپرده‌های مردم را جذب کنند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها