همه به دنبال یکی
گزارشی از آخرین تحولات اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری
ساعت24- ثانیهها برای اصولگرایان تندتر میگذرد؛ هر چند 6 ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زمان مانده است و هر روز و ساعت میتواند آبستن رویدادهایی باشد که معادلات را به هم بزند، اما دورنمای حرکتی این جریان فعلاً مشخص نیست.
چند روزی هم هست که گردونه نامها میچرخد و هر روز از محافل سیاسی و رسانهای، اسم یکی از چهرههای شناخته شده این جریان به عنوان نامزد احتمالی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری عنوان میشود. گردونهای که بعد از اعلام رسمی کنارهگیری محمود احمدینژاد، تندتر میچرخد و اسامی تازهای بیرون میدهد.
فهرستهای تأیید نشدهای که بیش از هر چیز بر تلاش احزاب و تشکلهای سیاسی منتسب به این اردوگاه برای تأثیرگذاری بر انتخابات سال آینده دلالت میکند. به عبارت سادهتر، احزاب و گعدههای اصولگرا در گام نخست، رایزنیهای درون تشکیلاتی خود را برای رسیدن به یک لیست یا یک نامزد شروع کردهاند تا زمانی که در مقام گفتوگو با دیگر تشکلهای سیاسی و انتخاباتی قرار میگیرند، دستشان پر باشد.
بر همین اساس بود که نخست، شماری از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی اسامی نامزدهای پیشنهادی خود از جمله یحیی آل اسحاق و اسدالله بادامچیان را مطرح کردند یا اخیراً یکی از اعضای «جبهه یکتا» اعلام کرده است که تشکل متبوعش در حال بررسی گزینههایی چون رستم قاسمی و حمیدرضا حاجی بابایی دو وزیر محمود احمدینژاد هستند.
محمدرضا پورمختار، نماینده اصولگرای مجلس هم از محمدباقر قالیباف، غلامحسین الهام و عزتالله ضرغامی به عنوان نامزدهای در دست بررسی نام برده است. هر چند هنوز هیچ حزب و تشکلی نامی از سعید جلیلی نبرده است، اما او نیز سفرها و سخنرانیهایش- که در ماههای اخیر پر شمار شده- را ادامه میدهد و هر بار از سویی به مذاکرات و توافق هستهای خرده میگیرد.
شاید مروری بر این اخبار، میتواند حاکی از این باشد که اصولگرایان ترجیح میدهند فعلاً در خردترین مجموعهها به وحدت کلمه برسند و ماههای آتی را صرف رایزنی برای بهترین انتخاب در جامعه اصولگرایی کنند، اما به اعتقاد برخی ناظران معرفی نامزدها و مصادیق، شروع کردن یک پروسه از نقطه پایان است. چه اصولگرایان برای رسیدن به این نقطه، مشکلات ریز و درشتی را بر سر راه خود دارند.
به باور تحلیلگران، اولین مسألهای که اصولگرایان باید پیش از ورود به عرصه رقابتها برای آن پاسخی بیابند، مشخص کردن هدفشان از حضور در رقابتهای آتی است. چه بنا به سنت مألوف و نانوشته انتخابات ریاست جمهوری در پایان دوران مسئولیت چهارساله رئیس جمهوری مستقر، حسن روحانی شانس نخست انتخابات سال آینده است. وی علاوه بر دارا بودن پایگاههای ویژه رأی خود، از حمایت اصلاحطلبان و اعتدالگرایان برخوردار است.
این موضوع زمانی برای اصولگرایان غامض میشود که بخشی از بدنه این اردوگاه هم به روحانی تمایل دارند؛ چنان که علی اکبر ناطق نوری چندی پیش در گفتوگوی صریحی اعلام کرد از حسن روحانی حمایت میکند. درون شماری از تشکلهای اصولگرا از جمله جامعه روحانیت مبارز نیز بحثهایی جدی بر سر حمایت یا عدم حمایت از حسن روحانی وجود دارد و به گفته غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی این تشکل، هنوز نمیتوان گفت کفه کدام طیف سنگینتر است. مضاف بر این طیف اصولگرایان معتدل که گرد علی لاریجانی جمع شدهاند، ابایی از اعلام حمایت صریح از نامزدی روحانی ندارند. شرایطی که اصولگرایان را بر سر این دوراهی قرار داده است که از حسن روحانی حمایت کنند یا گزینهای دیگر بیابند. اگر چه بخشی از بدنه اصولگرایان به روحانی تمایل دارد و ممکن است ولو آرای شخصی خود را به سبد او بریزد، نمیتوان از مخالفان جدی و سرسخت رئیس جمهوری در اردوگاه اصولگرایان چشم پوشید. مخالفان یا منتقدانی که تداوم سیاستهای او را برنمیتابند و معتقدند باید به شیوهای دیگر کشورداری کرد. به اعتقاد این رسته، اصولگرایان نباید صرفاً به «حضور» در انتخابات بسنده کنند، بلکه باید قوایشان را برای شکست دادن روحانی منسجم کنند.
با این توضیح میتوان اصولگرایان را در شرایط فعلی به سه دسته تقسیم کرد؛ نخست حامیان جدی روحانی که همانند اصلاحطلبان و اعتدالگرایان کماکان او را گزینه مناسبی برای کشور میدانند.
دسته دوم اصولگرایانی هستند که حامی روحانی نیستند، اما معتقدند نمیتوان بر سر موضوعاتی نظیر بسیج آرا اغراق کرد. به اعتقاد ناظران، این گروه ممکن است در انتخابات سکوت پیشه کنند یا کاندیدایی معرفی کنند که با لحنی لین و ملایم، تداوم برخی از سیاستهای دولت روحانی را مورد تردید قرار دهد، اما قاعدتاً خود را در برابر حسن روحانی تعریف نمیکند. بر همین اساس بود که هفته پیش، زمانی که حزب مؤتلفه اسلامی به نقل از مرحوم حبیبالله عسگراولادی تأکید کرد که «ما حضور جدی در صحنه خواهیم داشت تا حداقل ۴ سال دیگر یا حداکثر ۸ سال دیگر با بازسازی سازمان رأی خود ان شاءالله برگردیم»، برخی رسانهها آن را اعترافی تلویحی به احتمال شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری آینده دانستند.
همان گونه که سخنگوی جامعه روحانیت به «ایران» گفت، گزینه مطلوب این طیف از اصولگرایان چهرهای است که به تندروی یا نزدیکی به احمدینژاد، مشهور نیست و در عین حال منتقد پر و پا قرص روحانی نیز نمیباشد. اصولگرایان بویژه در تشکلهای قدیمیتر خود شمار زیادی از چنین چهرههایی دارند.
دسته سوم اصولگرایانی هستند که نه تنها برای انتخابات سال آینده، بلکه از فردای روز انتخابات سال 92 زمامداری روحانی را برنمیتافتند و در این سه سال و اندی گذشته، هیچ فرصت و تریبونی را برای بیان مخالفت خود با روحانی و دولت تحت مسئولیتش از دست ندادند. به اعتقاد ناظران، این گروه تمام توان خود را بر شکست روحانی متمرکز خواهند کرد. محمود احمدینژاد، گزینه مطلوب این طیف بود. طیفی که به نظر میرسد اصلیترین شاخصه انتخاب نامزدشان، «رأیآوری» و «انتقاد از دولت روحانی» باشد.
با این اوصاف احتمال حمایت یکپارچه اصولگرایان از روحانی یا مخالفت یکپارچه اصولگرایان با او منتفی است؛ اما محتمل است که اصولگرایان «منتقد» روحانی با اصولگرایان «مخالف» روحانی ائتلاف کنند. بر این اساس، اصولگرایان در خوشبینانهترین وضعیت در انتخابات سال آینده با دو کاندیدا که یکی از آنها حسن روحانی است، وارد میدان خواهند شد. اما اگر طیف دوم و سوم نیز نتوانند با هم به وحدت نظر برسند، حضور سه کاندیدای اصولگرا در میدان رقابتها محتمل است. این وضعیت زمانی به تکثر بیشتر میانجامد که یک یا چند نفر از طرفهای ائتلاف احتمالی به پیمان خود وفادار نمانند و داستان انتخابات ریاست جمهوری 92 برای اصولگرایان تکرار شود.
البته هنوز 6 ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زمان مانده است؛ انتخاباتی که در ادوار گذشته همه پیشبینیها درباره نتیجه آن «اشتباه» از آب درآمده و همه «غافلگیر» شدند.
ایران
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.