رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 250341

توصیه یک تحلیلگر مسایل ایران به جناح های متعارض

به جای موضوع های کوچک نگاه کلان داشته باشید

ساعت 24- با نزدیک شدن به روزهای سرنوشت ساز انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جهوری حجم تحلیل ها از سوی تحللیل گران افزایش می یابد و آنها با توجه به دانش و گرایش سیاسی خود توصییه ها یی به جناح های سیاسی دارند. نوشته حاضر را محمد فاضلی آماده و در تلگرام خویش منتشر کرده است که برای علاقمندان به مسایل سیاسی باز نشر می شود.

احزاب سیاسی
اسفندماه 1395 مانند اواخر سال 1394 که از طرف مجله مهرنامه با خانم معصومه ابتکار مصاحبه کردم، با علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به گفت‌وگو نشستم و در مهرنامه اسفند 1395 منتشر شد. کل مصاحبه یک پیام مهم دارد: اصول‌گرا، اصلاح‌طلب یا اعتدالی، بدون منازعات بی‌حاصل و از سر جهالت و قدرت‌طلبی، نظام رفاهی کشور را ساماندهی کنید، والا پی‌آمدهای ناشی از بی‌عدالتی و نابه‌سامانی اجتماعی، به غیر از هدررفت منابع، ثبات اجتماعی را نیز به مخاطره می‌اندازد. گزیده سخنان علی ربیعی که صریح و بی‌پرده سخن می‌گفت به شرح زیر است.


یک عدد عظیم در این مصاحبه وجود دارد. علی ربیعی با یک محاسبه سرانگشتی، مجموع بودجه رفاهی و حمایت اجتماعی کشور را حدود 200 هزار میلیارد تومان (بیش از 50 میلیارد دلار) برآورد می‌کند. دو سؤال مهم این است: 1. چگونه کشوری می‌تواند 50 میلیارد دلار بودجه رفاهی داشته باشد و نتواند با فقر در دو یا سه دهک شدیداً آسیب‌پذیر جامعه مقابله کند؟ و 2. چگونه در منازعه‌ای سیاسی، حدود 23 میلیارد تومان هزینه حقوق‌های نجومی به مسأله‌ سیاسی بزرگ بدل می‌شود اما ناهدفمند هزینه شدن 200 هزار میلیارد تومان بودجه رفاهی کشور، یک دهم آن سر و صدا به پا نمی‌کند؟


1. نظام رفاهی که نماد سازمانی آن وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، نه بر اساس فلسفه رفاهی مشخصی بوده و نه بر نظریه مشخصی درباره وضعیت رفاهی ایران بنا شده است، بلکه برخی از دستگاه‌هایی که کارکردهای شبیه به هم داشتند کنار هم چیده شدند.


2. مدیرانی به اینجا آمده بودند که نه نظریه رفاهی داشتند و نه ایده رفاهی که بتوانند کار را دنبال کنند. اصلا فهم این را نداشتند، به عنوان مثال من مرور کردم معاونان رفاهی که در سال‌های گذشته بودند به ویژه معاون رفاهی که در ابتدای ورود با او مواجه شدم، فکر نمی‌کنم می‌توانست حتی یک پاراگراف راجع به عدالت یا رفاه بنویسد یا حتی یک نظریه در حوزه رفاه بشناسد.


3. دولت در دوره احمدی‌نژاد به سمت اقشار پایین دست اجتماعی جهت‌گیری کرد؛ این فقط جهت‌گیری بود؛ نظریه رفاهی نداشت و شیوه به اصطلاح کمک به فرودستان در آن مشخص نبود و چون شخصیت احمدی‌نژاد هم به شکلی بود که به سیاست‌های پوپولیستی تمایل داشت، فعالیت را به سمت سیاسی‌شدن پیش برد؛ به فقرا به عنوان امر سیاسی نگاه شد، ماشین تولید رأی بودند.


4. برنامه‌های رفاهی در دوره محمود حمدی‌نژاد که اسمش را گذاشته‌ام «سیاست صدقه‌ای» تبدیل شد به مقوّم رابطه بالا به پایین؛ به رابطه بدون واسطه بین ساخت قدرت و توده‌ها، دادن پاداش به توده‌ها و گرفتن هورا - پاداش بده هورا بگیر، پاداش بده تشویق بگیر – تبدیل شد. این سیاست صدقه‌ای دنبال شد.


5. بهترین شیوه برای سیاست رفاهی نظام تامین اجتماعی است، تردید هم ندارم. منتها تامین اجتماعی که می‌گویم نه سازمان فعلی بلکه همه بیمه‌ها را می‌گویم. نظام تامین اجتماعی نظام تجربه‌شده‌ای در دنیاست و بهترین روش است. اما بیمه به‌طور شکلی وارد این برنامه شد و نتوانست آن نقشی را که از بیمه انتظار می‌رود اجرایی کند. بیمه بیش از همه نقش‌هایی که باید ایفا می‌کرد، به عنوان کارپرداز نگریسته و به‌کار گرفته شد. بیمه شد همان کارپردازی که فقط پول می‌پردازد، اما بیمه در نظام رفاهی درست طراحی‌شده، نقشی بسیار بیشتر از تأمین‌کننده مالی بر عهده دارد.


6. ما هیچ وقت نتوانستیم در ایران بیمه‌ای ایجاد کنیم که که گروه‌های پایین اجتماعی را هدف‌گیری کند، به آن‌ها درمان ارزان یا رایگان – بسته به میزان نیازمندی افراد - ارائه دهد، بتواند مشارکت بخشی از مردم را جذب کند برای اینکه به آن‌ها درمان ارائه کند و از یکسری از افراد هم پول بگیرد و بیمه اجباری ایجاد کند، محقق کنیم. علت آن هم نزاع‌های ساختاری بود که وجود داشته و هنوز هم هست.


7. واگذاری بیمه سلامت به وزارت بهداشت یک الگوی سیاست‌گذاری است که چگونه به جای یک فرایند عقلایی در تصمیم‌گیری‌ها متغیرهایی داخل شدند و تصمیمی گرفته شد که هیچ تلاش و ارزیابی کارشناسی پشت آن نبود؛ یعنی هیچ مطالعه ای برای این انتقال وجود نداشت و این اتفاق افتاد. یک گزارش بیست برگی درباره دلایل کارشناسی ضرورت این انتقال هم وجود ندارد. این تصمیم در فرایند لابی‌گری امکان‌پذیر شده است.


8. ما پایگاه اطلاعاتی مناسبی از شهروندان نداریم و دولت‌ها در گذشته به دلایل مختلف از ایجاد بانک اطلاعاتی از شهروندان طفره رفته‌اند یا در اولویت کارشان صورت نگرفته است. دولتی که شهروندانش را با جزئیات نشناسد و قادر به رصد آن‌ها نباشد اصلاً دولت مدرن و مناسب برای زمانه فعلی نیست. یکی از دلایلی که می‌شود گفت ما دولت مدرن نداریم، نداشتن همین ابزارهای تحقق حکمرانی مدرن است.


9. بزرگترین انحراف مسکن مهر این بود که اگر به جای دو میلیون، بر ۴۰۰ هزار واحد تمرکز می‌شد امکان صاحبخانه کردن افراد نیازمندتر مهیا می‌شد؛ محاسبه می‌شد که برخی افراد مثلا ظرف هفتاد سال آینده نمی‌توانند صاحبخانه شوند و برخی ظرف سی سال نمی‌توانند، و از این طریق می‌شد خانه‌دار شدن آن‌ها را دنبال کرد. غیرهدفمندی مهم‌ترین آفت برنامه‌های رفاهی است. ولی در این عرصه نیز غیرهدفمندانه عمل شد.


10. فقر دیگر هم فقر آموزش است. ما ۹ میلیون بیسواد مطلق داریم، متأسفانه جمعیت زیادی هم در مقاطع مختلف ترک تحصیل کرده‌اند، افرادی که قبل از اخذ دیپلم یا دوره راهنمایی تحصیل‌شان را رها کردند.


11. اصلاح این وضعیت نیازمند تصمیم سخت است. در حال حاضر هم طبق سنت گذشته پول توزیع می‌شود. ۴۲ هزار میلیارد تومان هزینه هدفمندی یارانه‌ها می‌شود؛ سال آینده فقط ۴۰ هزار میلیارد تومان در بیمه‌ها هزینه خواهد شد، در بنیاد شهید هم رقم قابل توجهی پرداخت می‌شود، یارانه‌های مختلفی برای گروه‌های متفاوت تعریف شده است؛ برای روستاییان یک نوع یارانه پرداخت می‌شود و برای کشاورزان یارانه دیگری، اما مدیریت واحدی بر این میزان بودجه رفاهی اعمال نمی‌شود و هنوز هدفمند نیست.


12. فقط ۷۰ هزار میلیارد تومان بودجه تأمین اجتماعی است. ۲۲ هزار میلیارد تومان بودجه صندوق بازنشستگی کشوری است. امسال ۱۲ هزار میلیارد تومان بودجه بیمه سلامت شد. ۱۷۰۰ میلیارد تومان هم بودجه بهزیستی، کمیته امداد و بنیاد شهید است. البته بخشی از این رقم حقوق کارمندان نهادها است که اگر این حقوق کسر شود رقم دقیق‌تری حاصل می‌شود. ما نیازمند بودجه‌ریزی رفاهی کارآمدتری هستیم. مقدار بودجه رفاهی بسیار قابل توجه است اما هدفمند نبودن، سطح‌بندی نشدن و سایر ناکارآمدی‌ها باعث می‌شود که اثربخشی لازم وجود نداشته باشد. قانونگذار درباره وزارت رفاه درست اندیشیده و مقرر کرده بود بودجه رفاهی را مستقیما شورای عالی رفاه به دولت پیشنهاد می‌دهد، نه از طریق سازمان برنامه و بودجه ولی هیچ وقت اجرا نشد. وزارت رفاه سازمان در حقیقت برنامه رفاهی کشور است ولی هرگز چنین نقشی پیدا نکرد. باید سهم رفاه از بودجه مشخص شود و وزارت رفاه برنامه بودجه‌ریزی رفاهی را به دولت برده و با سایر بخش‌های بودجه تلفیق شود.


13. تصمیم سخت همین است که بتوانیم عده‌ای را که تا حالا یارانه دریافت می‌کردند محدود کنیم. شیوه هزینه‌کرد رفاهی تغییر پیدا کند که البته دستگاه‌ها مقاومت می‌کنند. تغییر شیوه پرداخت یارانه یا هزینه‌های رفاهی بحث بسیار مهمی است. یارانه باید حتما پلکانی پرداخت شود و این خودش مقاومت ایجاد می‌کند. تفکیک مردم و پلکانی کردن سخت است. همین که به یک بیمار بگویید از طریق نظام ارجاع اقدام به درمان کند، هم برای او سخت است و هم ساختار نظام بهداشت و درمان مقاومت می‌کند. سه سال است که نظام بهداشت و درمان نظام ارجاع را اجرایی نمی‌کند چون سخت است و با برخی منافع هم تعارض دارد. مقاومت‌های ساختاری وجود دارد. نظام ارجاع در حقیقت چون نوعی ضابطه‌مندی ایجاد می‌کند، ساختارها و خدمات‌گیرندگان مقاومت می‌کنند و هر دو طرف همدیگر را تایید می‌کنند تا همین شیوه فعلی ادامه پیدا کند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها