کمتر از ۱۰ روز مانده به انتخابات
کاندیداهای فرانسوی هم فقط «شعارهای خوب» میدهند
ساعت ۲۴- در حالی که کمتر از ۱۰ روز دیگر شهروندان فرانسوی به پای صندوقهای رای میروند تا جانشین هولاند راتعیین کنند، مجادله میان کاندیداها به اوج میرسد. نکته جذاب این است که در انتخابات پیش رو شهروندان فرانسوی با کاندیداهایی مواجه هستند که «حرفهای خوب،کلی و عوامپسند» میزنند و مبارزه با سرمایهداران و تروریستها را در صدر شعارهای خود قرار دادهاند. گزارش رادیو فرانسه درباره آخرین مسایل را در این باره میخوانید:
دور نخست انتخابات ریاست جمهوری فرانسه روز یکشنبه هفته آینده ٢٣ آوریل/ ٣ اردیبهشت ماه برگزار میشود. این نخستین بار در جمهوری پنجم فرانسه است که ده روز پیش از رأیگیری، ٤ تن از بخت تقریباً برابر برای راه یافتن به دور دوم برخوردارند. بخت تقریباً برابر، زیرا در نظرسنجیها ٢ تن از آنان هر یک با کسب ٢٤ درصد آراء در «نیات رأیدهی» در خط مقدم و ٢ تن دیگر با حدود ١٩ تا ٢٠ درصد آراء، در خط دوم حرکت میکنند.
ارزیابیها نشان میدهند که هنوز ٣۵ تا ٤٠ درصد رأیدهندگان تصمیم نهائی خود را نگرفتهاند و از آنجا که حاشیه خطای نظرسنجیها حدود ٢ تا ٣ درصد است، میتوان پنداشت که هر یک از ٤ نامزد، در رأیگیری یکشنبه هفته آینده میتواند رأی لازم را برای عبور از خط پایان بدست آورد. به علاوه آنچه به انتخابات ریاست جمهوری امسال ویژگی خاصی میبخشد، این نیز هست که در میان ٤ نامزد پیشتاز، یک تن، «مارین لوپن» رهبر جناح راست افراطی است و دیگری «ژان لوک ملانشون» نماینده چپ رادیکال. برای نخستین بار در بیش از نیم قرن اخیر، نامزد حزب سوسیالیست «بنوا هامون»، در آستانه انتخابات به کسب حتی ١٠ درصد آراء نیز امیدی ندارد و نامزد راست سنتی «فرانسوا فیون»، مطمئن نیست که در دور دوم حضور داشته باشد. این چنین است که انتخابات ریاست جمهوری ٢٠١٧ نامطمئن، پُرمخاطره و پُرهیجان تلقی میشود.
فرانسوا هولاند، رییسجمهوری فرانسه که خود به سبب نظرسنجیهای سخت ناموافق نامزد جانشینی خود نیست، در گفتگوئی که روز پنجشنبه ١٣ آوریل در هفتهنامه «لوپوان» منتشر شد، گفته است که از مبارزات انتخاباتی امسال بوی خوشی نمیآید. او ابراز نگرانی کرده است که در دوم انتخابات، نامزد راست افراطی در برابر نامزد چپ رادیکال قرار گیرد و توانائی «سخنرانیهای نمایشی» جای «محتوای سخن» را بگیرد. این آیندهای که رییسجمهوری فرانسه آن را ناخوشایند میخواند، با این حال بر اساس نظرسنجیها خوشایند فرانسویان است؛ اکثریت قابل توجهی از آنان، از نیروهائی که در دهههای اخیر بر این کشور حکومت کردهاند گریزانند و از همین رو به نیروها و جریانهای افراطی، حاشیهای و یا تازه بنیاد گرایش یافتهاند.
ناخرسندی از احزاب به اصطلاح «حکومتگرا» و نیز از وضع موجود چنان است که کلیه ١١ نامزد و البته هر یک به گونهای، خود را «آنتی سیستم» یعنی ضدنظام معرفی می کنند، زیرا افکار عمومی نیز ضدنظام شده است. به عنوان نمونه، در میان کارگران، شمار کسانی که قصد دارند، نه به احزاب چپ بلکه به حزب راست افراطی «جبهه ملی» رأی دهند، بسیار است. سبب چیست؟ پاسخ را از زبان «فیلیپ پوتو»، نامزد «حزب نوین ضد سرمایهداری» که خود کارگر است بشنویم.
وی می گوید «مردم ناامید و دلزده شدهاند. در میان همکاران کارگر ما همه جور آدمی وجود دارد. هستند کسانی که هرگز در انتخابات شرکت نمیکنند. هستند کسانی که این بار رای نمی دهند و نیز هستند کسانی که جلب مارین لوپن شدهاند، زیرا نوعی دلزدگی بر بسیاری مستولی شده است. آنچه بالعکس بر زبان می آید، خشم و نارضایتی است که اینگونه ابراز می شود... این افراد گاه برای تسلی این ناخرسندی به دامان کسانی پناه می برند که گفتار ضد خارجی، ضد پناه جو، گفتار کینه توزانه دارند و جذاب نیز هستند.آنان تصور می کنند اگر مهاجر و خارجی در کشور کمتر باشد، اوضاع بهتر می شود».
«فیلیپ پوتو« میگوید «واقعیت اینست که این گفتارها جذب می کند».این گفتارها، گفتارهائی که در آنها سبب مشکلات همواره دیگرانند و راه حلها نیز همواره آسان مینمایند، همانگونه که نامزد «حزب نوین ضدسرمایه داری» گفت جذاباند. نمونههایی از آنها را از نظر میگذرانیم.
در انتخابات امسال، ٣ موضوع اصلی در مرکز گفتگوها قرار دارد. ٣ موضوع، نه از آنرو که کلیه آنها جوهراً اساسی و سرنوشت سازند، بلکه از آنرو که بسیاری از نامزدها، همانهائی که بدلیل بیان خشم مردم بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند، برای پیشبرد کار خود بر طبل آنها می کوبند.
نمونه نخست: عدم امنیت و تروریسم و بنیادگرائی اسلامی و مسامان و خارجی و پیوند زدن همه اینها به هم و عَلَم کردن آن چون پارچه ای قرمز برای برانگیختن و دامن زدن به خشمی که شاید در صندوقهای رأی کارساز باشد. به سخنان «مارین لوپن» نظر بیندازیم. او در اینجا به پیشنهادات «امانوئل ماکرون» در این زمینه اشاره دارد؛ کلمات به کار گرفته شده قابل توجه است. می گوید: «به نظر من پیشنهادات او در برابر عظمت تروریسم اسلامی و توسعه بنیادگرائی اسلامی به طرز مُضحکی تمسخرآور است. همانند همیشه، ماکرون به راه حلهای بازیچه مانند دل خوش دارد و با کمال تأسف باید گفت که با چنین اقدامی نمی توان امنیت مردم فرانسه را تأمین کرد».موضوع دوم، اتحادیه اروپاست که به نوبه خود سبب دردهای بسیار شناسانده می شود.
این بار سخنان «نیکلا دوپون-انیان»، رهبر حزب راستگرای «فرانسه برپا» را بیاوریم برای بیان مناسبات میان فرانسه و اروپا به مثالی حیرتآور متوسل شده است: «زنی که سالهاست در خانه خود زیر خشم و آزار قرار گرفته، چه میکند؟ این مورد فرانسه است که از سالها پیش زیر خشونت اروپا قرار دارد. دو راه بیشتر وجود ندارد. یا خانه را ترک کرده و می رود و همسر خشن را در خانه میگذارد ... و این چیزی است که متأسفانه در غالب اوقات رخ می دهد... و یا شوهر را بیرون میراند و خود در خانه میماند. آنچه من می خواهم اینست که فرانسه، این شوهر ناباب یعنی اروپا را از خانه بیرون اندازد و خانه زیبائی که در آن شاد خواهد زیست، از نو بسازد» .اما، تنها او در این زمینه سخن نمی گوید. نامزدهای دیگر نیز، البته با بکارگرفتن کلمات و عبارات دیگر بر سر اروپا می کوبند به امید اینکه شاید آرائی را بنام خود به صندوقها بیاورند.
موضوع سوم بیکاری و وضع اقتصادی است. «ناتالی اَرتو» نامزد حزب «مبارزه کارگری» میگوید: «چند انتخابات، چند رئیس جمهوری مختلف، چند اکثریت پارلمانی متفاوت... برای اجرای همان سیاست! همان سیاستی که از جیب فقرا برمیدارد و به کیسه ثروتمندان میریزد؛ همان سیاستی که تجاوز کارفرمایان به حقوق کارگران را تائید می کند؛ که زیادهخواهی آنان را می پذیرد؛ بستن کارخانه ها را آسان می کند. من گمان نمیکنم بتوان بر جامعهای که برپایه نابرابری، بی عدالتی، وجود طبقات اجتماعی و استثمار انسان توسط انسان بنا شده، به صورت انسانی، برابرطلبانه و عدالت جویانه، حکومت کرد».
«ناتالی اَرتو»، نامزد یک حزب افراطی چپ است که در انتخابات، چیزی نزدیک به یک درصد کسب خواهد کرد. «ژان لوک ملانشون»، اما یکی از چهار نامزدی است که از بخت رفتن به دور دوم برخوردار است و اگر در برابر «مارین لوپن» قرار گیرد، بر اساس نظرسنجیها رئیس جمهوری آینده فرانسه خواهد شد. سخن او در این زمینه با آنچه از زبان «ناتالی اَرتو» آمد، تفاوت چندانی ندارد. او با اشاره به «فرانسوا فیون» نخستوزیر پیشین میگوید «کارنامه وی یک میلیون بیکار و ٦٠٠ میلیارد بدهی بیشتر بر شانه کشوراست»؛ آنچه «امانوئل ماکرون» وزیر پیشین اقتصاد، به ارث گذاشته «رکورد بیکاری در تاریخ کشور با ٦ میلیون و ٦٠٠ هزار بیکار است...» و بویژه می افزاید: «اگر شما یکی از این سه نفر را انتخاب کنید، خون بالا خواهید آورد. می دانید برنامه آنها چیست؟... جنگ علیه فقرا...»!
«فرانسوا فیون» نیز که ماجراهای مالی او وی را حتی در چشم بسیاری از هم حزبی خود نیز انداخته است، هرگز حاضر به توضیح روشن و دقیق در این باره نشده و مطبوعات، دستگاه قضائی و دفتر ریاست جمهوری را در این زمینه مورد اتهام قرار داده و میدهد و خیلی روشن به روزنامه نگاران می گوید که «حاضر نیست در این باره توضیحی بدهد».
به گزارش ساعت ۲۴، این چنین، از یکسو، مردان و زنان سیاسی با پرهیز از بیان واقعیت ها، امکانات، توانائیها و بنبستها به سخنرانی در باب آنچه دل ها را خوش می کند میپردارند و خیل شیفتگان و رأیدهندگان آنها نیز به خوش سخن بودن و وعدههای ناممکن را پذیرفتن دل خوش می دارند.از ماهها پیش، بسیاری از گسترش عوامفریبی ابراز نگرانی میکنند. عوامفریبی اما بدون «همکاری» میان فریبدهندگان و فریبخوردگان ممکن نیست. آنچه دموکراسیها را تهدید میکند همین است. فریب خوردن، گاه خود را فریب دادن نیز هست؛ زیرا این چنین، بار مسئولیت بر دوش دیگران گذاشته میشود و فریاد اعتراض از گلو آسانتر برمیآید.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.