رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 270523

دنیای جدید و خطرناک از بازی قدرت درجهان گوشه چشم نشان می دهد

رستاخیز دوباره برای ارتش آلمان ؟

ساعت 24-ارتش آلمان در دوره ی از جنگ جهانی دوم و پس از آنکه ژاپن و ایتالیا تضعیف شدند به تنهایی با آمریکا ،شوروی ،فرانسه و بریتانیا می جنگید و مقاومت شدیدی نشان داد. شکست و سقوط ارتش هیتلر و روزهای صلح برای جهان برای دوکشور آلمان و ژاپن سرنوشت تازه ای تدارک دیده بود: دوغول جنگجو باید بدون ارتش زندگی کنند.

2.
r /> این دوکشور شکست خورده بدون ارتش از فرصت استفاده کرده و بدون اینکه هزینه نظامی بالایی داشته باشند به دومین و سومین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شدند . اما این روزها در آلمان زمزمه هیی از رستاخیز ارتش آلمان شنیده می َود. چهارمین اقتصاد دنیا و آقای صادرات جهان دیگر آن اعتماد سابق به آمریکا را ندارد و از سوی روسیه نیز احساس خطر و تهدید می کند. در این وضعیت است که مرکل در اندیشه احیای ارتش نیرومند آلمان است تا احساس ضعف نکند و آلمان را در دنیایی که با شتاب به سوی ناسیونالیسم تازه حرکت می کند در نقطه استواری قرار دهد. بی بی سی فارسی گزارش مشروحی از تحولات ارتش آلمان و دیدگاههای گوناگون مردم و سیاستمداران اینکشور تهیه کرده و نتیجه گرفته است رستاخیز ارتش آلمان چندان دور نیست.این گزارش را می خوانید:وقتی ولادیمیر پوتین، شرق اروپا را بی‌ثبات می‌کند، جنگ در خاورمیانه و آسیا، مهاجران را به اروپا می‌راند، و دونالد ترامپ، تعهد آمریکا به ناتو را زیر سوال می‌برد، آلمان حق دارد که احساس ناامنی کند.آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان ماه پیش گفت "ما به عنوان شهروندان اروپا، باید خودمان برای آینده خود بجنگیم". نیروهای آلمان به مناطقی از لیتوانی در شمال شرقی اروپا، تا افغانستان و مالی در غرب آفریقا اعزام شده‌اند. و خانم مرکل قول داده است که بودجه نظامی کشور را افزایش دهد.اما آلمان و صد اعظمش، مشکلی اساسی دارند. خیلی از آلمانی‌ها، به این برنامه بسیار بی‌علاقه هستند. آنها ارتش خود را با تردید نگاه می‌کنند، دلیل آن هم رسوایی اخیرا در ارتش است. همچنین اعزام نیرو به خارج مرزها، در قانون و پارلمان آلمان، با موانع بسیاری رو به رو است. فراتر از همه، نگرش فعلی به ارتش آلمان، ریشه‌های تاریخی دارد.بعد از جنگ جهانی دوم، این مسله مطرح بود که آلمان دیگر هیچ ارتشی نداشته باشد.بعد از جنگ، دنیای خارج آنقدر در غیرنظامی کردن آلمان موفق بود، و آنقدر آلمانی‌ها درباره گذشته ستیزه‌جوی خود حساسند که امروز، بزرگترین قدرت اروپا کشوری بدون بنیه نظامی است و احتمالا همینطور باقی خواهد ماند.بعد از جنگ جهانی دوم، درباره اجازه دادن به آلمان برای نگه داشتن یک ارتش کارآمد بحث‌های زیادی به وجود آمد. مخالفان استدلال می‌کردند که باید به روندی که با نظامی‌گری پروسی‌ها (آلمان قدیم) آغاز شد و به جنایت‌های آلمان نازی رسید پایان داد.زمانی آلمان شرقی، با حکومت کومونیستی خود، طبق سنت نظامی آلمانی، یک نیروی بسیج مردمی ایجاد کرد. در آلمان غربی، که توسط بریتانیا، فراسنه و آمریکا اشغال شده بود، شکل متفاوتی از ارتش به وجود آمد.ارتش جدید آلمان "بوندسور" که در نیمه دهه ۱۹۵۰ متولد شد، تعمدا نیرویی کوچک برای حفاظت از آلمان غربی بود، نه برای جنگیدن در خارج مرزها. نیروهایش طوری تعلیم دیده بودند که خود را "شهروندانی در لباس نظامی" ببیند.
بی‌اعتمادی مداوم
در واقع یونیفورم نظامی، آنطور که جیمز شیران، تاریخ شناس می‌گوید "به جای تداعی کردن هنگ سربازان قدیم، راننده‌های اتوبوس را در ذهن می‌آورد".جیمز شیران می‌گوید، آلمان مدرن "ارتش خود را به چشم نیروهای پلیس ایالتی می‌دید" و "بی‌اعتمادی مداوم به نهادهای نظامی، باقی ماند و حتی می‌توان گفت که بیشتر شد."و پشت همه این‌ها، تحمل خاطرات ترسناک جنگ جهانی دوم بود، نه فقط شرمساری از جنایت‌های نازی‌ها، بلکه ویرانی‌هایی که برای شهروندان باقی ماند.ورنر کراتشل، یک روحانی پروتستان، از یک خانواده قدیمی پروسی (آلمان قدیم) که بعد به ارتش پیوست از هزاران آلمانی می‌گوید که بعد از جنگ "بدون پدر" بزرگ شدند. این خاطره آلمانی‌ها از نظامی‌گری است. همان چیزی که او "عکس‌العمل‌های داخلی" آلمانی‌ها می‌خواند، وقتی که پای مسائل نظامی پیش می‌آید.سوفیا بش، کارشناس نظامی در موسسه مرکز اصلاحات اروپا می‌گوید، برای مدتی طولانی "اگر شما در آلمان سرباز بودید، نمی‌توانستید با لباس نظامی سوار قطار شوید چون مردم جلو می‌آمدند و شما را قاتل خطاب می‌کردند."
چالش‌های امنیتی
وقتی جنگ سرد تمام شد و آلمان متحد شد، مردم گمان کردند که صلح دیگر دائمی است. اما فرانتس یوزف یونگ، سیاستمدارا حزب دموکرات مسیحی، و وزیر دفاع سابق می‌گوید "واقعیت یقه مارا گرفته است" او تصدیق می‌کند که "نگرش مردم ما با صلحجویی شکل گرفته است، اما ما باید نیاز به سیاست‌های تازه دفاعی برای غلبه بر چالش‌های امنیت داخلی و خارجی را در نظر بگیریم."از زمان اتحاد دو آلمان، این کشور اعزام نیرو به خارج از مرزها را شروع کرده، اما حساسیت‌ها شدید است.حدود یک هزار سرباز ارتش آلمان در مالی (در غرب آفریقا) جزو نیروهای حافظ صلح سازمان ملل هستند.در سال ۲۰۰۹ میلادی، حمله‌ای نظامی با دخالت نیروهای آلمانی در افغانستان انجام شد که باعث مرگ غیر نظامیان شد. اتهام‌هایی در مورد پنهان کاری مطرح شد و فرانتس یوزف یونگ، که آن زمان وزیر دفاع بود، مجبور به استعفا شد.نظارت پارلمان بر اعزام نیروها به خارج از مرزها، بسیار شدید است. حزب سبزها هم یکی از سرسخت‌ترین منتقدان. دوریس واگنر، کارشناس امنیتی و عضو حزب سبزها می‌گوید طرفدار این ایده است که آلمانی‌ها در اقدام نظامی "خوددارتر" باشند.
رسوایی در ارتش
در همین حال، ایده قدیمی "ارتش شهروندان" دیگر کار نمی‌کند. آلمان خدمت اجباری را برچید و مثل ارتش‌های مدرن دیگر، درحال تمرکز روی نیروهای متخصص و کم تعداد است.ماه پیش هم رسوایی در ارتش آلمان، کابوس‌ها را به واقعیت تبدیل کرد. روشن شد که گروه‌های راست افراطی به ارتش نفوذ کرده‌اند. طرح عملیاتی برای کشتن پناهجویان کشف شد و اعلام شد گروهی هم قصد داشته‌اند طبق سنت‌های نازی‌ها جشنی برگزار کنند.بعضی‌ها گفتند که این مسله در فضایی مسموم، بزگنمایی شده است. اما آنطور که سوفیا بش می‌گوید، این رسوایی نشان می‌دهد که "هنوز رابطه‌ مردم با ارتش آلمان مسموم است."بحث‌ها درباره آینده نظامی آلمان، داغ شده است. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا می‌گوید ناتو "منسوخ" شده است. و آنطور که برتولد کولر، یک دبیر روزنامه فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ می‌گیود، تردید او در مورد "اتحاد نظامی" برای آلمانی‌ها "شگفت آور است." او می‌گوید: "هیچکس تصور نمی‌کرد که یک رئیس جمهوری آمریکا چنین حرفی بزند."انگلا مرکل، صدر اعظم آلمان می‌گوید در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، اروپا نمی‌تواند "کاملا وابسته" به آمریکا باشد.آقای کولر، سهم خودش را در به جریان انداختن یک بازنگری رادیکال ایفا کرده است. او در روزنامه معتبرش، استدلال می‌کند که آلمان باید سلاح هسته‌ای خودش را داشته باشد. با این حال اعتقاد دارد که این فکر، کم و بیش برای آلمانی‌ها "غیر قابل تصور و غیر قابل گفتن است."او می‌گوید درحالی که بعضی‌ها در مجموع مخالف سلاح هسته‌ای هستند، خیلی‌های دیگر با آسایش دهه‌ها زیر سایه سپر دفاع هسته‌ای آمریکا و ناتو زندگی کرده‌اند "هیچکس انتظار ندارد که ما درباره‌اش فکر کنیم" و تعدادی خیلی کمی در آلمان چنین چیزی می‌خواهند.
یک تجربه تاریخی یگانه؟
آلمان در حال حاضر، حدود ۱/۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف بودجه دفاعی می‌کند. دونالد ترامپ تویت کرده است که "ما با آلمان کسری تراز تجاری عظیمی داریم، به اضافه آنکه آنها بسیار کمتر از آنچه باید برای ارتش و دفاع می‌پردازند، این برای آمریکا خیلی بد است و باید عوض شود."آلمان در برابر خواست آقای ترامپ، برای افزایش عظیم بودجه نظامی مقاومت خواهد کرد. اما کمبود بودجه نظامی هم برای آلمان بارها مایه شرمندگی شده است. مثلا در سال ۲۰۱۴، در جریان یک مانور ناتو، فرمانده یک تانک ارتش آلمان، یک جاروی دسته‌دار را که با رنگ سیاه رنگ شده بود روی تانکش گذاشته بود تا کمبود مسلسل را لاپوشانی کند.اما برلین تاکجا پیش خواهد رفت؟ ورنر کراتشل، که انگلا مرکل و تفکر او را به خوبی می‌شناسد می‌گوید او "ارتشی قدرتمند می‌خواهد که بتواند مسئولیت‌های بین‌المللی به عهده بگیرد." اما مشکل او اینجاست که "آلمانی‌ها مخالف ارتش هستند."احتمالا آلمان، به کسب تجربه‌ تاریخی یگانه‌ای ادامه خواهد دارد. این کشور تلاش خواهد کرد که بدون اقدام نظامی قابل توجه، قدرتی بین‌المللی شود. با آنکه گذشته همچنان بر شانه‌اش سنگینی می‌کند، اما هر اتفاقی که بیفتد، دیگر روی تانک‌ها جارو نخواهد بود، در عوض ارتش آلمان، نوک پا، با احتیاط، قدم به آینده‌ای نا مشخص خواهد گذاشت.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها