مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری ایران داستان شکست یونس را تشریح کرد
تامین مالی خرد و توانمندسازی فقرا: از رویا تا واقعیت
ساعت 24-عدم دسترسی فقرا به نظام بانکی و برخوردار نبودن ایشان از خدمات مالی یکی از دلایل فقر ایشان قلمداد میشود. محققان دلایل زیر را در توضیح عدم دسترسی فقرا به خدمات مالی بیان میکنند: (1) ریسک بالا، فقرا عموماً برای نظام بانکی از ریسک بالایی برخوردار هستند و لذا تمایلی به ارائه خدمات به ایشان ندارند؛ (2) هزینه مبادلهی بالا، فقرا به دلیل عدم برخورداری از سطح سواد عمومی لازم ناتوان از انجام امور بانکی هستند و ارائه خدمات به آنها مستلزم صرف وقت و زمان از سوی موسسات مالی است؛ (3) بیسوادی مالی ، فقرا به دلیل بیسوادی مالی ناتوان از درک، فهم و استفاده از خدمات مالی هستند؛ (4) نظام بانکی و موسسات مالی اساساً از منظر مقررات، بروکراسی، کارمندان و غیره جهتیافتهی افراد با درآمد مطلوب است؛ (5) بانکها و موسسات مالی عموماً در مراکز و نواحی برخوردار از لحاظ مالی و تجاری حضور دارند، درحالیکه فقرا در مناطقی هستند که دسترسی به نهادهای مالی برای ایشان میسر نیست؛ (6) فقرا عموماً در کف هرم مازلو قرار دارند و از اینرو خدمات مالی در ردیفهای آخر نیازمندیهای مالی ایشان است؛ (7) فقرا فاقد وثایق موردنیاز نظام بانکی هستند.
سازوکار مشارکتی تأمین مالی خرد
یکی از نوآوریهایی که از سوی گرامین بانک صورت گرفت و منجر به رشد انفجارگونهی تأمین مالی خرد گردید – نمودار1 را ببینید - جلب مشارکت افراد با یکدیگر از طریق وامدهی گروهی بود. براساس اصول وامدهی، بانکها و مؤسسات مالی از متقاضیان وام، وثیقهای را جهت تضمین بازپرداخت اصلوفرع وام طلب میکنند و اگر وامگیرنده در سررسیدهای مقرر نتواند تعهدات خود نسبت به بازپرداخت وام را به انجام رساند، وثیقهی مربوطه از سوی بانک مصادره میشود. اما از آنجا که مشتریان گرامین بانک عموماً فقیر و فاقد وثیقههای قابلقبول بودند، گرامین بانک، قراردادهای وام پنجنفره را طراحی کرد. به این صورت که افراد باید بهطور داوطلبانه و همراه با دوستان و نزدیکان خود گروههای پنجنفره تشکیل داده و به گرامین بانک مراجعه کنند. اگرچه، وام از سوی گرامین بانک بهطور انفرادی به هریک از اعضای گروه اعطا میشود اما کلیهی اعضای گروه، بازپرداخت وام یکدیگر را تضمین کرده و متعهد میشوند که در صورت نکول سایر اعضای گروه، تعهدات وی را تقبل نمایند. توالی پرداخت وام نیز به این صورت است که ابتدا وام به دو نفر از اعضای گروه، و آنگاه به دو نفر بعدی و در آخر به نفر پنجم اعطا میشود (Aghion & Morduch, 2005).تعهدسپاری مشترک یکی از ویژگیهای نوآوری گرامین بانک بوده و از دلایل توسعه و موفقیت تأمین مالی خرد تلقی میشود.ین موضوع، باعث میشود که افراد در موفقیت یکدیگر سهیم شده و بههمین منظور تلاش و همکاری نمایند تا از شکست هر یک از اعضای گروه جلوگیری کنند. وامدهی گروهی در افراد انگیزهی برقراری ارتباط و تعاون با سایرین را ایجاد میکند بهگونهای که افراد ناگزیر میشوند در راستای تعقیب منافع فردی به مشارکت گروهی روی آورند. از اینرو، تعهدسپاری مشترک یکی از ویژگیهای نوآوری گرامین بانک بوده و از دلایل توسعه و موفقیت تأمین مالی خرد تلقی میشود. بهعبارت دیگر، گرامین بانک، دسترسی گروهی افراد به خدمات مالی را فراهم کرده است. البته، مدل وامدهی گروهی به روش برشمردهشده در فوق محدود نمانده و اشکال مختلفی از آن طراحی و اجرا شدهاند. با این حال، روش فوق، از عمدهترین و مطرحترین روشهای وامدهی گروهی در راستای جلب مشارکت افراد و توانمندسازی آنها است.
اقتصاد سیاسی تأمین مالی خرد
بدهی یا قرض عنصر کلیدی در نظام سرمایهداری است و از ابتدای پیدایش این نظام، نقش محوری در گردش سرمایه و بازتولید نظام سرمایهداری و سیستم مالی داشته است. بازارهای مالی را مراکزی تعریف میکنند که در آنها وجوه نقد (به اشکال مختلف همچون سهام، اوراق مشارکت، اوراق اختیار معامله، قراردادهای فیوچر و فوروارد، بروات، انواع وام و غیره) از دارندگان مازاد وجوه نقد به متقاضیان وجوه، منتقل میشود. بدون نظام بدهی، انجام تعاملات مالی تنها از طریق پرداخت نقدی از سوی خریداران به فروشندگان صورت خواهد گرفت. بدیهی است که هیچگاه نمیتوان نقدینگی لازم برای پوشش کلیهی تعاملات تجاری را فراهم کرد و ناگزیر، بخشی از مبادلات باید از طریق بدهی و نهایتاً پرداخت نقدی در سررسیدهای آتی انجام گیرد. در نظام سرمایهداری، عدم ایجاد بازار بدهی و اکتفای صرف به مبادلات نقدی منجر به کندی رشد اقتصادی شده و تبعات خاص خود را بههمراه دارد . برای همین، منطق ذاتی این نظام ایجاب میکند که اول، بهطور مستمر حوزههای بازار یا فرآیند بازاریسازی توسعه یابد، و دوم، از طریق مکانیزم بدهی، بخشهایی از اقتصاد که فاقد نقدینگی لازم هستند وارد چرخهی مالی شوند (Guérin, Morvant- Roux, & Villarreal, 2014).از دههی 1970 به این سو، توسعه و پیادهسازی سیاستهای نئولیبرالیستی و بهتبع آن مالیسازی گسترده در دستور کار نهادهای بینالمللی همچون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بوده است و این نهادها کشورهای مختلف جهان را به اتخاذ و اجرای سیاستهای نئولیبرالیستی تشویق و ترغیب کردهاند (هاروی, ۱۳۹۱). برخی دیگر، بر این اعتقادند که عقبنشینی دولتها از تعهدات خود در چارچوب اجرای سیاستهای نئولیبرالیستی و انتقال مسئولیتهای مرتبط با یافتن شغل، تأمین هزینههای بهداشت و آموزش و غیره به شهروندان، فضای خالی لازم برای فعالیت مؤسسات تأمین مالی خرد را فراهم کرد (Muhammad, 2015). از اینرو، منتقدان تأمین مالی خرد، معتقدند که اقتصاد سیاسی تأمین مالی خرد باید در چارچوب فرآیند توسعهی نئولیبرالیسم و بسط مالیسازی فهمیده شود. به این صورت که هدف از تأمین مالی خرد نه رفع فقر که وارد ساختن جمع کثیری از فقرا به چرخهی اقتصاد و کسب سود از تعاملات مالی حاصل از فعالیتهای ایشان و به عبارت کلیتر «مالیسازی فقر» است.
بهطوریکه بتوان، سرمایهی در عطش سود را وارد زاغهنشینها و حلبیآبادهایی کرد که تاکنون از دسترس سرمایه خارج بودهاند (Mader, 2015).ازاینرو، برخی از محققان، اقتصاد سیاسی تأمین مالی خرد را اساساً جهتیافتهی کسب سود از فقرا میدانند. نتایج تحقیقات مختلف نیز موفقیت تأمین مالی خرد در دستیابی به اهداف مدنظر تائید نمیکند (Muhammad, 2015). مطالعات آکادمیک تأثیر تأمین مالی خرد بر فقرزدایی را در بهترین حالت، خنثی ارزیابی میکنند. بیشاز اندازه مقروض بودنِ گسترده در نتیجهی توسعهی تأمین مالی خرد در کشورهای بولیوی، مکزیک، کامبوج، نیکاراگوئه، مراکش و از همه قابلتوجهتر در ایالت آندرا پرادش هند، به بحران بازپرداخت وامها منجر گردید.ابول برکت، اقتصاددانی که بهمدت 15 سال فعالیتهای گرامین بانک در بنگلادش را رصد کرده بر این عقیده است که ادعای بازپرداخت 98 درصدی وامهای اعطاشده به فقرا محلی از اعراب ندارد و فقرا با ایجاد بدهی جدید، بدهی قبلی را بازپرداخت میکنند، طوریکه حدود 80 درصد از زنان وامگیرنده گرفتار دور باطل مقروضبودن شدهاند (Khosa, 2007). از طرف دیگر، گزارشها حاکی از آن است که در مواردی افراد برای خروج از دور باطل مقروضبودن به فروش اندامهای بدن خود روی آوردهاند (Muhammad, 2015). همچنین، مطالعات میدانی و مردمنگارانه دلالت بر آن دارد که زنان دریافتکنندهی وام در بنگلادش به دلیل رسوم و سنتهای مردسالارانه، وجوه ناچیز استقراضشده را بهناچار در اختیار مردان خانواده قرار میدادند. همین مطالعات حاکی از آناند که انسجام اجتماعی در روستاهایی که محل فعالیت مؤسسات تأمین مالی خرد بوده، تضعیف شده است (Karim, 2011). بدیهی است، در جوامعی که ارزشها و هنجارهای فرهنگی مقوم و شکلدهندهی نظم و انسجام اجتماعی هستند، مناسبات بازاری نهتنها کمکی به تقویت نظم و انسجام مزبور نمیکنند، بلکه اثرات مخربی نیز بههمراه دارند.رخی – که محمد یونس نیز از جملهی آنهاست - معتقدند حرکت از تأمین خدمات مالی از سوی سازمانهای غیردولتی به سمت تأمین خدمات مالی از سوی بانکها - که هدف اصلیشان کسب سود است – بنیاد تأمین مالی خرد را ویران کرده و آن را از صنعتی در راستای توانمندسازی فقرا به صنعتی برای استثمار و فقیرتر ساختن ایشان مبدل کرده است (Sherratt, 2016). اگرچه یونس مدعی بود که تأمین مالی خرد در طی دو نسل، فقر را به موزههای فقر محدود خواهد کرد (Yunus, Opening Speech by Muhammad Yunus, 1997) اما همانطور که بیان گردید، نتایج و واقعیت چنین ادعایی را تائید نمیکنند.تأمین مالی خرد بهعنوان سازوکارِ توانمندسازی فقرا و رفع فقر، اساساً رویکردی عاملیت-محور به حل مسائل اجتماعی است. بنیاد تأمین مالی خرد براساس این فرض قوام یافته است که عدم دسترسی به خدمات مالی و نظام بانکی و مؤسسات مالی یکی از دلایل موجدهی فقر است و اگر بتوان امکان برخورداری فقرا از خدمات مالی را فراهم کرد، ایشان قادرند کسبوکارهای خردی ایجاد و از دور تسلسل فقر خارج شوند و گامی در جهت توانمندی بردارند.
مدافعان تأمین مالی خرد معتقدند، سازوکار وامدهی گروهی و یا ایجاد دسترسی گروهی به خدمات مالی ابزاری است که میتواند با پیوند منافع فردی به منافع گروهی افزایش مشارکت افراد با یکدیگر را در پی داشته و به انسجام اجتماعی کمک کند. برخی دیگر از مدافعان اگرچه اطلاق نام معجزه را برای تأمین مالی خرد، سادهلوحانه میانگارند؛ اما بر این باورند که باید به آن به دیدهی ابزاری سودمند نگریست زیرا از این قابلیت برخوردار است که از آن برای فائق آمدن بر برخی از دلایل موجدهی فقر استفاده شود. با این حال، منتقدان تأمین مالی خرد، با مفروضات ارائهشده موافق نیستند و توسعه و گسترش تأمین مالی خرد را با اندیشهی نئولیبرالیسم و مالیسازی مرتبط میدانند و آن را پروژهای در جهت کسب سود از فقرا و نفوذ فرآیند گردش سرمایه به نواحی بکر و دستنخوردهای همچون زاغهنشینها و حلبیآبادها معرفی میکنند. ناکامیها و تأثیرات منفی پروژههای تأمین مالی خرد در کشورهای مختلف خود شاهدی بر مدعای منتقدان است. بنابراین، اگرچه محمد یونس اعتقاد داشت که تأمین مالی خرد، فقر را به موزهی تاریخ منتقل خواهد کرد؛ اما – بهزعم منتقدان - شواهد گویای آن است که این موضوع، رؤیایی بیش نبوده و واقعیت بهگونهای دیگر رقم خورده است، بهنحویکه یونس نیز به شکست تأمین مالی خرد در دستیابی به اهداف، اذعان کرده است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.