چرا ساخته های مهران مدیری را نباید دید

مهران مدیری نسخه تصویری مصطفی ملکیان است

ساعت 24-عصرها وقتی به درکه می آیم، گاهی به دلیل عریض نبودن انتهای مسیر، ترافیک و صفی طولانی از خودروها تشکیل می شود. اما همیشه و هر روز، خودروسوارانی از پراید و تیبا گرفته تا بنز و پورشه هستند که ناگهان از صف خروج و از مسیر مخالف مسیر را طی می کنند.اینها چه کسانی هستند؟ آریایی،اهورایی یا اسلامی های واقعی یا بدلی؟ متاسفانه این برهم زنندگان هنجارها در ذهن شهروندان ایرانی قهرمانان محلی و یکه تازها به حساب می آیند ! نه کسانی که نافرمان مدنی اند.

r /> وقتی در اواسط دهه هفتاد ساخته ها و فیلم های مهران مدیری با اقبال مردم مواجه شد ، من به تلویزیون دسترسی دائمی نداشتم. بنابراین، جسته و گریخته بعضی از برنامه های او را دیده بودم .محتوای فیلم های اونشان می داد او عاشق خودویرانگری است. عاشق دست گذاشتن روی ویژگی ها و خصلتهای بد و ناپسند آریایی-اهورایی-اسلامی و باکما ل تاسف باید گفت که از همین مسیر این خصلت ها ترویج داده می شد.مهران مدیری همانند بسیاری از روشنفکران ایرانی دست روی بدترین صفات جامعه گذاشته است. او در تمام کارنامه کاریش نشان داده که: اعتماد در میان ایرانیان جایی ندارد؛ صداقت پشیزی نمی ارزد؛ دروغگویی همانند خوردن نقل و نبات است و شیرین، دراستکاری و احترام به مشتری برای ما غریب است؛ در جنگ با دشمن فرضی می بازیم ، فقط مریخیها به مردم کمک می کنند؛ پزشکان اورانوسی به بیماران ونوسی کمک می کنند و در ایران زمین خبری از این رفتارهای پسندیده نیست. در تعریف ها بازخوانی این صفتها و ترویج آنها به خودویرانگریاشتهار دارد.تخریب ناخلاق مهران مدیری درست عکس تخریب خلاق عمل می کند و مدام تخریب می کند، بدون اینکه جایگزینی بهتر بسازد. یادم هست مصطفی ملکیان در خانه عبدالله نوری یک سخنرانی درباره بیست صفت بارز ایرانیان انجام داد و روزنامه شرق آن را منتشر کرد: همه، این 20 صفت متصف به ایرانیان از سوی ملکیان یادآور خصلتهای ناپسند و منفی مثل دروغگویی، بی اعتمادی، و بودند.برای من کارهای مهران مدیر ی تکرار مکرر و مرتب و نسخه تصویری همان سخنرانی مصطفی ملکیان است. مدیری در تمام این سالها و ملکیان نیز در آن سخنرانی حکایت استاد دانشگاهی را داشتند که در برج عاج نشسته و انتقاد ناسازنده می کنند. گویی تنها رستگاران این دیارند که می فهمند. آلبرت هیرشمن فقید و بزرگ کتابی دارد به اسم میل به خودویرانگری و می نویسد خودویرانگری یعنی انتقاد از خویشتن. اما به نظر این اندیشمند ،هدف از این انتقاد گاهی بازنگری است و گاهی بازتولید همان صفتهای منفی. مهران مدیری ما را می خنداند؛ اما با نبش قبر و بازتولید صفتهای منفی ما. وقتی کارگردانی مثل او کم کتاب بخواند و یا کتاب نخواند، معنایی هم که از کلمات استنباط و ترویج می کند، سطحی تر از همیشه خواهد بود. حرکت اورژانس در اتوبانها و تصادف در جاهای مختلف این دیار را دیده ام. در ممالک متمدن و فرهنگ هم همینطور. هر چه می گذرد تعداد خودروسوارانی که پشت اورژانس طی طریق می کنند، بیشتر می شود. نزاع میان رانندگان تصادف کرده در گذر زمان از فردی به خانوادگی حتی در بالای شهر تبدیل شده است. اما در تصادفات فرنگی گویی قفل فرمان هنوز اختراع نشده است. مهران مدیری برای من آشناست! هر روز و هر شب نمایندگانش را می بینم! با رفتارهایی ضداجتماعی و ضدمدنیت و تمدن.

نیک می دانم جامعه ایرانی مهران مدیری را می خواهد! فیلم هایش می فروشد و خودویرانگری او بازتولید می شود. اما من فیلم او را نمی بینم و به دخترم و دختر خواهر و پسر برادرم می گویم اگر می خواهید یک گام به سوی تمدن و مدنیت بردارید، به جای دیدن آثار مهران مدیری، به اندازه همین یک و نیم ساعت کتاب خوب بخوانید.
منبع: گروه تلگرامی خروج،اعتراض ،وفاداری