رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 286284

بی​رحم ترین قاتلان سریالی زن +عکس

ساعت24-کمتر درمورد قاتلان سریالی زن می‌شنویم، اما حقیقت این است که آن‌ها وجود دارند و اغلب نیز نسبت به قربانیانشان بی‌رحم‌اند. مطالعه جنایات این زنان اثبات می‌کند که تنها مردان نیستند که می‌توانند به قاتلان بالفطره‌ای تبدیل شوند.

+65116
div>

به گزارش فرادید، به گفته یکی از همین قاتلان: «اکثر انسان‌ها اگر در شرایط نامطلوبی قرار بگیرند، مطمئنا آن روی پلیدشان را نشان خواهند داد.» و واقعا هم این جمله جای تفکر دارد.

ما به‌عنوان انسان‌های عادی که برخلاف این قاتلان، از سلامت نسبی عقلی برخوردار هستیم، برای لذت و از روی خودخواهی، دست به نابودی حیوانات و طبیعت می‌زنیم، حالا این قاتلان که دیگر جای خود دارند.

در ادامه سرگذشت چهار تن از بدنام‌ترین قاتلان سریالی زن تاریخ را بخوانید:

بانوی یخی

استیبالیز کارانزا ملقب به «بانوی یخی»، اصلیتی اسپانیایی داشته و متولد مکزیک بود. او شوهر سابق و نامزدش را تنها به دلیل این‌که او را باردار نکردند، با شلیک گلوله به قتل رساند. سپس بدنشان را به‌ وسیله اره‌برقی قطعه‌قطعه کرده و داخل یخچال مغازه بستنی‌فروشی‌اش پنهان کرد. اگرچه کارانزا توانسته بود برای مدتی جنایت خود را مخفی نگه دارد، اما کارگرانی که برای تعمیرات در زیرزمین او مشغول به کار بودند، اجساد تکه‌تکه‌شده قربانیان را پیدا کردند.



نکته جالب این‌جاست که هنگامی که او را به جرم قتل بازداشت کردند، متوجه شد که از همسر سومش باردار است. کارانزا یکی از خطرناک‌ترین قاتلان تاریخ و تهدیدی برای افراد جامعه به‌حساب می‌آید، به همین دلیل باید دوران حبس خود را کنار زندانیان مرد بگذراند. او به حبس ابد محکوم و به‌تازگی به یک زندان فوق مدرن منتقل شده‌ که 91 زندانی مرد در آن نگه‌داری می‌شوند. زندانیان این زندان اجازه دارند داخل زندان آزادانه رفت‌وآمد کنند و در کنار یکدیگر به فعالیت‌هایی از قبیل آشپزی بپردازند.

از سوی دیگر، برای تمام زندانیان 45 پرستار، 18 روان‌شناس، چهار دکتر و پنج مامور به خدمت گرفته شده است. کارانزا برخلاف سایر زندانیان تنها زمانی اجازه معاشرت با سایر زندانی‌ها را دارد که از دید ماموران پلیس، خطری برای سایرین نداشته باشد. به گفته یکی از روان‌شناسان زندان، کارانزا انجام اعمال وحشیانه خود را کاملا موجه می‌داند و امکان این‌که دوباره دست به چنین جنایاتی بزند، دور از ذهن نیست.

این روان‌شناس هم‌چنین به این نکته اشاره کرده که اقدامات روان‌درمانی برای شخصی مثل کارانزا، بی‌نتیجه است. اما با گذشت سه سال از دستگیری‌اش، در مصاحبه‌ای گفت: «تنها یک آرزو دارم، ای کاش می‌توانستم هرآن‌چه را که اتفاق افتاده، تغییر دهم.» او کتاب خاطراتی با نام «زندگی دوگانه من: داستان واقعی بانوی یخی» را نوشته که در آن با جزئیاتی بسیار آزاردهنده، ماجرای چگونگی به قتل رساندن دو تن از قربانیانش را شرح داده. تمام سود حاصل از انتشار این کتاب، به فرزند سه ساله کارانزا تعلق خواهد گرفت.

بچه‌کش استرالیایی

کاتلین تنها 18 ماه داشت که پدرش با ضربات چاقو، مادر کاتلین را در نیو ساوت ولزِ استرالیا، به قتل رساند. بعد از این واقعه، کاتلین را به شیرخوارگاه منتقل کردند. کاتلین در دوران بزرگ‌سالی با کرِگ فالبیگ ازدواج کرد و سپس پسرش کالب به دنیا آمد.

در فوریه سال 1989، کالب 19 روزه، در اثر آن‌چه سندرم مرگ ناگهانی نوزادان «SIDS» نام داشت، از دنیا رفت. آن‌ها دوباره صاحب پسری به نام پاتریک شدند. اما در اکتبر سال 1990، پاتریک دچار اختناق شدید شد که در نتیجه آن بینایی خود را از دست داد و دچار آسیب مغزی شد. در فوریه همان سال، پاتریک هشت ماهه، در اثر خفگی ناشی از حمله صرع، از دنیا رفت.

این زوج در سال 1993 فرزند دیگری به نام سارا به دنیا آوردند که او نیز در اثر (SIDS) فوت کرد. فرزند چهارم آن‌ها، لورا، نیز در سال 1999 چشم از جهان فروبست. درنهایت، این زوج درمانده از فقدان فرزندانشان، تصمیم به جدایی گرفتند.

یک روز که کرِگ مشغول جمع‌آوری وسایل کاتلین بود، به‌طور اتفاقی دفترچه خاطرات کاتلین را پیدا کرد. کاتلین در گزیده‌ای از خاطراتش که هشتم دسامبر 1997، نوشته بود: «امروز روز بدی داشتم. چند ‌بار ناراحتیم رو سر لورا خالی کردم… باید یه‌طوری از شر استرسم خلاص می‌شدم. به همین خاطر تصمیم گرفتم از لورا برای این‌کار استفاده کنم و همین موضوع باعث شد اتفاق‌های ناخوشایندی بیفته…»

کاتلین در سال 2001 به جرم قتل چهار فرزندش دستگیر و به 30 سال زندان محکوم شد. اگرچه او به‌عنوان یکی از بدنام‌ترین قاتلان سریالی استرالیا به ‌شمار می‌رود، اما هنوز ادعا می‌کند که فرزندانش به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند.

جین بَشاش

اواخر قرن نوزدهم در ایالت ماساچوست، جین توسط پدر معتادش رها شد و بعد از آن به یک یتیم‌خانه سپرده شد. جین در سن شش سالگی، به‌عنوان خدمتکار خانواده تاپان، مشغول به‌کار و به‌طور غیررسمی توسط آن‌ها به سرپرستی گرفته شد.

اگرچه جین دختر شادی به‌نظر می‌رسید، اما همیشه خشم فروخورده‌ای درونش می‌جوشید. در سال 1885 به‌عنوان پرستار شروع به‌کار کرد. به ‌دلیل داشتن چشمانی تیره، گونه‌های سرخ و حالت صورتش، او را جین بَشاش صدا می‌کردند.

اما هنگامی‌که نگهبانان بیمارستان می‌رفتند، جین آزمایش‌های علمی خود را روی بیماران امتحان می‌کرد. او از مورفین و سایر داروها برای مسموم کردن بیماران استفاده می‌کرد. او به بیمارستان دیگری منتقل شد. آن‌جا نیز به آزمایش‌های خود ادامه داد، اما بعد از این‌که تعداد زیادی از بیماران تحت نظر او مردند، از بیمارستان اخراج شد.

سپس در لباس پرستار شخصی، شروع به مسموم کردن ملاکان کرد. در سال 1889 نیز یکی از دوستانش را از پا درآورد. در ژولای 1901، مری، دوست صمیمی جین، به همراه شوهرش به ملاقات جین رفتند. مدتی بعد، مری در اثر حمله قلبی فوت می‌کند. جین در مراسم خاک‌سپاری مری شرکت می‌کند و از آن‌جا به خانواده مری نزدیک می‌شود. گزارش‌ها حاکی از آن است که جین تمام اعضای خانواده مری را طی شش هفته، از بین می‌برد.

در اکتبر 1901، او را به جرم قتل دستگیر کردند. او در طول محاکمه خود ادعا کرد که نگاه کردن به قربانیانش هنگام جان دادن، باعث تحریک و لذت او می‌شده. او هم‌چنین به قتل 21 نفر از آشنایان و دست‌کم صدها قربانی دیگر که آن‌ها را نمی‌شناخت، اعتراف کرد.

تشخیص داده شد که جین تاپان دچار مشکلات روانی است، به همین دلیل به جای زندان، به تیمارستان منتقل شد. او در سال 1938 و در سن 84 سالگی به مرگ طبیعی از دنیا رفت و نام خود را در فهرست بدنام‌ترین قاتلان سریالی تاریخ ایالات متحده قرار داد.

قابله اهریمنی

در دهه 40 میلادی و اواخر جنگ جهانی دوم، در کشور ژاپن، میوکی ایشیکاوا، قابله‌ای شیطان‌صفت، نوزادان را به قتل می‌رساند. او به کمک هم‌دستانش، جان حدود 103 کودک را گرفت.

میوکی ایشیکاوا در سال 1897، در جنوب ژاپن متولد شد. او از دانشگاه توکیو فارغ‌التحصیل شد و سپس با تاکشی ایشیکاوا ازدواج کرد. میوکی در زایشگاهی مشغول به کار شد و بعد از مدتی ریاست آن‌جا را برعهده گرفت. او در اثر قصور در کار خود، 103 تا 169 نوزاد را به کشتن داد. بسیاری از همکاران میوکی، از اقدامات او آگاه بودند، اما دولت محلی از محکوم کردن او امتناع می‌کرد.

میوکی از این موقعیت استفاد کرد و با کمک شوهر و یکی از پزشکان بیمارستان، علت و گواهی‌های مرگ نوزادان را دستکاری کردند. آن‌ها با گرفتن مبالغ هنگفتی از والدین نوزادان، آن‌ها را به قتل می‌رساندند. میوکی والدین را مجاب می‌کرد که پول دادن به آن‌ها، کم‌هزینه‌تر از بزرگ کردن فرزندانشان خواهد بود.

بعد از این‌که ماموران پلیس، اجساد پنج تن از نوزادان را پیدا کردند، میوکی، شوهرش و پزشک هم‌دست آن‌ها دستگیر شدند. پلیس با بررسی بیشتر، کم‌کم اجساد سایر نوزادان را نیز در نقاط مختلف کشف کرد.

میوکی در دادگاه ادعا کرد که والدین نالایق نوزادان که آن‌ها را رها کردند، مسئول مرگشان هستند. طبق قانون قضایی ژاپن، ادعای این زن به رسمیت شناخته شد و تقریبا جایی برای شکایت والدین به جا نگذاشت. درنتیجه، میوکی تنها به هشت سال زندان، و هم‌دستانش، به چهار سال زندان محکوم شدند.

این واقعه باعث شد که دولت ژاپن، قانون عدم منع سقط جنین را مورد بررسی قرار دهد. به این‌ترتیب در ژانویه سال 1949، سقط جنین به دلایل مشکلات اقتصادی و تحت حمایت دولت، قانونی اعلام شد.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها