عباس آخوندی :9 سال نرخ رشد منفی در سرمایه گذاری
ساعت 24 - عباس آخوندی وزیر سابق راهوترابری که حالا نزد افکار عمومی ایرانیان علاقهمند به اقتصاد سیاسی ونیز دوستداران ایرانزمین به دلیل فاشگویی و سخن گفتن بدون لکنتزبان و نیز نوشتن بدون هراس هر روز مقبولیت بیشتری پیدا میکند به بهانه توضیحی بر یک آمار ارائهشده از سوی مشاور رییسجمهور خبر ترسناکی داده است.
واقعیت این است که پس از رخدادهای سال ۱۳۸۸ در ایران و نیز دو بار اعمال رژیم تحریمهای آمریکا و غرب بر اقتصاد ایران در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ و نیز از سال ۱۳۹۷ تا امروز انگیزه سرمایهگذاری در میان بخش خصوصی ایران روندی کاهنده را تجربه
اتاق بازرگانی تهران نیز در گزارشی با عنوان «موتور خاموش سرمایهگذاری» نوشته است: «سرمایهگذاری کل اسمی در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۸۳ حدود ۱۱ برابر شده که شامل ۱۳ برابر شدن سرمایهگذاری اسمی در حوزه ساختمان و ۹ برابر شدن سرمایهگذاری در حوزه ماشینآلات است. اما سرمایهگذاری واقعی در سال ۱۳۹۸ به ۹۸ هزار میلیارد تومان رسیده که کمترین میزان سرمایهگذاری در ۱۵ سال اخیر است. براساس گزارش معاونت اقتصادی اتاق تهران روند کاهشی سرمایهگذاری بخش خصوصی از ۱۳۹۱ آغاز شده است. در این سال سرمایهگذاری بخش خصوصی ۱۲۶ هزار میلیارد تومان بوده که به ۷۶ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۸ سقوط کرده است. رشد عمومی منفی سرمایهگذاری در دهه ۱۳۹۰ همزمان با تحریم (۴ سال) و بعد از آن (۲ سال) را تجربه کردهایم. میانگین رشد سرمایهگذاری بخش خصوصی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ حدود شش درصد منفی بوده است. در سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۸ شاهد رشد منفی چهار درصدی سالانه سرمایهگذاری در ماشینآلات بودهایم. سرمایهگذاری ۲۷ هزار میلیارد تومانی در ماشینآلات در سال ۱۳۹۸ کمترین رقم در ۱۵ سال اخیر است. در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ شاهد میانگین رشد سالانه منفی ۷/۹ درصدی سرمایهگذاری در ماشینآلات بودهایم. افت ۲۸ درصدی سرمایهگذاری واقعی ماشینآلات بخش خصوصی در هشت سال اخیر در مقایسه با دوره مشابه و رشد منفی ۱۰ درصدی در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ اتفاق افتاده است.»
چه خواهیم کرد؟
واقعیت این است که نوع مبارزه سیاسی در داخل که بیمحابا به سوی تضعیف نهادهای مستقر در قانون اساسی و قانونهای عادی پیش میرود و سختگیری نظام سیاسی بر بخش خصوصی با وجود نشانههای مثبت در حرف و نیز تشدید تخاصم با آمریکا به مثابه قدرت نخست جهان که به تضعیف راههای فعالیت اقتصادی در ایران منجر شده است و سختگیری بانک مرکزی، سازمان حمایت مصرفکنندگان و سایر نهادهای بازرسی و خلع ید از مالکانی که به صورت قانونی سهام دولت را خریدهاند ایرانیان انگیزه سرمایهگذاری را از دست دادهاند. دقت در تاسیس شرکتهای بزرگ دولتی در بخشهای گوناگون نشان میدهد میل به سرمایهگذاری توسعهای در بنگاههای موجود به صفرگرایش پیدا کرده است. سرمایهگذاران بینالمللی نیز در ۱۰ سال تازه سپریشده با دو بار تحریم ایران مواجه شده و زحمات آنها برای یافتن محلی امن برای سرمایهگذاری به باد رفته است و به پشت سر خود نیز نگاه نمیکنند. از طرف دیگر ادامه خصومت دو نظام سیاسی ایران و آمریکا که گویا میرود که یک تضاد حل ناشدنی شود انگیزهها را نابود کرده است. دولت ایران نیز به دلیل کاهش و سقوط درآمدهای ارزی و نیز نرخ تورم شتابان که ناچار میشود هر سال دست کم به اندازه نرخ تورم به مزد و حقوق کارکنان خود بیفزاید هزینههای عمرانی را کاهش داده است. به این ترتیب است که سرمایهسوزی به جای سرمایهگذاری در ایران در ۱۰ سال تازه سپریشده سرعت میگیرد. وضعیت ایران همانند خانوادهای است که نانآور خانه که به دلیل بسته شدن راه ورود درآمد به خانه به هر دلیل از جیب و از پسانداز میخورد و نیک میدانیم که این وضعیت برای خانوادهای که از جیب میخورد و کشوری که به جای سرمایهگذاری، سرمایهسوزی میکند و نرخ استهلاک در ماشینآلات وتجهیزات بیشتر از نرخ رشد سرمایهگذاری است ورشکستگی و ناکامی ابدی خواهد بود. ایران باید راهبندانهای پدیدار شده در مسیر ورود سرمایههای داخلی و خارجی را باز کند و توجه داشته باشد سرمایهسوزی ریشه همه نوع سرمایههای دیگر را هم میسوزاند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.