رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 536331

50 سال تورم دورقمی یعنی خالی کردن جیب فقرا

ساعت 24 - مقامهای  دولتی در ایران با توزیع برخی از کمک‌های مالی در پی آنند چهره عدالت خواه از خود نشان دهند،  اما در پس پرده ساختارهای بی‌عدالتی را توجیه و بر آن سرپوش می‌گذارند.

آخوندی
dir="RTL" style="text-align:right">عدالت به مفهوم این است که انسان‌ها برابرند و حق برابر در دسترسی به منابع و اطلاعات دارند و می‌توانند از جریانات دانشی به طور برابر استفاده کنند، این مساله اما به هیچ عنوان در دستور کار نیست و تنها در حد توزیع می‌گنجد. مدت‌هاست در حوزه اخلاق به اخلاق خصوصی و فضیلت‌های فردی بها داده می‌شود و تصور بر این بوده که اگر افرادی که حکومت می‌کنند از جهات فردی دارای صفات پسندیده باشند در کشور عدالت حاکم می‌شود. اما تجربه 40 ساله نشان داده که این نظریه شکست خورده است و برای عدالت نیاز به یک اخلاق عمومی داریم. در اخلاق عمومی ارزش، عدالت است اما در اخلاق خصوصی ارزش، ملکات نفسانی است که فراتر از عدالت است. عدالت قابل اندازه‌گیری و سنجش و قابل اعمال است و می‌توان آن را در چارچوب قانون تعریف کرد و برای آن ضمانت اجرایی گذاشت. در حقیت در عدالت باید ساختارها مبنا قرار گیرد و ریشه ظلم و ریشه خروج از عدالت سوزانده شود. در ایران دوگانه‌ای به نام دوگانه راهزنی وجود دارد. این دوگانه عدالت را نادیده می‌گیرد و از احسان صحبت می‌کند، این در حالی است که احسان و نیکوکاری در غیاب عدالت بی‌معنی است. بنابراین باید اول به مفهوم عدالت پرداخت و پس از آن به مفهوم احسان که در حوزه فضیلت‌های اخلاق خصوصی می‌گنجد پرداخت. دوگانه راهزنی که در ایران وجود دارد مفهموم عدالت و احسان را یکی می‌پندارد و احسان را ترویج می‌کند که بسیار ظاهر مابانه است. تقدم عدالت بر احسان نکته‌ای مهم و کلیدی و آن چیزی است که بعد از انقلاب به آن کم‌توجهی شده است و به یکی از ریشه‌های ناکارآمدی پیشرفت‌های فرهنگی در ایران و انحطاط اخلاقی منجر شده است.

اگر صداوسیما را به عنوان یکی سیستم رسمی در نظر بگیرید، می‌بینید که مفهوم عدالت در آن گم است و این سیستم اگر بخواهد عدالت را تعریف کند با آگاهی کامل آن را به نیکوکاری تقلیل می‌دهد. تقلیل عدالت به نیکوکاری یک اشتباه فاحش است که نمی‌توان به راحتی از آن گذشت. از آنجا که سیستم رسمی مفهموم عدالت را در نیکوکاری تعریف می‌کند وقتی حرف از مطالبه‌گری می‌شود مطالبه‌گری توزیعی بحث می‌شود، این در حالی است که توزیع بعد از عدالت است و به معنای آن است که کل ساختار غیرعادلانه باید پذیرفته شود و نظام سوداگری که در آن صدها و میلیاردها ثروت به صورت غیرعادلانه توزیع می‌شود به رسمیت شناخته شود و بعد از آن عدالت تفسیر شود. از عدالت در مفهوم ساختاری صحبت کردن در ایران بسیار پرهزینه است، کشوری که منابع آب محدود دارد و خشکسالی و فقر به شکل استخوان‌سوزی بر جامعه تاثیر گذاشته است. در دورانی که دانش در دنیا رو به رشد بوده و جریان دانش می‌توانسته ایجاد ارزش‌افزوده کند، جریانات قدرت در ایران در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی از جریان دانشی دور بوده است. بعدها در جریان مشروطه، برخی از مشروطه خوهان این موضوع را درک و به دنبال اصلاحات ساختاری رفتند که اغلب دچار سرکوب‌های جدی شدند. از همان زمان می‌بینیم که مفهوم عدالت در ایران وارونه جلوه داده می‌شود.

تجربه بقیه کشورها هم نشان می‌دهد که سوداگران و جریانات سوداگری مانع از آن هستند که عدالت به سمت عدالت ساختاری برود، اما اخر کار جریان دانش خود را بر عدالت توزیعی برتری داد. بنابراین باید خوش‌بین باشیم که در ایران نیز جریان دانش بر جریان ثروت غلبه خواهد کرد. اما چه کسانی از وضع موجود سود می‌برند؟ بیش از 50 سال است که ایران دچار تورم است. تورم به ظاهر معنایش افزایش سطح عمومی قیمت‌هاست اما به واقع این است که جریان پول از جیب فقرا به جیب اغنیا برود. بنابراین اصلی‌ترین و فوری‌ترین سیاست در ایران این است که جریان تورم متوقف شود. این موضوع در دستور کار مجلس نیست و در مجلس راجع به همه چیز می‌گویند غیر از تورم. افزایش قیمت‌ها یعنی کاهش قدرت خرید مردم و چند برابر شدن ارزش دارایی‌های اغنیا. اما کسی به دنبال اصلاح ساختار تورم نیست. از اواخر دهه 80 در ایران می‌شنویم که عده‌ای از بانک وام گرفته‌اند و این وام‌ها را بازپرداخت نکرده‌اند. در حالی که نسبت تسهیلات بازپرداخت نشده به کل تسهیلات باید چند هزارم باشد و به درصد نمی‌رسد اما در ایران به حدود 12 درصد رسیده است. این موضوع نشان می‌دهد که جریان پول از طرف سپرده‌گذاران معمولی به جیب اغنیا می‌رود. در سال 93 در جمع بانکداران گفتم که پول بانک‌های ایران سمی است بعنی به ظاهر پول در ترازنامه بانک‌ها وجود دارد اما دارایی در برابر آن وجود ندارد. این موضوع در سال 96 در مشهد تظاهرات مردمی را به همراه داشت که در نتیجه آن 30‌ هزار میلیارد تومان پول مردم بابت بدهی‌ها پرداخت شد و کسی متوجه نشد که این 30 هزار میلیارد پولی که حیف و میل شد چگونه برگشت. عدالت را انجا می‌شد تعریف کرد نه اینکه بیش از 30 هزار میلیارد تومان پول عده‌ای جابه‌جا شود و اثر آن روی تورم به دلیل ضریب تکاثری به بالای 200 هزار میلیارد تومان برسد اما در مقابل ان یارانه 45 هزارتومانی بدهند. پس کسی که به دنبال عدالت است باید مساله پول‌های سمی را در بانک‌ها حل کند. در ایران میزان بدهی دولت به اقتصاد بالای هزار هزار میلیارد تومان است که این بدهی خود را در تورم و عدم توسعه نشان می‌دهد و جریان سرمایه‌گذاری را منفی می‌کند و فقرا را فقیرتر می‌کند. پس اگر کسی به دنبال عدالت است باید به ساختارها توجه کند چون بدون توجه به این مسائل جریان بی‌عدالتی در ایران تداوم خواهد داشت.

عباس آخوندی – اکو ایران

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها