کد خبر
88907
روزنامه ایران26مرداد
رامبد جوان از خندوانه گفت
چند سال پیش او برنامه گپ را برای شبکه «آی فیلم» ساخت و از سال گذشته نیز با خندوانه از قاب شبکه نسیم تلویزیون میهمان مردم ایران است.
سالها میگذرد اما خانه سبز همان خانه سبز همیشگی است. پر از نشاط وشادابی و طراوت. خانه سبز پر از زندگی بود و ساکنانش را دوست داشتیم وهنوز هم به یادشان هستیم. مادربزرگ و پدربزرگ، نرگس.پسرش، رضا وعاطفه، لیلی عروس شان وپسر پر از انرژی شان فرید. نقش فرید را رامبد جوان بازی کرد و پس از آن سریال راهش را در عرصه تلویزیون و سینما ادامه داد.رامبد جوان فیلم و سریال ساخت وکارگردانی کرد، بازیگری کرد و درعرصه برنامهسازی نیز گام برداشت. چند سال پیش او برنامه گپ را برای شبکه «آی فیلم» ساخت و از سال گذشته نیز با خندوانه از قاب شبکه نسیم تلویزیون میهمان مردم ایران است. آنچه میخوانید ماحصل یک گفتوگوی نیمروزی با رامبد جوان در لوکیشن خندوانه است.
ëآقای جوان از ابتدای فصل دوم، خندوانه مورد توجه قرار گرفت اما از طرفی منتقدان چند انتقاد اساسی نیز به برنامه وارد کردند. از جمله اینکه خندوانه، خنده بیمورد را ترویج میکند یا اینکه از مترو و شهرداری برای تبلیغ بودجه گرفتید و در بحث دعوت از نماینده مجلس حرف و حدیث هایی پیش آمد، پاسختان به این انتقادات چیست؟
می گویند از شهرداری پول گرفتم، من که بهطور مستقیم پول نگرفتم. تلویزیون پول میگیرد و در اختیار بودجه کار قرار میدهد. روش برنامهسازی این است که ما یک برآورد داریم که مورد تأیید تلویزیون قرار میگیرد و تلویزیون متعهد میشود، آن را پرداخت کند. ما هم به عنوان برنامه ساز در حین این ماجرا موظف میشویم کار تبلیغاتی انجام دهیم و برنامه مان اسپانسر دارد. مترو هم به عنوان یک مجموعه بخشی از بودجه اش را صرف کار فرهنگی میکند و با تلویزیون قرارداد بسته است تا فرهنگسازی هایی اتفاق بیفتد مثلاً مردم زباله نریزند، درست از مترو استفاده کنند و به عنوان یک شهروند وظیفه خود را در قبال یک مجموعه خدماتی بدانند. در واقع مترو به عنوان یک مجموعه خدماتی نسبت به شهروندان وظایفی دارد اما شهروندان نیز برای استفاده از این خدمات باید نکاتی را رعایت کنند. این یک تعامل در راستای فرهنگسازی است.در همین رابطه گفتیم شنبه روز لبخند در مترو بشود. روزانه ۵/۲ میلیون نفر از مترو استفاده میکنند بنابراین وقتی تأکید میکنیم شنبهها با لبخند وارد مترو شوید، حتماً روی روحیه شهروندان تأثیر میگذارد. مدیران و سیاستگذاران مترو نیز این کار را ادامه دادند و هر شنبه در تعدادی از ایستگاهها یک نمایشی را برای خوشامدگویی به مردم برگزار کردند. همین اتفاق باعث یادآوری لبخند به مردم میشود و مردم این لبخند را به یکدیگر منتقل میکنند. این فرهنگسازی درباره زباله نیز انجام گرفت، به هر حال این قرارداد بین مترو و شبکه بسته شد.
درباره تبلیغ خنده بیمورد هم باید بگویم باشگاههای خنده در دنیا یک آموزشی دارند که میگویند الکی و بیمورد بخندید. اینکار مثل ورزش کردن است ضمن اینکه مغز تفاوت خنده طبیعی و مصنوعی را تشخیص نمیدهد، همان اتفاقی که در مغز بابت خنده طبیعی میافتد بابت خنده مصنوعی هم میافتد و این نکته پرفایدهای است. ما هم در ابتدای هر برنامه ۲۵ ثانیه اول را میخندیم مثل گرم کردن ورزشکارها است. رسم و آیین خندوانه این است، به خاطر آن ۲۵ ثانیه در ۸۰ دقیقه برنامه بعید است که ترویج خنده بیمورد داشته باشیم.در مورد حضور نمایندههای مجلس نیز باید بگویم، هر کسی میتواند به خندوانه بیاید البته فقط یکبار میهمان نماینده مجلس داشتیم آن هم دکتر عزیزی رئیس کمیسیون اجتماعی. میخواستیم رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس از این حرف بزند که چه فکری برای شادی مردم کردهاند و او با این عنوان و مسئولیت خودش چقدر اهل شادی کردن و لبخند زدن و روحیه دادن به دیگران است. هر کسی میهمان خندوانه بوده، حتماً دلیلی داشته است.
ëخندوانه ایدهای است مربوط به سال ۱۳۸۰؛ چطور پس از ۱۳،۱۴ سال این ایده را تازه نگه داشتید تا رنگ و بوی کهنگی و خاک خوردگی ندهد؟
به هر حال از آن ایده هایی بود که شاید برخی اوقات دچار خاک خوردن هم شده باشد.من درگیر کارهای مختلفی بودم، آن کارها که تمام میشد با همکارانم دور هم جلسه میگذاشتیم و ایده پردازی میکردیم. زمان زیادی صرف تحقیقات این برنامه شده است. درباره شادی و خنده جهان تحقیق زیادی انجام دادیم. ۲۰۰۰ مقاله توسط دکتر اردکانی نعمتی مطالعه و استخراج شد و از بین آنها ۹۰۰مقاله ترجمه و آماده و تحویل ما داده شد. این کار زمان بر بود البته یکبار هم قرار بود سال ۸۶ در شبکه دو تولید شود که میسر نشد و سال ۹۲ طرح به شبکه نسیم به مدیریت دکتر کرمی ارائه شد و به مرحله تولید رسید، به هر حال طرح سخت و زمان بری است و هنوز هم ما به دنبال ایدههای جدید هستیم.
ëدر اتاق فکر خندوانه نام هایی چون بزرگمهر حسین پور، محمدرضا شهیدی فرد و... به چشم میخورد، افرادی که در حوزه کاری خودشان موفق عمل کردند. تأثیر اتاق فکر در موفقیت برنامه چقدر بود؟
بسیار زیاد، به نظرم ایده اولیه باید آنقدر ظرفیت داشته باشد که وقتی تیم ایده پرداز شکل میگیرد، آنها خیلی نکات و موضوعات را اضافه کنند و این اتفاق برای خندوانه افتاد.
زمانی که رضا رشیدپور شب شیشهای را اجرا میکرد، طی گفتوگویی اعلام کرد بسیار مایل بوده استاد مرحوم محمد نوری میهمان شب شیشهای باشد و این اتفاق نیفتاد. آیا برای شما هم پیش آمده که مایل باشید کسی میهمانتان باشد و او نپذیرد؟
بله عزیزانی هستند که مایل باشم به برنامه بیایند البته هنوز برنامه تمام نشده و امیدوار به آمدنشان هستم.
ëزندگی خصوصی شما طی یکی دو سال اخیر حاشیه هایی داشته اما شما بخوبی نه تنها این حواشی را مدیریت کردید بلکه در شبکه اجتماعی اینستاگرام فعال هستید. تعداد زیادی دنبال کننده یا همان فالوور دارید و خندوانه را تبلیغ میکنید حتی صفحه جناب خان را هم تبلیغ میکنید. چطور چنین مهارتی دارید در حالی که بسیاری از همکاران شما نمیتوانند حاشیه هایی که برایشان پیش آمده را بخوبی شما مدیریت و ساماندهی کنند.
اصولاً چندان به حاشیهها اهمیت نمیدهم، مسائل خصوصی زندگی ام هم به خودم مربوط میشود البته همچنان خیلیها کنجکاو هستند و درباره اش حرف میزنند. اگر قرار باشد به این نوع حرفها گوش بدهم که اصلاً نمیتوانم زندگی بکنم. شبکه اجتماعی که از آن نام بردید، ابزاری است که باید مورد استفاده قرار داد و من هم از این ابزار برای کارم استفاده می کنم. توجه نکردن به حاشیههای بیاهمیت و کنجکاویهای بیمورد بهترین راه ساماندهی این شرایط است.
ëشما قسمتی را با حضور مهمانی از افغانستان تولید کردید و حتی حاضران در استودیو نیز افغانی بودند. بهروزبقایی نیز در خندوانه آیتمی دارد که به مکانهای مختلف کشور سر میزند و حتی گزارش هایی از خارج از ایران دارید. اینها نشان دهنده فراملی بودن خندوانه است و حتی میتوانید خندوانه را با حضور مردم دیگر کشورها ضبط کنید، آن هم در استودیوهای خارج از کشور. چقدر دستتان برای اجرای چنین ایدهای باز است؟
مدیران سازمان ما را تشویق و پشتیبانی میکنند. آقای دکتر سرافراز، آقای پورمحمدی معاون سیما و دکتر کرمی که مدیر مستقیم ما هستند همگی حامیانه به برنامه ما نگاه میکنند. بحث خندوانه ترویج رفاقت و برادر و خواهری بین همه آدم هاست در نتیجه وقتی یک برنامه تلویزیونی چنین روحیه سلامتی داشته باشد و موضعگیری سیاسی موضعگیری غلط اجتماعی و فردی نداشته باشد،آنوقت میتواند فراملی عمل کند.پرداختن به کشورهای همسایه فارسی زبان جزو برنامه مان است حتی میخواهیم چند برنامه را در افغانستان و تاجیکستان ضبط کنیم. از بقیه اقوام داخل کشور نیز در برنامه دعوت خواهیم کرد قرار است کردها، آذری زبانها، گیلانیها و.. به برنامه بیایند. خیلی وقتها شروع برنامه را به زبانهای مختلف گفتیم. مثلاً به یزدی، لری، مازندرانی سیستانی، بلوچی، شیرزای و اصفهانی.
ë برخی مواقع از کسانی دعوت کرده اید که چهرههای چندان خنده رویی نیستند اما در خندوانه شرکت کردهاند و بعد دیگری از شخصیتشان که همان شاد و خنده رو بودن است را نشان دادید. مثلاً آقای فواد بابان میهمانتان بودند که یکی از قسمتهای خوب خندوانه شد. آیا پیش آمده که با چنین روالی پیش بروید و در نهایت به هدف تان نرسید و اصلاً آن قسمت را پخش نکنید؟
خیر تا به حال پیش نیامده
ëچقدر از برنامه بداهه است ؟آیا نویسنده دارید و بر اساس نوشته پیش میروید؟
برنامه یک تعریف کلی دارد. در گفتوگو یکسری سؤالات کلی داریم آن سؤالها ابزار من برای گفتوگو هستند اما روشم این است که ببینم گفتوگو چگونه پیش میرود البته بخشهای نمایشی نیاز به هماهنگی دارد. بین من و نیما یا من و جناب خان که صداپیشه اش محمد بحرانی است هماهنگی ابتدایی نیاز است. هیچ دیالوگ نوشته شدهای یا هیچ تمرینی هم نداریم.
ëمخاطبان داخل استودیو به نوعی جامعه آماری حساب میشوند.آیا پیش آمده که براساس خنده آنها آیتمی را بیشتر کنید مثلاً به جناب خان ۱۰ دقیقه وقت بدهید و ببینید خوب شده و بیشتر وقت بدهید؟
بله، حتی برعکس این موضوع هم پیش آمده مثلاً استندآپ کمدی کمدینی خوب در نیامده و اصلاً پخش نکردیم.
ëبسیاری معتقد هستند از خنده یا رفتارتان برمی آید که از فلان مهمان یا فلان بخش خوشتان آمد یا نیامد. درست است؟
بله، معلوم میشود خوشم نیامد، تعارف ندارم البته من موظف هستم فضا را به سمت مثبت هدایت کنم. قرار نیست بگویم خوب نشد و این بخش بد از آب درآمد. همان طور که اشاره کردم آنهایی که خوب نشده را پخش نکردیم اما از بخش هایی که پخش شده، حمایت کردم.
ëهمه مخاطبان خندوانه میدانند برای حضور در استودیو و شرکت در برنامه باید تست خنده بدهند. خندوانه حال خیلیها را خوب کرده حتی آنهایی که چندان افراد شادی نیستند. شاید حضور چنین افرادی به بهتر شدن روحیه شان کمک کند. چرا استودیوی خندوانه فقط جای افراد شاد و خوش خنده است؟
کسانی که به استودیو میآیند، مسئولیت دارند. ما در خندوانه از تماشاچیان به عنوان همکارانمان استفاده میکنیم.آنها مسئولیت دارند شادابی استودیو را بالا ببرند. فکر کنید جناب خان بخواهد آواز بخواند و حاضران در استودیو حوصله همراهی او را نداشته باشند خوب همین موضوع کار را خراب میکند. این برنامهسازی است و برنامه باید انرژی بالایی داشته باشد.
ëآیا حضور نیما و جناب خان در بهبود کیفی برنامه مؤثر بود؟
بسیار زیاد،آنها همکاران و پارتنرهای من در برنامه هستند که به بهتر شدن کار کمک میکنند.
ëآیا در ادامه برنامه هم شاهد حضور شخصیتهای جدید خواهیم بود؟
در این فصل قرار به اضافه شدن شخصیتی نداریم اما در فصل بعدی این اتفاق خواهد افتاد.
ëبسیاری معتقد هستند بهتر است اجرا را نسبت به بازیگری جدی تر بگیرید.
کار من اجرا نیست. من بازیگر و کارگردان هستم. اجرای این برنامه مثل نقشی است که برای من نوشته شده است و به همین دلیل برای اجرای این برنامه هم کسی را مناسب تر از خودم پیدا نکردم.
ëبعضیها میگویند رامبد جوان به نیما فرصت عرض اندام نمیدهد، درست است؟
اینکه ظاهر ماجراست. تقریباً ۱۲ قسمت ساخته بودیم و یکی از آیتم هایی که باید اجرا میشد، حضوریک مخالف خوان بود، کسیکه طرفدار خندوانه نیست. خندوانه را دوست ندارد و معتقد است خندیدن نجاتبخش نیست. کسی که معتقد است شاد بودن لوس بازی است. برای ورود این شخصیت به برنامه طرحی داشتیم به این شکل که نیما از بین تماشاگران بلند شود، حرفی بزند و برود. چند بار دیگر هم به این شکل پیش رفتیم و واقعاً تماشاگران فکر کردند که او از مردمی است که مخالف خندوانه هستند.وظیفه نیما این شد که مخالف خندوانه باشد. او میخواهد خندوانه را بهم بریزد و برنامه را از روند عادی اش خارج کند. از خندوانه پول دربیاورد و من مانعش میشوم. اصلاً برنامه نمایشی ما این است که هر وقت او میآید من بگویم ای بابا این دوباره آمد. خوب در این شرایط من به عنوان نماینده خندوانه مقابل او میایستیم. عدهای گمان میکنند من و نیما با هم مشکل داریم در حالی که این قانون نمایشی ما است وگرنه اگر من هر احساسی از لحاظ شخصی و حرفهای داشته باشم میتوانم نیما را از برنامه بردارم و بگویم دیگه نیاید پس چرا باید اینگونه واکنش نشاندهم. باز هم تأکید میکنم که این فقط برنامه نمایشی و طراحی ماست.
ëخندوانه برنامهای است که مانند بسیاری برنامههای موفق تلویزیونهای دنیا میتواند سالها روی آنتن باشد. آیا زمانی را برای پایانش در نظر گرفته اید؟ میخواهید فعلاً برنامه را ادامه دهید یا اینکه در اوج خندوانه را به اتمام برسانید؟
نمی دانم، ما یک تیم خوب و کارآمد داریم که ایدههای جدید و خوبی دارند. تصورم این است که فعلاً برنامه میتواند ادامه پیدا کند اما اگر روزی احساس کنیم بس است و اگر برنامه ادامه پیدا نکند بهتر است، این کار را انجام میدهیم. فعلاً که قرار است برنامه فصل سوم داشته باشد.
ë در بخش استندآپ کمدی یا همان کمدی ایستاده هایی که در برنامه شکل گرفته اگرچه کار نو و جدیدی در تلویزیون ما محسوب میشود اما برخی مواقع موفق عمل نشده است. دلیلش چیست؟
برخی کمدینها مثل رضا شفیعی جم و مهران غفوریان خودشان طراحیهای خوبی دارند. دیگران ممکن است برخی مواقع طراحیهای خوبی نداشته باشند اما در بخش پایانی فصل دوم با کمدینها جریان جذابی را پی خواهیم گرفت.
ëشما این شبها یکی از برنامههای پرمخاطب تلویزیون را روی آنتن دارید اما این برای تلویزیون ما اصلاً خوب نیست که تعداد معدودی برنامه خوب مثل خندوانه یا نود را داشته باشد. چه پیشنهاد و نظری درباره بهتر شدن اوضاع و شرایط این رسانه دارید؟
به نظرم تجربه ما در خندوانه هم به خودمان و هم به دیگر برنامه سازان و مدیران امکان تحلیل میدهد که راهی برای جذاب تر شدن برنامه هایشان پیدا کنند.زمانی هر چقدر هم برای برنامهای هزینه میشد بسیاری میگفتند تلویزیون که مخاطب ندارد و مردم ماهواره نگاه میکنند. خندوانه ثابت کرد که ترجیح مردم ما این است که برنامههای تلویزیون خودشان را ببینند تا اینکه یک کار خارجی تماشا کنند که با آنها زبان مشترک ندارد و مربوط به فرهنگ ما هم نیست.
ماهواره تماشاکردن مردم یک بهانه است و اگر برنامه سازان کار خوب بسازند قطعاً برنامه شان بیننده خواهد داشت. میشود تحلیل کرد که چه چیزهایی را در خندوانه رعایت کردیم و در نظر گرفتیم که باعث شد مخاطب با ما همراه شود. برنامهسازی دو حالت دارد، برنامه را هم باید طوری بسازیم که مخاطب خوشش بیاید و آن را تماشا کند و هم موظف هستیم چیزی را به تماشاچی اضافه کنیم. فرض کنید سطح سلیقه بیننده تلویزیون ۱۰ است. شما به عنوان برنامه ساز موظف هستید ۱۰ را رعایت کنید و به آن هم «دو» اضافه کنید. ضمنا این را هم بگویم که ما بودجه عجیب و غریبی هم نداشتیم.
ëمی خواستم به همین موضوع بپردازیم. آیا این پروژه بودجه زیادی دارد یا شما از خط قرمزها رد شدید. چون نداشتن بودجه و وجود خط قرمزها این روزها بهانه بسیاری از برنامه سازان است؟
خیر، برنامه را دیده اید ما از خط قرمزی عبور نکردیم. در مورد هزینه هم باید بگویم پروژه سختی است و نسبت به کارهای همجنس خودش گرانتر. حداقل ۵ گروه بیرون از استودیو مشغول کار هستند. این تعداد تماشاچی داخل استودیو که میآیند حتی اگر پذیرایی سنگین هم نکنیم آب و چای را که باید برایشان بگذاریم و همین هم هزینه دارد ضمن اینکه اعضای گروه هم هزینه و دستمزد دارند اما با همه این اوصاف تولید خندوانه اصلاً هزینه عجیب و غریبی ندارد ولی میشود تماشاچی را پای تلویزیون نشاند و به او عشق داد. خندوانه یک برنامه کاملاً خانوادگی است. خندوانه به مردم عشق و محبت میدهد و به آنها احترام میگذارد و مدام به مردم یادآوری میکند که ما دوست تان داریم.با عشق و علاقه این برنامه را میسازیم و تماشاچی هم این موضوع را درک میکند. ما اصلاً ادعایی نداریم که باید مخاطبمان را ۸۰ دقیقه بخندانیم اما میخواهیم ۸۰ دقیقه حس و حال خوب، انرژی و مهربانی را به او منتقل کنیم.
ëحالا که خودتان این شبها خنده را بر لب مخاطبان مینشانید و آنها را خوشحال میکنید خودتان را چه چیزی خوشحال میکند؟
در فضای حرفهای موفقیت برنامه خوشحالم میکند. چون خیلی ناگوار است که فردی برای کارش زحمت بکشد و به نتیجه دلخواه نرسد. خندوانه قائم به فرد نیست و همه گروه تلاش میکنند و این موفقیت برای همه آنهاست. در فضای شخصیام هم اگر کمی بتوانم استراحت کنم و سفر بروم خوشحالم میکند.
ëآقای جوان از ابتدای فصل دوم، خندوانه مورد توجه قرار گرفت اما از طرفی منتقدان چند انتقاد اساسی نیز به برنامه وارد کردند. از جمله اینکه خندوانه، خنده بیمورد را ترویج میکند یا اینکه از مترو و شهرداری برای تبلیغ بودجه گرفتید و در بحث دعوت از نماینده مجلس حرف و حدیث هایی پیش آمد، پاسختان به این انتقادات چیست؟
می گویند از شهرداری پول گرفتم، من که بهطور مستقیم پول نگرفتم. تلویزیون پول میگیرد و در اختیار بودجه کار قرار میدهد. روش برنامهسازی این است که ما یک برآورد داریم که مورد تأیید تلویزیون قرار میگیرد و تلویزیون متعهد میشود، آن را پرداخت کند. ما هم به عنوان برنامه ساز در حین این ماجرا موظف میشویم کار تبلیغاتی انجام دهیم و برنامه مان اسپانسر دارد. مترو هم به عنوان یک مجموعه بخشی از بودجه اش را صرف کار فرهنگی میکند و با تلویزیون قرارداد بسته است تا فرهنگسازی هایی اتفاق بیفتد مثلاً مردم زباله نریزند، درست از مترو استفاده کنند و به عنوان یک شهروند وظیفه خود را در قبال یک مجموعه خدماتی بدانند. در واقع مترو به عنوان یک مجموعه خدماتی نسبت به شهروندان وظایفی دارد اما شهروندان نیز برای استفاده از این خدمات باید نکاتی را رعایت کنند. این یک تعامل در راستای فرهنگسازی است.در همین رابطه گفتیم شنبه روز لبخند در مترو بشود. روزانه ۵/۲ میلیون نفر از مترو استفاده میکنند بنابراین وقتی تأکید میکنیم شنبهها با لبخند وارد مترو شوید، حتماً روی روحیه شهروندان تأثیر میگذارد. مدیران و سیاستگذاران مترو نیز این کار را ادامه دادند و هر شنبه در تعدادی از ایستگاهها یک نمایشی را برای خوشامدگویی به مردم برگزار کردند. همین اتفاق باعث یادآوری لبخند به مردم میشود و مردم این لبخند را به یکدیگر منتقل میکنند. این فرهنگسازی درباره زباله نیز انجام گرفت، به هر حال این قرارداد بین مترو و شبکه بسته شد.
درباره تبلیغ خنده بیمورد هم باید بگویم باشگاههای خنده در دنیا یک آموزشی دارند که میگویند الکی و بیمورد بخندید. اینکار مثل ورزش کردن است ضمن اینکه مغز تفاوت خنده طبیعی و مصنوعی را تشخیص نمیدهد، همان اتفاقی که در مغز بابت خنده طبیعی میافتد بابت خنده مصنوعی هم میافتد و این نکته پرفایدهای است. ما هم در ابتدای هر برنامه ۲۵ ثانیه اول را میخندیم مثل گرم کردن ورزشکارها است. رسم و آیین خندوانه این است، به خاطر آن ۲۵ ثانیه در ۸۰ دقیقه برنامه بعید است که ترویج خنده بیمورد داشته باشیم.در مورد حضور نمایندههای مجلس نیز باید بگویم، هر کسی میتواند به خندوانه بیاید البته فقط یکبار میهمان نماینده مجلس داشتیم آن هم دکتر عزیزی رئیس کمیسیون اجتماعی. میخواستیم رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس از این حرف بزند که چه فکری برای شادی مردم کردهاند و او با این عنوان و مسئولیت خودش چقدر اهل شادی کردن و لبخند زدن و روحیه دادن به دیگران است. هر کسی میهمان خندوانه بوده، حتماً دلیلی داشته است.
ëخندوانه ایدهای است مربوط به سال ۱۳۸۰؛ چطور پس از ۱۳،۱۴ سال این ایده را تازه نگه داشتید تا رنگ و بوی کهنگی و خاک خوردگی ندهد؟
به هر حال از آن ایده هایی بود که شاید برخی اوقات دچار خاک خوردن هم شده باشد.من درگیر کارهای مختلفی بودم، آن کارها که تمام میشد با همکارانم دور هم جلسه میگذاشتیم و ایده پردازی میکردیم. زمان زیادی صرف تحقیقات این برنامه شده است. درباره شادی و خنده جهان تحقیق زیادی انجام دادیم. ۲۰۰۰ مقاله توسط دکتر اردکانی نعمتی مطالعه و استخراج شد و از بین آنها ۹۰۰مقاله ترجمه و آماده و تحویل ما داده شد. این کار زمان بر بود البته یکبار هم قرار بود سال ۸۶ در شبکه دو تولید شود که میسر نشد و سال ۹۲ طرح به شبکه نسیم به مدیریت دکتر کرمی ارائه شد و به مرحله تولید رسید، به هر حال طرح سخت و زمان بری است و هنوز هم ما به دنبال ایدههای جدید هستیم.
ëدر اتاق فکر خندوانه نام هایی چون بزرگمهر حسین پور، محمدرضا شهیدی فرد و... به چشم میخورد، افرادی که در حوزه کاری خودشان موفق عمل کردند. تأثیر اتاق فکر در موفقیت برنامه چقدر بود؟
بسیار زیاد، به نظرم ایده اولیه باید آنقدر ظرفیت داشته باشد که وقتی تیم ایده پرداز شکل میگیرد، آنها خیلی نکات و موضوعات را اضافه کنند و این اتفاق برای خندوانه افتاد.
زمانی که رضا رشیدپور شب شیشهای را اجرا میکرد، طی گفتوگویی اعلام کرد بسیار مایل بوده استاد مرحوم محمد نوری میهمان شب شیشهای باشد و این اتفاق نیفتاد. آیا برای شما هم پیش آمده که مایل باشید کسی میهمانتان باشد و او نپذیرد؟
بله عزیزانی هستند که مایل باشم به برنامه بیایند البته هنوز برنامه تمام نشده و امیدوار به آمدنشان هستم.
ëزندگی خصوصی شما طی یکی دو سال اخیر حاشیه هایی داشته اما شما بخوبی نه تنها این حواشی را مدیریت کردید بلکه در شبکه اجتماعی اینستاگرام فعال هستید. تعداد زیادی دنبال کننده یا همان فالوور دارید و خندوانه را تبلیغ میکنید حتی صفحه جناب خان را هم تبلیغ میکنید. چطور چنین مهارتی دارید در حالی که بسیاری از همکاران شما نمیتوانند حاشیه هایی که برایشان پیش آمده را بخوبی شما مدیریت و ساماندهی کنند.
اصولاً چندان به حاشیهها اهمیت نمیدهم، مسائل خصوصی زندگی ام هم به خودم مربوط میشود البته همچنان خیلیها کنجکاو هستند و درباره اش حرف میزنند. اگر قرار باشد به این نوع حرفها گوش بدهم که اصلاً نمیتوانم زندگی بکنم. شبکه اجتماعی که از آن نام بردید، ابزاری است که باید مورد استفاده قرار داد و من هم از این ابزار برای کارم استفاده می کنم. توجه نکردن به حاشیههای بیاهمیت و کنجکاویهای بیمورد بهترین راه ساماندهی این شرایط است.
ëشما قسمتی را با حضور مهمانی از افغانستان تولید کردید و حتی حاضران در استودیو نیز افغانی بودند. بهروزبقایی نیز در خندوانه آیتمی دارد که به مکانهای مختلف کشور سر میزند و حتی گزارش هایی از خارج از ایران دارید. اینها نشان دهنده فراملی بودن خندوانه است و حتی میتوانید خندوانه را با حضور مردم دیگر کشورها ضبط کنید، آن هم در استودیوهای خارج از کشور. چقدر دستتان برای اجرای چنین ایدهای باز است؟
مدیران سازمان ما را تشویق و پشتیبانی میکنند. آقای دکتر سرافراز، آقای پورمحمدی معاون سیما و دکتر کرمی که مدیر مستقیم ما هستند همگی حامیانه به برنامه ما نگاه میکنند. بحث خندوانه ترویج رفاقت و برادر و خواهری بین همه آدم هاست در نتیجه وقتی یک برنامه تلویزیونی چنین روحیه سلامتی داشته باشد و موضعگیری سیاسی موضعگیری غلط اجتماعی و فردی نداشته باشد،آنوقت میتواند فراملی عمل کند.پرداختن به کشورهای همسایه فارسی زبان جزو برنامه مان است حتی میخواهیم چند برنامه را در افغانستان و تاجیکستان ضبط کنیم. از بقیه اقوام داخل کشور نیز در برنامه دعوت خواهیم کرد قرار است کردها، آذری زبانها، گیلانیها و.. به برنامه بیایند. خیلی وقتها شروع برنامه را به زبانهای مختلف گفتیم. مثلاً به یزدی، لری، مازندرانی سیستانی، بلوچی، شیرزای و اصفهانی.
ë برخی مواقع از کسانی دعوت کرده اید که چهرههای چندان خنده رویی نیستند اما در خندوانه شرکت کردهاند و بعد دیگری از شخصیتشان که همان شاد و خنده رو بودن است را نشان دادید. مثلاً آقای فواد بابان میهمانتان بودند که یکی از قسمتهای خوب خندوانه شد. آیا پیش آمده که با چنین روالی پیش بروید و در نهایت به هدف تان نرسید و اصلاً آن قسمت را پخش نکنید؟
خیر تا به حال پیش نیامده
ëچقدر از برنامه بداهه است ؟آیا نویسنده دارید و بر اساس نوشته پیش میروید؟
برنامه یک تعریف کلی دارد. در گفتوگو یکسری سؤالات کلی داریم آن سؤالها ابزار من برای گفتوگو هستند اما روشم این است که ببینم گفتوگو چگونه پیش میرود البته بخشهای نمایشی نیاز به هماهنگی دارد. بین من و نیما یا من و جناب خان که صداپیشه اش محمد بحرانی است هماهنگی ابتدایی نیاز است. هیچ دیالوگ نوشته شدهای یا هیچ تمرینی هم نداریم.
ëمخاطبان داخل استودیو به نوعی جامعه آماری حساب میشوند.آیا پیش آمده که براساس خنده آنها آیتمی را بیشتر کنید مثلاً به جناب خان ۱۰ دقیقه وقت بدهید و ببینید خوب شده و بیشتر وقت بدهید؟
بله، حتی برعکس این موضوع هم پیش آمده مثلاً استندآپ کمدی کمدینی خوب در نیامده و اصلاً پخش نکردیم.
ëبسیاری معتقد هستند از خنده یا رفتارتان برمی آید که از فلان مهمان یا فلان بخش خوشتان آمد یا نیامد. درست است؟
بله، معلوم میشود خوشم نیامد، تعارف ندارم البته من موظف هستم فضا را به سمت مثبت هدایت کنم. قرار نیست بگویم خوب نشد و این بخش بد از آب درآمد. همان طور که اشاره کردم آنهایی که خوب نشده را پخش نکردیم اما از بخش هایی که پخش شده، حمایت کردم.
ëهمه مخاطبان خندوانه میدانند برای حضور در استودیو و شرکت در برنامه باید تست خنده بدهند. خندوانه حال خیلیها را خوب کرده حتی آنهایی که چندان افراد شادی نیستند. شاید حضور چنین افرادی به بهتر شدن روحیه شان کمک کند. چرا استودیوی خندوانه فقط جای افراد شاد و خوش خنده است؟
کسانی که به استودیو میآیند، مسئولیت دارند. ما در خندوانه از تماشاچیان به عنوان همکارانمان استفاده میکنیم.آنها مسئولیت دارند شادابی استودیو را بالا ببرند. فکر کنید جناب خان بخواهد آواز بخواند و حاضران در استودیو حوصله همراهی او را نداشته باشند خوب همین موضوع کار را خراب میکند. این برنامهسازی است و برنامه باید انرژی بالایی داشته باشد.
ëآیا حضور نیما و جناب خان در بهبود کیفی برنامه مؤثر بود؟
بسیار زیاد،آنها همکاران و پارتنرهای من در برنامه هستند که به بهتر شدن کار کمک میکنند.
ëآیا در ادامه برنامه هم شاهد حضور شخصیتهای جدید خواهیم بود؟
در این فصل قرار به اضافه شدن شخصیتی نداریم اما در فصل بعدی این اتفاق خواهد افتاد.
ëبسیاری معتقد هستند بهتر است اجرا را نسبت به بازیگری جدی تر بگیرید.
کار من اجرا نیست. من بازیگر و کارگردان هستم. اجرای این برنامه مثل نقشی است که برای من نوشته شده است و به همین دلیل برای اجرای این برنامه هم کسی را مناسب تر از خودم پیدا نکردم.
ëبعضیها میگویند رامبد جوان به نیما فرصت عرض اندام نمیدهد، درست است؟
اینکه ظاهر ماجراست. تقریباً ۱۲ قسمت ساخته بودیم و یکی از آیتم هایی که باید اجرا میشد، حضوریک مخالف خوان بود، کسیکه طرفدار خندوانه نیست. خندوانه را دوست ندارد و معتقد است خندیدن نجاتبخش نیست. کسی که معتقد است شاد بودن لوس بازی است. برای ورود این شخصیت به برنامه طرحی داشتیم به این شکل که نیما از بین تماشاگران بلند شود، حرفی بزند و برود. چند بار دیگر هم به این شکل پیش رفتیم و واقعاً تماشاگران فکر کردند که او از مردمی است که مخالف خندوانه هستند.وظیفه نیما این شد که مخالف خندوانه باشد. او میخواهد خندوانه را بهم بریزد و برنامه را از روند عادی اش خارج کند. از خندوانه پول دربیاورد و من مانعش میشوم. اصلاً برنامه نمایشی ما این است که هر وقت او میآید من بگویم ای بابا این دوباره آمد. خوب در این شرایط من به عنوان نماینده خندوانه مقابل او میایستیم. عدهای گمان میکنند من و نیما با هم مشکل داریم در حالی که این قانون نمایشی ما است وگرنه اگر من هر احساسی از لحاظ شخصی و حرفهای داشته باشم میتوانم نیما را از برنامه بردارم و بگویم دیگه نیاید پس چرا باید اینگونه واکنش نشاندهم. باز هم تأکید میکنم که این فقط برنامه نمایشی و طراحی ماست.
ëخندوانه برنامهای است که مانند بسیاری برنامههای موفق تلویزیونهای دنیا میتواند سالها روی آنتن باشد. آیا زمانی را برای پایانش در نظر گرفته اید؟ میخواهید فعلاً برنامه را ادامه دهید یا اینکه در اوج خندوانه را به اتمام برسانید؟
نمی دانم، ما یک تیم خوب و کارآمد داریم که ایدههای جدید و خوبی دارند. تصورم این است که فعلاً برنامه میتواند ادامه پیدا کند اما اگر روزی احساس کنیم بس است و اگر برنامه ادامه پیدا نکند بهتر است، این کار را انجام میدهیم. فعلاً که قرار است برنامه فصل سوم داشته باشد.
ë در بخش استندآپ کمدی یا همان کمدی ایستاده هایی که در برنامه شکل گرفته اگرچه کار نو و جدیدی در تلویزیون ما محسوب میشود اما برخی مواقع موفق عمل نشده است. دلیلش چیست؟
برخی کمدینها مثل رضا شفیعی جم و مهران غفوریان خودشان طراحیهای خوبی دارند. دیگران ممکن است برخی مواقع طراحیهای خوبی نداشته باشند اما در بخش پایانی فصل دوم با کمدینها جریان جذابی را پی خواهیم گرفت.
ëشما این شبها یکی از برنامههای پرمخاطب تلویزیون را روی آنتن دارید اما این برای تلویزیون ما اصلاً خوب نیست که تعداد معدودی برنامه خوب مثل خندوانه یا نود را داشته باشد. چه پیشنهاد و نظری درباره بهتر شدن اوضاع و شرایط این رسانه دارید؟
به نظرم تجربه ما در خندوانه هم به خودمان و هم به دیگر برنامه سازان و مدیران امکان تحلیل میدهد که راهی برای جذاب تر شدن برنامه هایشان پیدا کنند.زمانی هر چقدر هم برای برنامهای هزینه میشد بسیاری میگفتند تلویزیون که مخاطب ندارد و مردم ماهواره نگاه میکنند. خندوانه ثابت کرد که ترجیح مردم ما این است که برنامههای تلویزیون خودشان را ببینند تا اینکه یک کار خارجی تماشا کنند که با آنها زبان مشترک ندارد و مربوط به فرهنگ ما هم نیست.
ماهواره تماشاکردن مردم یک بهانه است و اگر برنامه سازان کار خوب بسازند قطعاً برنامه شان بیننده خواهد داشت. میشود تحلیل کرد که چه چیزهایی را در خندوانه رعایت کردیم و در نظر گرفتیم که باعث شد مخاطب با ما همراه شود. برنامهسازی دو حالت دارد، برنامه را هم باید طوری بسازیم که مخاطب خوشش بیاید و آن را تماشا کند و هم موظف هستیم چیزی را به تماشاچی اضافه کنیم. فرض کنید سطح سلیقه بیننده تلویزیون ۱۰ است. شما به عنوان برنامه ساز موظف هستید ۱۰ را رعایت کنید و به آن هم «دو» اضافه کنید. ضمنا این را هم بگویم که ما بودجه عجیب و غریبی هم نداشتیم.
ëمی خواستم به همین موضوع بپردازیم. آیا این پروژه بودجه زیادی دارد یا شما از خط قرمزها رد شدید. چون نداشتن بودجه و وجود خط قرمزها این روزها بهانه بسیاری از برنامه سازان است؟
خیر، برنامه را دیده اید ما از خط قرمزی عبور نکردیم. در مورد هزینه هم باید بگویم پروژه سختی است و نسبت به کارهای همجنس خودش گرانتر. حداقل ۵ گروه بیرون از استودیو مشغول کار هستند. این تعداد تماشاچی داخل استودیو که میآیند حتی اگر پذیرایی سنگین هم نکنیم آب و چای را که باید برایشان بگذاریم و همین هم هزینه دارد ضمن اینکه اعضای گروه هم هزینه و دستمزد دارند اما با همه این اوصاف تولید خندوانه اصلاً هزینه عجیب و غریبی ندارد ولی میشود تماشاچی را پای تلویزیون نشاند و به او عشق داد. خندوانه یک برنامه کاملاً خانوادگی است. خندوانه به مردم عشق و محبت میدهد و به آنها احترام میگذارد و مدام به مردم یادآوری میکند که ما دوست تان داریم.با عشق و علاقه این برنامه را میسازیم و تماشاچی هم این موضوع را درک میکند. ما اصلاً ادعایی نداریم که باید مخاطبمان را ۸۰ دقیقه بخندانیم اما میخواهیم ۸۰ دقیقه حس و حال خوب، انرژی و مهربانی را به او منتقل کنیم.
ëحالا که خودتان این شبها خنده را بر لب مخاطبان مینشانید و آنها را خوشحال میکنید خودتان را چه چیزی خوشحال میکند؟
در فضای حرفهای موفقیت برنامه خوشحالم میکند. چون خیلی ناگوار است که فردی برای کارش زحمت بکشد و به نتیجه دلخواه نرسد. خندوانه قائم به فرد نیست و همه گروه تلاش میکنند و این موفقیت برای همه آنهاست. در فضای شخصیام هم اگر کمی بتوانم استراحت کنم و سفر بروم خوشحالم میکند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.