به مناسبت شروع به کار جشنواره مطبوعات
روزنامه های ایران در خم وچم ناداری و بی ارج شدن
ساعت 24-روزنامه های ایران به دلایل گوناگون نمی توانند جنس جور به مشتریان بدهند. سخت گیری های پر شمار در باره اینکه چه چیزهایی نباید نوشته شوند از یک سو، دلبستگی های سیاسی و مرامی گردانندگان روزنامه ها به افراد و نهادها از سوی دیگر و سرانجام روزگار ناروشن اقتصاد روزنامه ها از سوی دیگر کار را پیچیده کرده است.
بدون چون وچرا باید قبول کنیم رسانه های اینترنتی به مثابه اسب سرکش و نیرومند و جوان در میدان رقابت با روزنامه های بازمانده از روزگار احتیاط و تاخیر پیش تازی غیر قابل انکاری در این سالها داشته و دارند. رسانه های اینترنتی زودتر و شاید دقیق تر خبر تولید می کنند وچابک و تیزو تند به مشتریان این کالا می رسانند.
آمدن شبکه های اجتماعی و پدیدار شدن شهروند-روزنامه نگار کار رابرای روز نامه ها بدتر کرد. اما این همه داستان نیست و باید همه گوشه و کنارها را دید. یکی از جاهایی که بایددرآن نور انداخت و خوب نگاهش کرد محتوای رونامه هاست. واقعیت این است که " جنس روزنامه ها از نظر محتوا جور نیست". شما دیده اید وشنیده اید که دوستی ، همکاری و آشنایی می گوید دیگر به فلان خواربار فروشی یا رستوران نمی روم چون جنسش جور نیست و منظورش این است که فروشنده به هردلیل نتوانسته همه نیازهای خریداران در چارچوب عرف خواربار فروشندگان جور کند.
روزنامه های ایران به دلایل گوناگون نمی توانند جنس جور به مشتریان بدهند. سخت گیری های پر شمار در باره اینکه چه چیزهایی نباید نوشته شوند از یک سو، دلبستگی های سیاسی و مرامی گردانندگان روزنامه ها به افراد و نهادها از سوی دیگر و سرانجام روزگار ناروشن اقتصاد روزنامه ها از سوی دیگر کار را پیچیده کرده و روزنامه ها در دوری افتاده اند که چرخهایش به سوی جلونمی روند. این دور اینگونه است: روزنامه ها جنس شان جور و باکیفیت نیست و به همین دلیل مشتری ندارند و چون مشتری ندارند شمارگان روزنامه را کاهش می دهند و آگهی درآمد ساز نمی گیرند و چون در آمد کافی ندارند نیروهای ورزیده ازکار در این موسسه ها کنار می روند و کیفیت بازهم کاهش می یابدو بازهم شمارگان کاهش می یابد و آگهی دهندگان رغبت کمتری نشان می دهندواین دور ادامه می یابد.
روزنامه های ایران دیگر مرجعیت در نزد افکار عمومی ندارند و این ازدست دادن مرجعیت بدترین رخدادی است که باقی مانده اعتماد به نوشته های روزنامه ها و اهداف روزنامه داران رابه یغما می برد.اگر رویدادی بیرون از روندهای امروزین در سپهر سیاست و اقتصاد پدیدار نشود و در برای روزنامه ها بر همین پاشنه بچرخد رسیدن ناگزیربه دره مرگ برای روزنامه ها و روزنامه نگاری راستین حتمی و اندوه بار است .چاره چیست ؟ بدترین پیشنهاده برای اینکه روزنامه ها از چاه افتاده در درون آن بیرون آید این است که" دولت باید کمک کند" . این راه بهجایی نمی رسد و بند ناف روزنامه ها به نهاد دولت را بیش از پیش گره می زند و چاه ژرف تری حفر می شود. مدیران و صاحبان روزنامه ها باتوجه به اینکه باچه هدفی روزنامه منتشر می کنند می توانند امکانات مالی ، انسانی و تجربه های اندوخته شده را درهم ادغام و بنگاه نیرومندتری تشکیل دهند. این پیشنهاد البته برای گروهی از مالکان روزنامه ها که به بزرگ شدن و ماندن در این بازار می اندیشندمفید است و مالکانی که از وضع موجود راضی اند را شامل نمی شود.راه دیگر برای جلوگیری از نیست شدن روزنامه ها دگرگونی در محتوا وشکل است. در محتوا باید کمی شجاعانه تر نوشت و این ممکن نیست جز با پذیرش کمی ریسک بیشتر و سرمایه گذاری بلند مدت تر. اگر نوشته ها کارشناسانی باشند و در چارچوب های کمی بالاتر از برخی بیم های موهوم،می توان خیلی حرفها رازد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.