رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 211647

به مناسبت شروع به کار جشنواره مطبوعات

روزنامه های ایران در خم وچم ناداری و بی ارج شدن

ساعت 24-روزنامه های ایران به دلایل گوناگون نمی توانند جنس جور به مشتریان بدهند. سخت گیری های پر شمار در باره اینکه چه چیزهایی نباید نوشته شوند از یک سو، دلبستگی های سیاسی و مرامی گردانندگان روزنامه ها به افراد و نهادها از سوی دیگر و سرانجام روزگار ناروشن اقتصاد روزنامه ها از سوی دیگر کار را پیچیده کرده است.

دکه روزنامه فروشی
trong>محمد صادق جنان صفت/چند روز پیش ایرج جمشیدی یکی از روزنامه نگاران باسابقه ایرانی که در راه اندازی روزنامه های اقتصادی نفر نخست در ایران است و روزنامه های او با ناکامی اقتصادی مواجه نشده بودند را در جایی دیدم. ازاو پرسیدم چرا صفحه های روزنامه رااز ٣٢ صفحه به ٨ صفحه کاهش داده اید. ایرج جمشیدی راستگویانه به کابوس همزمان رکود اقتصادی در سطح کلان اقتصادی، رکود کار بنگاهها و همچنین رکود فروش و کسب در آمد روزنامه ها اشاره و به امید روزهای بهترتاکیدکرد. در میان روزنامه نگاران مشهور است که وقتی روزنامه آسیا نمی تواند از بازار امروز به اندازه کافی درآمد به دست آورد و به همین دلیل شاید تعداد صفحه ها را کاهش می دهد حتما سایر روزنامه نیز از این نظر روزگار خوشی ندارند.چند روز بازهم یکی از همکاران قدیمی ام در روزنامه همشهری که اکنون روزنامه داری می کند با اندوه از اینکه پرداخت دستمزد تحریریه با دشواری همراه شده است اندوه خود را آشکار می کرد. دوست دیگری که هنوز با همه تنگناهای درآمدی یک روزنامه در روز خریداری می کند از اینکه روزنامه از رونق افتاده و دیگر دوستان هم سن و سالش رغبتی به خرید روزنامه نمی دهند شکایت می کرد و غصه اش را فاش می کرد. این روزها اگر با چشمهایی باز به دکه فروش روزنامه نگاه کنیم می بینیم که شهروندان عادی دیگر آن کنجکاوی سالهای پیش را نیز از دست داده و آنی را برای دیدن تیترها اختصاص نمی دهند تا برسد به اینکه روزنامه خریداری کنند. شمارگان روزنامه ها در ایران چون برف کم عمق در برابرآفتاب تابان ذوب می شوند و روزی می رسد که شاید یادی از روز نامه در ذهن ها بماند. چرا اینگونه شد؟
بدون چون وچرا باید قبول کنیم رسانه های اینترنتی به مثابه اسب سرکش و نیرومند و جوان در میدان رقابت با روزنامه های بازمانده از روزگار احتیاط و تاخیر پیش تازی غیر قابل انکاری در این سالها داشته و دارند. رسانه های اینترنتی زودتر و شاید دقیق تر خبر تولید می کنند وچابک و تیزو تند به مشتریان این کالا می رسانند.

آمدن شبکه های اجتماعی و پدیدار شدن شهروند-روزنامه نگار کار رابرای روز نامه ها بدتر کرد. اما این همه داستان نیست و باید همه گوشه و کنارها را دید. یکی از جاهایی که بایددرآن نور انداخت و خوب نگاهش کرد محتوای رونامه هاست. واقعیت این است که " جنس روزنامه ها از نظر محتوا جور نیست". شما دیده اید وشنیده اید که دوستی ، همکاری و آشنایی می گوید دیگر به فلان خواربار فروشی یا رستوران نمی روم چون جنسش جور نیست و منظورش این است که فروشنده به هردلیل نتوانسته همه نیازهای خریداران در چارچوب عرف خواربار فروشندگان جور کند.

روزنامه های ایران به دلایل گوناگون نمی توانند جنس جور به مشتریان بدهند. سخت گیری های پر شمار در باره اینکه چه چیزهایی نباید نوشته شوند از یک سو، دلبستگی های سیاسی و مرامی گردانندگان روزنامه ها به افراد و نهادها از سوی دیگر و سرانجام روزگار ناروشن اقتصاد روزنامه ها از سوی دیگر کار را پیچیده کرده و روزنامه ها در دوری افتاده اند که چرخهایش به سوی جلونمی روند. این دور اینگونه است: روزنامه ها جنس شان جور و باکیفیت نیست و به همین دلیل مشتری ندارند و چون مشتری ندارند شمارگان روزنامه را کاهش می دهند و آگهی درآمد ساز نمی گیرند و چون در آمد کافی ندارند نیروهای ورزیده ازکار در این موسسه ها کنار می روند و کیفیت بازهم کاهش می یابدو بازهم شمارگان کاهش می یابد و آگهی دهندگان رغبت کمتری نشان می دهندواین دور ادامه می یابد.

روزنامه های ایران دیگر مرجعیت در نزد افکار عمومی ندارند و این ازدست دادن مرجعیت بدترین رخدادی است که باقی مانده اعتماد به نوشته های روزنامه ها و اهداف روزنامه داران رابه یغما می برد.اگر رویدادی بیرون از روندهای امروزین در سپهر سیاست و اقتصاد پدیدار نشود و در برای روزنامه ها بر همین پاشنه بچرخد رسیدن ناگزیربه دره مرگ برای روزنامه ها و روزنامه نگاری راستین حتمی و اندوه بار است .چاره چیست ؟ بدترین پیشنهاده برای اینکه روزنامه ها از چاه افتاده در درون آن بیرون آید این است که" دولت باید کمک کند" . این راه بهجایی نمی رسد و بند ناف روزنامه ها به نهاد دولت را بیش از پیش گره می زند و چاه ژرف تری حفر می شود. مدیران و صاحبان روزنامه ها باتوجه به اینکه باچه هدفی روزنامه منتشر می کنند می توانند امکانات مالی ، انسانی و تجربه های اندوخته شده را درهم ادغام و بنگاه نیرومندتری تشکیل دهند. این پیشنهاد البته برای گروهی از مالکان روزنامه ها که به بزرگ شدن و ماندن در این بازار می اندیشندمفید است و مالکانی که از وضع موجود راضی اند را شامل نمی شود.راه دیگر برای جلوگیری از نیست شدن روزنامه ها دگرگونی در محتوا وشکل است. در محتوا باید کمی شجاعانه تر نوشت و این ممکن نیست جز با پذیرش کمی ریسک بیشتر و سرمایه گذاری بلند مدت تر. اگر نوشته ها کارشناسانی باشند و در چارچوب های کمی بالاتر از برخی بیم های موهوم،می توان خیلی حرفها رازد.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها