رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 212129

حسین کنعانی مقدم، دبیرکل حزب سبز از احزاب جناح اصولگرا در گفت و گو با ساعت۲۴

رئیس جمهور دوره دوازهم، شاید فردی ناشناس باشد

ساعت ۲۴- محمد رستگار: حسین کنعانی‌مقدم می‌گوید اگر روحانی تعاملاتی را با اصولگرایان درباره وزرا انجام دهد احتمال حمایت این جبهه از وی زیاد است. دبیر کل حزب سبز ایران همچنین رئیس جمهور شدن فردی ناشناس در انتخابات ۹۶ را دور از ذهن نمی‌داند.

كنعاني مقدم
dir="RTL" style="text-align:justify">ممکن است از روحانی حمایت کنیم

قبلا اصولگرایان دنبال این هستند مسائل و مشکلات کشور حل شود، بدون اینکه نگاه جناحی داشته باشند. طی این سه سال و اندی چه حمایت‌هایی از دولت یازدهم کرده‌اند؟

بزرگترین حمایتی که اصولگرایان از دولت روحانی کردند در وهله نخست، سکوتشان بود. آنها یک سکوت معنی دار را در پیش گرفتند. سعی کردند تا به آقای روحانی فرصت دهند، نقدشان درباره وی تخریب کننده نباشد و بسیاری اوقات او را همراهی کنند.

چرا که اصولگرایان می‌خواهند نظام را تقویت کنند. توصیه مقام معظم رهبری هم این است که دولت را باید حمایت کرد تا مسائل و مشکلات مردم را حل کند. اصولگرایان برای کسب مجدد قدرت حاضر نیستند منافع و امنیت ملی را قربانی کنند. آنها نمی‌خواهند فرد دیگری با تفکر احمدی‌نژاد سرکار بیاید که به اسم اصولگرایی ۸ سال نظام را با چالش مواجه کند.

پیش‌بینی‌تان از انتخابات ۹۶ چیست؟

به نظر من روحانی در دوم ریاست جمهوری بسیاری از رفتارها و تفکرات خود را تغییر می‌دهد. طلیعه آنرا از همین امروز می‌بینم. تبعیت ایشان از ولایت خیلی بیشتر خواهد شد و کارآمدی اش نیز بسیار بالاتر می‌رود. اصولگرایان هم نمی‌خواهند یک نامزد اصولگرا را برای روحانی بتراشند تا وی را زمین زده یا رایش را در دور دوم کم و او را تبدیل به رئیس جمهوری ضعیف کند. اصولگرایان این را هنر سیاسی خود نمی‌دانند. ما اگر بتوانیم با آقای روحانی در مورد برخی وزارتخانه ها و سیاست های ایشان تعامل کنیم چه اشکالی دارد که ۴ سال آینده نیز با ایشان طی شود.

یعنی از ایشان حمایت می‌کنید؟

حمایت چند جور است. یک وقت شما به ایشان می‌گویید ما شما را قبول داریم ولی یک رقیب هم برایت می‌گذاریم تا بازی ات را به هم بزنیم.

یعنی اصولگرایان چنین کاری را نمی‌کنند؟

نه. اصولگرایان دنبال تعامل هستند نه معامله.

تفاوت این دو چیست؟

معامله این است که بگوییم آقای روحانی من در کار شما چند عیب می‌بینم ولی آنها را نادیده می‌گیرم مشروط بر اینکه فلان و بهمان پست را به ما بدهیم. ولی تعامل به این معناست که بگوییم آقای روحانی اگر این اصلاحات را ساختار دولت خود انجام دهی حاضریم در انتخابات آتی از نامزدی شما حمایت کنیم.

پس تلویحا پذیرفته‌اید که روحانی دوباره رئیس جمهور می‌شود؟

نه. وقتی به سپهر سیاسی کشور نگاه می‌کنم روحانی را دارای این شانس می‌بینم که بتواند بار دیگر آرای خاکستری را به سوی خود جذب کند. ایشان هم رئیس جمهور است هم یکبار تجربه این کار را دارد. ولی اگر ایشان نتواند این آرای خاکستری را مانند سال ۹۲ برای خود نگه دارد قطعا رئیس جمهور دوازدهم ایران شخصی غیر از ایشان خواهد بود.

یعنی ممکن است یک نامزد اصولگرا بیاید و رئیس جمهور شود؟

نه. ممکن است یک فرد مستقل که بسیار هم ناشناس باشد و تا کنون نیز مطرح نبوده است رئیس جمهور بعدی ایران باشد. مجموع رای اصولگرایان و اصلاح‌طلبان ۳۰ تا ۳۵ درصد بیشتر نیست. کسی موفق است که بخش زیادی از ۶۵ تا ۷۰ درصد باقیمانده را که رای خاکستری نامیده می‌شود را به سوی خود جذب کند.

به خاطر حرف‌هایم علیه احمدی‌نژاد بارها سین جین شدم

سراغ مواضع سیاسی شما برویم. در مصاحبه ای اشاره کرده بودید که اصلاح‌طلبان برای رسیدن به قدرت روی اصول خود پا می‌گذارند اما اصولگرایان هیچ وقت چنین کاری را نمی‌کنند. من هم این گفته شما را نه رد می‌کنم نه تایید. ولی این را از شما که اصولگرا هستید می‌پرسم آیا اصولگراها این طور نیستند؟ از اصولیشان عبور نکردند به خاطر رسیدن به قدرت؟ به طور مثال خرداد سال ۸۴ مهدی کلهر مشاور فرهنگی احمدی‌نژاد گفت ما مانعی برای حضور خواننده های لس آنجلسی در کشور نمی‌بینیم. این حرف وقتی زده شد که رقابت بین هاشمی و احمدی‌نژاد به اوج رسیده بود و وعده رای آوری هم بود. آیا اصولگراها اعتقاد دارند که خواننده های لس آنجلسی می‌توانند به ایران برگردند؟ اگر نه، چرا همان موقع از این اظهارات اعلام برائت نکردند؟

من احمدی‌نژاد و تیمش و همین آقایی را اشاره کردید اصلا اصولگرا نمی‌دانم. از همان ابتدا هم با وی زاویه پیدا کردم و در مصاحبه و سخنرانی هایم، وی را صاحب " مکتب احمدی‌نژادیسم" نامیدم. آن موقع احمدی‌نژاد برو بیای زیادی داشت و سر همین حرفها ما را کلی سین جین کردند.

زمانی که احمدی‌نژاد هنوز شهردار تهران بود کتاب «دولت سبز» خودتان را به وی هدیه دادید. پیش‌بینی می‌کردید به قدرت برسد؟

نه. پیش‌بینی نمی‌کردم وی روزی رئیس جمهور شود. ولی بهر حال عزم و اراده ای پشتش بود که وی را مطرح کند. احمدی‌نژاد مکتب خاص خود را دارد که ربطی به اصولگرایی ندارد. اگر چه اصولگرایان از وی حمایت کردند و یکی از دلایل اصلی به قدرت رسیدن وی همین بود. البته آن موقع کتاب هنوز چاپ نشده بود و جزوه آن را به وی دادم.

به هر حال احمدی‌نژاد با پرچم اصولگرایی سرکار آمد؟

نه. احمدی‌نژاد می‌گفت من اصلا کاری با این اصولگراها ندارم و ما را «سوسول گرا» می‌نامید.

ولی هم سال ۸۴ و هم سال ۸۸ اصولگرایان تقریبا یکپارچه از وی حمایت کردند؟

بله. حمایت کردند.

پس چرا همان سال ۸۴ که مشاور احمدی‌نژاد چنین حرفی زد اصولگراها نگفتند این با اصول ما نمی‌خواند؟

اصولگرایان نمی‌دانستند ته این ماجرا چه در می‌آید. گفتمان احمدی‌نژاد در اوایل کار گفتمان انقلاب بود. افرادی هم که دور وی جمع شدند دغدغه نظام و انقلاب را داشتند. ولی ایشان راه خود را رفت. اصولگراها افرادی هستند که اصولی را بر رابطه با انقلاب، وصیتنامه حضرت امام و توصیه های مقام معظم رهبری پذیرفته و بر آن مبنا عمل می‌کنند. هیچ وقت هم دست از اصولشان برنمی دارند حتی اگر به نقطه ای برسند که بخواهد کربلا شود. اصولگرا تا آخرین قطره خونش استقامت می‌کند و برای هدفش می‌جنگد. اما اصلاح‌طلبان این طور نیستند و برای رسیدن به قدرت ممکن است از برخی گفتمان‌هایشان دست بردارند. این را به وضوح دیده ایم. آنها طی دو دهه اخیر گفتمان های مختلفی را مطرح کرده اند اما هر وقت لازم شده آن را دور زده اند. از هاشمی عبور کردند و لازم شود از خاتمی و روحانی هم عبور می‌کنند. شعارهای آن و اهدافی که مطرح می‌کنند در مقاطع مختلف تغییر کرده است و این تغییرات در اصول آنها بوده است. اما اصولگرایان به اصولشان پایبندند و گرچه در مقاطع مختلف از تاکتیک های متفاوت برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند ولی دست از اصول برنمی دارند.

با این تفسیر جنابعالی، آیا جبهه پایداری اصولگراست؟

جبهه پایداری یک ورژن دیگری از احمدی‌نژاد است. تفاوت های پایداری با احمدی‌نژادی ها، سطحی است ولی زیربنا و ژنشان یکی است و مشی یکسانی را دنبال می‌کنند. البته بسیاری از آنها رفقای ما هستند و آدم های متدین و متشرع و بسیار خوبی هستند و شاید از خود ما هم خیلی سرتر باشند ولی در مورد مباحث سیاسی به نظر می‌رسد همان راهی را می‌روند که احمدی‌نژاد می‌رفت.

پس اصولگرا محسوب می‌شوند؟

اصولگرایان یک طیف هستند. در این طیف عده ای هسته مرکزی هستند. تعدادی هم ممکن است بیایند و دور آن هسته جمع شوند.

احمدی‌نژاد چه؟ وی اصولگراست یا خیر؟

نه. وی اصولگرا نیست.

آنهایی را که از احمدی‌نژاد حمایت می‌کنند چه؟

خیلی‌هایشان اصولگرا هستند.

چگونه افرادی که مدعی هستند هرگز روی اصولشان پا نمی‌گذارند می‌آیند و از شخصی حمایت می‌کنند که اصولگرا نیست؟

ببینید نکته مهمی وجود دارد و آن تفاوت بین بینش سیاسی و گرایش سیاسی است. برخی ممکن است در بینش سیاسی اصولگرا باشند ولی گرایش‌شان به احمدی‌نژاد باشد.

یعنی با بینش سیاسی اصولگرایی بیایند از کسی حمایت کنند که اصولگرا نیست؟

(سکوت می‌کند)

برگردیم به سوال قبلی فرمودید برخی اصولگرایان بینش و نگرششان با هم فرق‌ می کند؟

اصولگرایان طیف وسیعی هستند به همین خاطر هم جمع کردن و ایجاد وحدت بین آنها مشکل است. از مادون قرمز تا ماورای بنفش در این طیف وجود دارد. از افراطی افراطی تا آنکه از آن‌ور غش کرده است. سعی ما این است که هسته اصلی که پایه های اصولگرایی هستند رفتار اصولگرایانه ای داشته باشند. دنبال این هستیم که اصولگرایی واقعی را تعریف کنیم. اینکه از مادون قرمز تا ماورای بنفش در این طیف قرار گیرند صدمه زننده است. تعدد مراکز تصمیم گیری در اصولگرایی کار را مشکل کرده است.

شما احمدی‌نژاد را اصولگرا نمی‌دانید ولی به خاطر هدفتان صرف نظر از آنکه چه باشد از وی حمایت می‌کنید؟ آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟

برخی گروه‌های سیاسی به صورت تاکتیکی سعی می‌کنند از احمدی‌نژاد حمایت کنند. چرا که وی سبد رای خاص خود را دارد.

پس با این حساب پایداری‌ها عملا اصولگرا نیستند؟

اصولگرای واقعی تعریف دارد و آن کسی است که بینش و گرایشش یکی است. اگر کسی تفکر اصولگرایی داشته باشد ولی گرایشش به احمدی‌نژاد باشد اصولگرا نیست. اگر وسط انتخابات بخواهد خارج شود ممکن است تفکر اصولگرایی داشته باشد ولی گرایشش گرایش احمدی‌نژاد است ان کسی که اصولگرای واقعی است ان است که بینش و گرایشش یکی است

می‌شود گفت احمدی‌نژاد جریان سوم است؟

نه، آقای احمدی‌نژاد دیگر جز بازنشسته های تاریخ سیاسی ایران است.

وزارت کشور فعلی هم ساختمان حزب رستاخیز بود

سراغ خانه احزاب برویم. جنابعالی سالهاست در اداره این خانه نقش دارید.

تا چه حد توانسته وظیفه خود را ایفا کند؟

من از ابتدای شکل گیری خانه احزاب عضو آن بوده ام. دو دوره در هیات رئیسه و دو دوره عضو شورای مرکزی بودم. چالش هایی که از دولت بی‌مهر! ‌احمدی‌نژاد دیدیم بر این موضوع صحه گذاشت که ما نیاز به تشکلی داریم که احزاب را مورد حمایت های صنفی خود قرار دهد. در خانه احزاب، حزب‌های موافق و مخالف دور یک میز می‌نشینند و با یکدیگر تبادل فکر و تضارب آرا می‌کنند. این حزب ها در باره اختلافات جدی بین خود رودرو صحبت می‌کنند که خود این تنش را کاهش می‌دهد. خانه احزاب می‌تواند بهترین مشاور دولت در امور کشور باشد و تصمیم سازی ها را پخته تر کند. البته مشروط بر اینکه از سوی دولت مورد توجه و مشاوره قرار گیرد که اکنون این طور نیست. فعلا خانه احزاب بیشتر جنبه صنفی دارد و هنوز اجازه ورود به مراکز تصمیم گیری نظام را پیدا نکرده است.

افراد شاخص اصلاح‌طلب هم به این خانه رفت و آمد می‌کنند؟

بله. آقای کواکبیان، خانم الهه کولایی و غیره.

راستی چرا منزل شعبان بی مخ تبدیل به ساختمان خانه احزاب شده است؟

سالها بود که مکان مستقلی برای تشکیل جلسات خود نداشتیم برای همین کمیسیون هایمان شکل نمی‌گرفت. دست به دامن شهرداری و وزارت کشور شدیم. چند جا را پیشنهاد کردند که بهترینشان این بود. البته خود ما انتظار جای بهتری را داشتیم ولی نه به خاطر اینکه اینجا روزی خانه شعبان جعفری معروف به بی مخ بوده است. چرا که الان تمام ضیافت ها و استقبالات رسمی کشور در کاخ سعدآباد شاه برگزار می‌شود. یا مجمع تشخیص مصلحت در محل کاخ مرمر است. همین طور ساختمان وزارت کشور در خیابان فاطمی که روزگاری دفتر حزب رستاخیز بود. این مساله را افرادی مطرح کردند که دنبال سوژه بودند وگرنه نفس بودن خانه احزاب در منزل فلان یا بهمان کس ، چیز بدی نیست. علاوه بر این آنجا تحت مالکیت شهرداری درآمده و میراث فرهنگی بازسازی و مرمتش کرده بود. ما نیز سبک سنگین کردیم دیدیم اگر نگیریم همین هم از دستمان می‌رود. برای همین در شورای مرکزی به این جمع بندی رسیدیم که همین که نقد است را بچسبیم و اگر در آینده جای بهتری به ما دادند با آن عوض کنیم. همین خانه فعلی را هم آقای رحمانی فضلی، مقیمی، حکیمی‌پور و قالیباف برایمان جور کردند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها