از چالش «مانکن» تا چالش «کاندیداتوری»!

حمیدرضا کشاورز/ جامعه شناس، پژوهشگر و مدرس دانشگاه

این روزها استفاده از پیام‌رسان‌های موبایلی و شبکه‌های اجتماعی به شکلی ویروس‌وار فراگیر شده و بر تعاملات اجتماعی سایه افکنده است تا حدی که نقل محافل پیر و جوان از کافی‌شاپ های شمال‌شهر تا قهوه‌خانه‌های جنوب شهر چیزی نیست به جز مطالب داغ و پربازدید تلگرام و اینستاگرام! یک هفته عکس‌های ازدواج فلان بازیگر در اینستاگرام موضوع گفتگو می‌شود و هفته‌ی دیگر، آخرین تحلیل فلان سیاستمدار در کانال تلگرامش! و همینطور یک ماه پیوستن به کمپین اجتماعی صرفه‌جویی در مصرف آب سوژه می‌شود و ماه دیگر «چالش مانکن»! حتما درباره چالش مانکن چیزهایی شنیده‌اید و حتی دیده‌اید؛ "Mannequin Challenge" یا چالش مانکن به این صورت است که هر یک از کاربران شبکه‌های اجتماعی با همراهی جمعی از افراد، با یک طراحی از قبل پیش‌بینی شده برای نمایش دادن وضعیتی خاص در یک مکان مشخص، در حال به ظاهر طبیعی بی‌حرکت خشکشان میزند، البته با چاشنی طنز و ژست‌هایی بانمک! بعد یک نفر از آنها فیلم می‌گیرد و در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کند. در این میان، نکته جالب توجه، جذابیت عجیب این چالش برای کاربران شبکه‌های اجتماعی است که آن را به شکلی فراتر از حد تصور همه‌گیر کرده است و در هر جمع فامیلی و دوستانه، کسی را سراغ داریم که چالش مانکن را انجام داده است و این درحالیست که بسیاری از ورزشکاران، هنرمندان و چهره‌های سرشناس دیگر نیز به این چالش پیوسته‌اند. اما فارغ از ماجرای چالش‌های اینترنتی، هرچه به ایام منتهی به انتخابات ۹۶ نزدیک می‌شویم، به نظر می‌رسد یک چالش جدید در حال شکل‌گیری است؛ چالش «کاندیداتوری»! این روزها هریک از افرادی که مهر اصولگرایی بر پیشانی‌شان خورده و به تعبیر جدید از چهره‌های جبهه مردمی نیروهای انقلاب محسوب می‌گردند، نامزدی در انتخابات را «تکلیف» دانسته و بدون توجه به مولفه‌های کارآمدی و رای‌آوری، اسب قدرت‌طلبی خود را برای ورود به کارزار انتخابات زین کرده‌اند؛ به بیان واضح‌تر، به غیر از اصلاحطلبان و اعتدال‌گرایان که بر سر یک کاندیدا و آن هم «حسن روحانی» به توافق و اجماع رسیده اند، متاسفانه اکثر رجال سیاسی کشور تحلیل‌شان از اقتضائات و مختصات سیاسی کشور در حدی است که انگار یک چالشی به نام «کاندیداتوری» به راه افتاده است و برای اینکه از دیگر رجال سیاسی عقب نیفتند، فقط مهم آن است که به این چالش بپیوندند، همین و بس! اگرچه چالش "کاندیداتوری" برای مردان سیاست مانند چالش «مانکن» برای مردمی که همه سرگرمی‌شان تلفن همراه و تلگرام شده جذاب است، اما ای کاش در این ماه‌های باقیمانده تا انتخابات، برای عده‌ای، «تکلیف» بر «نیامدن» بشود و چالش «عدم کاندیداتوری» راه بیفتد! البته می‌دانیم که واقعا سخت و دشوار است اما خب چالش است دیگر! حالا باید دلباختگان پاستور، شناسنامه به دست روبروی درب ورودی وزارت کشور مثل مانکن خشکشان بزند و بعد از اندکی تامل در عواقب و پیامدهای این کنش سیاسی و چه بسا تکراری و شکست‌خورده، از انجام آن منصرف شده و راه منزل را در پیش بگیرند و اتفاقا فیلم آن را هم در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند که اتفاقا لایک خوبی هم می‌گیرد، مطمئن باشید!