احزاب نیرومند به جای جبههها باید سیاستورزی کنند
گریبان اقتصاد ایران همچنان در چنگ سیاست
ساعت ۲۴- شهروندان ایرانی دستکم از سال ۱۳۷۶ به این طرف سایه سنگین سیاست را بر کسب کار و معیشت خود احساس میکنند و درک میکنند که حجم گسترده رقابت سیاسی در ایران اجازه نمیدهد در شرایط عادیتری زندگی کنند. در حالی که در ۲۰ سال سپری شده ایران میتوانست با تکیه بر درآمدهای حاصل از صادرات نفت نیروی توسعهخواه و شرایط مساعد بینالمللی سطح رفاه مادی بالاتری داشته باشد اما اکنون حتی نسبت به رقبای منطقهای خود مثل عربستان سعودی، ترکیه و امارات متحده عربی به لحاظ رشد درآمد سرانه در موقعیت پایینتری قرار دارد.
اکنون ۳ سال است که دولت حسن روحانی با وجود انگیزه بالا برای حل مسایل اقتصادی از مسیر کارشناسی، اما گرفتار رقابتهای سیاسی سنگینی شده است که اجازه نمیدهد مسایل را حل کند. دولت روحانی وارث بدترین شرایط اقتصادی شد که علاوه بر ناکارآمدی دولت، تحریمهای سنگین غرب نیز آن را به مرحله بسیار خطرناکی رسانده بود و برای عبور از این تنگنا باید تصمیمهای سخت میگرفت.
دولت یازدهم با تحمل رنج فراوان از زخم زبانها، نامهربانیها و زیر تیغ انتقادهای غیرمنصفانه گروههای تندرو توانست سرانجام غربیها و به ویژه امریکاییها را در مسیر اجتناب از تشدید تحریمها و سپس حذف تحریمها قرار دهد و اندکی از محنت و ترس ایرانیان بکاهد. با این همه، اما هنوز تا صاف شدن راه تعامل اقتصادی با جهان و استفاده از امکانات بینالمللی راه درازی در پیش دارد.
در حالی که دولت امیدوار بود بتواند از فرصت برجام برای بهبود روزگار اقتصادی مردم و مثبت کردن شاخصهایی مثل رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت و ایجاد اشتغال پایدار گامهایی بردارد اما از شروع سال ۱۳۹۵ روزها بر دولت بسیار سخت میگذرد. اکنون شمار قابل اعتنایی از اقتصاددانان و سیاستمداران و فعالان اقتصادی با صراحت و با کنایه میگویند باید سیاست داخلی را برجاموار به سمت سازگاری بیشتر منافع ملی با وفاق سیاسی پیش برد.
به گزارش ساعت ۲۴، اکنون سیاست داخلی تنها به این دلیل که ایران فاقد احزاب قدرتمند سیاسی است به بدترین وضع رسیده و به گونهای شده است که سنگ روز سنگ بند نمیشود. در شرایطی که دارای احزاب نیرومند، شناسنامهدار و اساسنامه، مرامنامه، اهداف استراتژیک، کانون هواداران و شاخههای گوناگون در کشور بودیم، معلوم بود که چه نهادی یا کدام نهاد و کدام حزب با کدام حزب میتواند در عین رقابت تا اندازهای برای برخی اهداف راهبردی مشارکت و همکاری کند.
در ایران اما به جای احزاب شناسنامهدار و قوی که چند جمعیت سیاسی با آنها و ذیل اهداف کلان بلندمدت همکاری کند جبهه داریم. جبهههایی که هر کدام دهها طیف دارند و اکثریت آنها نیز تنها به این دلیل که رییس باشند حزب تشکیل دادهاند. وقتی قانون احزاب قوی نباشد و در شرایطی که راهبردهای طیفها نامعلوم و در تضاد ۱۸۰ درجهای حتی در درون یک جبهه با یکدیگر هستند چه حرفی را باید اصل گرفت.
این گونه شده است که اقتصاددانان ایرانی به جای اینکه ابزار و آموزههای دانش اقتصادی را برای بهبود وضع اقتصاد کلان در دستور کار و خواهش قرار دهند به دامان سیاست میچسبند و با صراحت میگویند باید اجماع سیاسی شکل بگیرد. تا روزی که چند حزب پایدار و نیرومند و با اهداف و برنامههای شفاف نداشته باشیم اجماع شکل نمیگیرد و تا آن روز اقتصاد ایران از چنگ سیاست رهایی نمییابد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.